حکایت آن قاب خالی

یار آقا

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
media3.afsaran.ir_si2rjzgJ_535.jpg


تازه عروسی کرده بودن. با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم گل و شیرینی بخریم و یه سری به شان بزنیم. خانه شان کوچک بود. یک پذیرایی دوازده متری داشتند. روی دیوار بالای پذیرایی عکس امام خمینی و عکس امام خامنه ای را چسبانده بود.

بین عکس های آن دو بزرگوار یک قاب بزرگ خالی هم بود. برای همه مان سوال شده بود. تا حالا ندیده بودیم کسی قاب خالی به دیوار پذیرایی خانه اش بچسباند. عاقبت من طاقت نیاوردم و به نمایندگی از همه پرسیدم: این قاب خالی چیه!؟ نکند به زودی در این مکان عکس عروسی تان نصب می شود!؟ بچه ها خندیدند.

خودش هم لبخندی زد و جواب داد:نه. . . این قاب جای خالی عکس امام زمان است. می خواهیم وقتی حضرت مهدی ظهور کردند و چهره شان را همه دیدند عکس شان را به دیوار خانه مان بچسبانیم. همه مان مات و مبهوت شدیم. یکی پرسید: پس چرا از حالا قاب خالی زده ای به دیوار؟ هنوز که آقا ظهور نکرده اند.

فوری جواب داد: همین دیگر. . . می خواهیم همیشه یادمان باشد یک چیزی توی زندگی مان کم داریم.هر لحظه که این قاب خالی را می بینیم یادمان می افتد که منتظر ظهور باشیم. . .​
 

راز

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
منم یه قاب خالی تو اداره بالای سرم دارم که برا خیلیها علامت سواله و هرکی تعبیری داره که بعضی ها حرصم را در میاره به هیشکی هم نگفتم این قاب خالی منتظر کیه . . . .

مولاجان !
آقای مهربانیها !
قاب خالیم در انتظار نقش دل ارام شماست
یعنی میرسه اونروزی که من زنده باشم و قاب عکس خالیم مفتخر به تصویر شما بشه
 
بالا