***دلایل مخالفان و موافقان رؤیت با ابزار چیست؟ موافقان رؤیت با ابزار، میگویند در این نوع از رصد نیز تعبیر «رؤیت» صدق میکند. نمیتوان به کسی که هلال را در تلسکوپ دیده است، گفت که شما هلال را ندیدهاید. از سوی دیگر، مخالفان استفاده از ابزار چند جواب میدهند. اول اینکه میگویند در زمان معصومین که رؤیت هلال با چشم عادی مرسوم بوده آیا مثلاً آنها در برخی از سالها روز اول ماه رمضان را از دست میدادند؟ به عبارت دیگر، زمانی که برای رؤیت هلال میآمدند و آن را نمیدیدند اگر ابزار داشتند هلال را میتوانستند ببینند و ماه را یک روز زودتر شروع میکردند. به این ترتیب ما عملاً قائل شدهایم که آنها روزهای اولِ برخی ماههای قمری را از دست میدادهاند.
ثانیاً اگر ورود ابزار را به مسائل فقهی مجاز بدانیم خیلی از معیارهای فقهی به هم میریزد. مثلاً «حد ترخّص» در فقه این است که از شهر، به قدری دور شویم که دیوارِ آخرین خانهها دیده نشود. حالا اگر بخواهیم با ابزاری مانند دوربین دیوارهای شهر را رصد کنیم، حدّ ترخّص بیشتر خواهد شد. مثال دیگر پیدا شدن خون در شیر دوشیدهشده است که با ابزار میکروسکوپ میتواند دیده شود در حالیکه با چشم قابل رؤیت نیست. حالا آیا این شیر، نجس است یا پاک؟ با ورود ابزار، معیار و مقیاس تغییر میکند. از سوی دیگر میتوان غیبت کردن در تلفن را مثال آورد. اگر بگویید ابزار معتبر نیست غیبت شخص سوم در مکالمات تلفنی دو نفر، جایز خواهد شد. خلاصه اینکه اینها مسائل مستحدثه و جدید است و اخیراً فقها با اینها مواجه شده¬اند.
***استفاده از ابزار در رؤیت هلال، آیا تعبیر دیگری از فتوای آقای خویی نیست که میگوید اگر رؤیت در جایی از کره زمین در زمانی رخ دهد که هنوز شب ما باقی باشد، برای ما نیز معتبر خواهد بود؟ این دو در واقع یکی نیستند گرچه در بسیاری از اوقات به نتایج یکسان منجر میشوند. گاهی با ابزار هم نمیتوان هلال را دید ولی با فتوای آقای خویی چنانچه هلال در غرب افریقا یا شرق امریکا دیده شود و هنوز شبِ ما باقی باشد اول ماه به حساب میآید. این مسئله در شبهای زمستان که طولانیتر است بیشتر رخ خواهد داد. البته مرحوم آقای خویی ابزار را معتبر نمیدانستند و میگفتند باید با چشم عادی دیده شود.
***ادلّۀ آیتالله خویی چه بوده است؟ استدلال ایشان به اطلاق روایات است که دو شاهد عادل بیایند برای شما شهادت بدهند که هلال را دیدهاند. دیگر در روایات نفرمودهاند که شاهدان از کجا بیایند. البته در برخی روایات آمده که از خارج شهر بیایند و در برخی دیگر تأکید شده است که شاهدان از اهل قبله باشند، یعنی مسلمان باشند. و البته فقط شهادت مردان معتبر است.
***شنیده شده که برخی از افراد مسائل سیاسی را در اعلام کردن عید فطر دخیل میدانند. نظر شما چیست؟
بله ما هم شنیدهایم که در خارج و داخل مثلاً میگویند جمهوری اسلامی فردا را عید اعلام کرد چون عربستان هم عید اعلام کرده بود و میخواستند وحدت ایجاد شود. متضاد این را نیز شنیدهایم که میگویند برای آنکه فطر ایران با عربستان یکی نشود مسئولان یک روز عید را به تأخیر انداختند. یا حتی در خصوص مراجع نیز همین شایعات در همراهی یا عدم همراهی با عید فطر اعلامشده از سوی دفتر رهبر معظم انقلاب شنیده میشود. در حالیکه من در این ده سال که در ستاد استهلال بودهام حتی یک مورد نیز ندیدم که مراجع در اعلام اول ماه وجه سیاسی را لحاظ کرده باشند. ما از مبانی و جزئیات گزارشهای مراجع معظم مطلع هستیم. در دفتر رهبری نیز همینطور است و ما اصلاً ندیدهایم که مسائل سیاسی را دخیل کنند یا حتی به عید فطر عربستان کاری داشته باشند. علی القاعده، هر کدام از مسئولان کشورها و مراجع، باید بتوانند در قیامت جواب خداوند را بدهند. لهذا مراجع ما فقط مسائل فقهی را لحاظ میکنند و بس.
***آیا شما خودتان نیز به استهلال میروید؟
برخی سالها برای استهلال رفتهام. اما اغلب در ستاد میمانم و گزارشهای رؤیت را میشنوم، و ثبت و تنظیم میکنم. یک نفر پرسید آقا شما همانید که هلال را میبیند؟ گفتم: نخیر، ما هلال را میشنویم!
***شکل کار شما به چه صورت است؟
گزارشهای عدم رؤیت را دیگران ثبت میکنند و سؤالات را میپرسند. آیا هوا صاف بوده یا نه؟ ابزار شما چه بوده؟ چند نفر رصدگر بودهاید؟ اینها نیز باید ثبت شود و مهم است. اما مسئولیت شنیدن و ثبت گزارش کسانی که هلال را دیدهاند با بنده یا یکی دیگر از کارشناسان رؤیت هلال است. از آنها سؤالاتی میشود که مثلاً هلال را چه وقت دیدید؟ با چه ابزاری دیدید؟ چه شکلی بود؟ چند نفر از گروه توانستند ببینند؟ چرا بقیه ندیدند؟ آیا عکس گرفتهاید یا نه؟ و از این نوع سؤالات. از آنها نام و تلفن هم میگیریم.
سپس گزارشها را به صورت کتبی به حضور رهبر انقلاب میفرستیم. ایشان گاهی به برخی گزارشها توجه ویژه¬ای میکنند و میگویند پیگیری بیشتر کنید. برای ما اصل در اطمینانی است که برای ایشان پیدا میشود. گاهی ممکن است برای ما اطمینانآور بشود و برای ایشان نشود. البته این موارد کم اتفاق افتاده ولی غیرممکن نیست. چون ایشان به عنوان حاکم شرع باید اعلام بکنند و مردم با اطمینان به ایشان است که میخواهند ماه صیام را شروع یا تمام کنند.
یک سال بود که شروع ماه رمضان نزدیک ظهر اعلام شد و ما خوف کردیم. شب قبل گزارشها را داده بودیم ولی برای رهبر معظم اطمینان حاصل نشده بود. چند ساعت بعد، یک گزارش دیگر رسید و ایشان توضیحاتی خواستند. بالاخره نزدیک ظهر بود که گزارشی نهایی با توضیحات و بحثهایی حضورشان ارائه گردید و برایشان اطمینان حاصل شد. ایشان فرمودند که به نظر من دیشب مشکلی نبوده و اول ماه ثابت است. فرمودند اعلام کنید امروز اول ماه مبارک رمضان است.
ما ترسیدیم که مردم بگویند این همه تشکیلات و ابزارها و متخصصان جمع شدهاند که نزدیک ظهر ماه رمضان را اعلام کنند؟! چون در چنین مواقعی، مسئلهای که پیش میآید آن است که حتی کسانی که روزه نبودهاند باید برای ادب و احترام ماه مبارک رمضان تا افطار چیزی نخورند. این هم خوفبرانگیز بود. حتی برخی مردم صبحانه نخورده به اداره میروند و چون هنوز وقت ناهار نیز نشده بود ما نگران بودیم که آنها چه خواهند کرد. لذا دیدیم که رهبر معظم در مسائل شرعی ملاحظات سیاسی یا حفظ ظاهر را دخیل نمیکنند که مثلاً به خاطر حفظ شأن خودمان فعلاً سکوت کنیم یا ببینیم مراجع دیگر چه کردهاند و از این قبیل و این برای بنده بسیار جالب و درس آموز بود.
***استخراج تقویم رسمی کشور نیز بر عهدۀ شما است. این مسئولیت از چه زمانی شروع شد؟ به نظرم از مرداد یا شهریور سال 1381 بود. هیئت دولت در سال 1372 طبق مصوبهای، مسئولیت استخراج تقویم کشور را بر عهدۀ مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران گذاشته بود. تا سال 1381 تقویمهای رسمی به صورت فردی استخراج میشد، توسط آقای دکتر ایرج ملکپور. اما رئیس آن وقتِ مؤسسه ژئوفیزیک آقای دکتر جواهریان تصمیم گرفت که این مسئولیت را بر عهدۀ یک شورا بگذارد. لذا من نیز یکی از اعضای آن شورای هفت نفره شدم، از سال 1381 تاکنون.
***اعضای شورای تقویم را میتوانید نام ببرید؟ اعضای این شورا هماکنون عبارتند از: دکتر احمدی گیوی (رئیس مؤسسه ژئوفیزیک)، مهندس مصطفی میرسلیم، دکتر محمد سمیعی، دکتر حمیدرضا گیاهی یزدی، آقای فرید قاسملو، آقای مهدی سهرابی. برخی از افراد چون از شهرستان تشریف میآوردند برایشان سخت بود و بعد از مدتی استعفا دادند، مانند دکتر فاطمی و دکتر عبداللهی. یکی از اعضای این شورا نیز مرحوم دکتر محمدتقی عدالتی بودند که در شهریور 1383 به رحمت خدا رفتند.
***در شورا چه کسی تقویمها را استخراج میکند؟ تقویم شمسی که دشواری چندانی ندارد بجز لحظۀ تحویل سال و کبیسهها. تقویم میلادی نیز که یک قرارداد ساده است. اما تقویم قمری را دو سه نفر از اعضای شورا استخراج میکنند و موارد بحرانی به بحث گذاشته میشود. اگر نظر اجماعی به دست نیامد نهایتاً رأیگیری میشود.
***محاسبۀ کبیسهها در تقویم شمسی آیا مشکلساز نبوده است؟ بحث کبیسهها از مواردی است که ما اخیراً به آن پرداختهایم. قراردادهای محاسبۀ تقویم شمسی مکتوب نشده است و آنچه قرارداد شده دقیق نیست. در سال 1304 مجلس شورای ملی، تقویم ایران را از هجری قمری به هجری شمسی تغییر داد. در متن آن مصوّبه توضیحاتی دربارۀ تقویم شمسی آمده که دقیق و روشن نیست. در این سال، تقویم هجری شمسی با شکل فعلی (31 روزه بودن ماههای بهار و تابستان، و 30 روزه بودن بقیه ماهها بجز اسفند) با اسامی ماههای رایج کنونی (فروردین، اردیبهشت و...) به تصویب مجلس رسید.
***آیا در خصوص محاسبۀ کبیسهها اختلافی نداشتهاید؟
اکنون ما روشهای مختلف کبیسهگیری را داریم که اولین اختلاف آن را در اول فروردین 1404 شمسی مشاهده خواهیم کرد. به عبارت دیگر معلوم نیست که آیا باید سال 1403 را کبیسه گرفت یا نه. طبق روش مرحوم احمد بیرشک، آن سال کبیسه نیست ولی طبق روش آقایان ملکپور و صیاد آن سال کبیسه خواهد بود. ملاک برخی از آنها نصف النهار رسمی کشور است که اگر لحظۀ تحویل سال به بعدازظهر بیفتد آن روز انتهای سال قبل است ولی اگر به قبل از ظهر بیفتد آن روز اول فروردین سال بعد است. تقریباً هر چهار سال لحظۀ تحویل به یک روز بعد از 29 اسفند میافتد و لذا اسفند را 30 روزه میکنند. در هر 29 یا 33 یا 37 سال، سالهای کبیسه پنج ساله میشود. آخرین کبیسۀ پنج ساله در فاصلۀ سالهای 1370 و 1375 رخ داد.
ایرادی که در اینجا به وجود میآید آن است که لحظۀ ظهر کجا را باید معیار گرفت؟ برخی میگویند باید ظهر نصف النهار رسمی ایران را ملاک گرفت. یعنی چون ایران با گرینویچ 5ر3 ساعت فاصله دارد و از آنجا که هر نصف النهار 15 درجه است لذا آنها نصف النهار 5ر52 درجه را پیشنهاد میکنند. آیا این نصف النهار واقعاً از وسط ایران میگذرد؟ آیا برای اعتبارات جهانی باید اهمیت قائل شد؟ باید در این خصوص بحث جدی صورت گیرد. از سوی دیگر آقای دکتر بیرشک (متوفی به سال 1381) قائل به دورههای جدولی 2820 ساله بودند و معیار «لحظۀ ظهر» را قبول ندشتند.
با معیار لحظۀ ظهر نمیتوان تقویم هزار سال آینده را استخراج کرد. چون حرکت وضعی زمین قابل پیشبینی کامل نیست و اندکی کند یا تند میشود که البته در طول سالیان متمادی قابل ملاحظه خواهد بود. علت در آن است که زمین به علت هستۀ مذابش مانند یک جسم کاملاً صُلب نمیچرخد. مانند یک تخم مرغ خام که چرخانده شود و لقلق بخورد. لذا اگر خیلی به عقب برگردیم یا به جلو برویم تقویم چندان قابل پیشبینی نیست و محاسبات ما ارزش علمی ندارد.
لذا باید تأکید کرد که تقویم شمسی یک نوع قرارداد است. حتی تعداد روزهای هر ماه نیز قراردادی است. ما از مدتی قبل در مؤسسه ژئوفیزیک از اساتید فن در سراسر کشور دعوت کردیم تا نظریات خود را در این خصوص اعلام کنند. به دست آوردن یک نظریه خوب و مشکلگشا ساعتها وقت و تحقیق میطلبد که إن شاء الله از عهدۀ آن برآییم.
1. در 21 ژانویه 1996 آقای «جیمز اِستم» از ایالات متحده توانست با یک تلسکوپ 8 اینچی، هلالی را با سن 12 ساعت و 7 دقیقه را رویت کند و رکورد جدیدی به جای گذارد. 2. در شامگاه 28 مرداد 1380، حجتالاسلام علیرضا موحدنژاد موفق شد هلال ماه جمادیالثانی 1422 را با دوربین دوچشمی 150×40 رویت کند. در این زمان سن هلال 12 ساعت و 15 دقیقه و جدایی زاویهای آن از خورشید 6ر7 درجه بود. سن این هلال بیش از رکورد جهانی بود، ولی جدایی زاویهای آن اندکی کمتر از هلالی بود که «جیمز استم» مشاهده کرده بود. به این ترتیب رکورد جهانی رویت هلال ماه از آن کشور ما شد. 3. در سال 1381 مهندس سیدمحسن قاضی میرسعید هلال بسیار جوان رجب 1423 را با سن 11 ساعت و 40 دقیقه را با دوربین دوچشمی 150×40 رویت کرد و با ثبت رکورد جدید به نام خود، موقعیت کشورمان را تثبیت کرد. 4. در 9 اسفند 1384، آقای محسن شریفی موفق شد با تلسکوپ 14 اینچ، هلال ماه صفر 1427 را با جدایی زاویهای 3ر7 درجه رویت کند و رکورد جدیدی در این زمینه به جا بگذارد.