تفاوت انسان با دیگر موجودات در چیست ؟

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
اگر انسان از این تفاوت غافل شود، از حیوان بدتر است. شهوت و خورد و خوراک را که حیوان هم دارد. هیچ گاه هم از آن غافل نمی شود. هیچ فردی نیست که از خوردن غافل شود. هیچ کس نیست که وقتی به بلوغ جنسی می رسد، همسر نخواهد.



سؤال:
تفاوت انسان با سایر موجودات چگونه است؟



جواب:
آسیب جدّی در مسیر تکامل انسان، غفلت است. خود را گم کرده است و متوجّه هم نیست که کجاست و چه باید بکند؟!

مانند این است که سرمایه ای میلیونی در اختیار فردی قرار داده اند و او از درد فقر بنالد. گاه بعضی افراد از خداوند متعال می نالند. آیا او باید به جای ما حرکت کند؟ ما باید خودمان شروع کنیم وگرنه دیگری جای ما حرکت نمی کند.


غفلت چگونه است؟ از کدام غفلت، انسان ضرر بیشتری می کند؟



انسان خواسته ها و امیالی دارد که با حیوان مشترک است. غضب، شهوت، ترس و ... در انسان و حیوان وجود دارد. امّا تفاوت ما با حیوان چیست؟


اگر انسان از این تفاوت غافل شود، از حیوان بدتر است. شهوت و خورد و خوراک را که حیوان هم دارد. هیچ گاه هم از آن غافل نمی شود. هیچ فردی نیست که از خوردن غافل شود.

هیچ کس نیست که وقتی به بلوغ جنسی می رسد، همسر نخواهد. آن چه موجب فرق انسان با حیوان است، هویت انسانی است. بسیاری از انسان ها، این هویت انسانی را ندارند و تنها ظاهر و شمایلشان انسانی است و قیافه آن هاست که با حیوانات متفاوت است.


وقتی از خودشناسی سخن می گوئیم، یعنی به دنبال هویت انسانی خویش هستیم. اگر از این هویت غافل شویم، مانند چهارپایان بلکه بدتر هستیم؛ چون حیوان فرصتی را از دست نمی دهد. او بر مبنای غریزه می داند که دشمنش کیست. موش از همان روز نخست،

از گربه می ترسد. گربه به خوبی می داند که اگر دل درد داشته باشد، کدام گیاه را بخورد تا درمان شود. از یان جهت، انسان حتّی از حیوان هم ضعیف تر است.

بچه های حیوانات در روزهای نخستین روی پا می ایستند، در حالی که فرزند انسان اگر نه ماهه راه بیفتد می گویند که زود راه افتاده است.


اینها مهم نیست، آن چه مهم است، هویت انسانی است. تفاوتی نمی کند که انسان چه زبان و نژادی داشته باشد. مهم نیست در کجا زندگی می کند.

اگر فرزند پیامبر اولوالعزم هم باشیم و خود را نیابیم، بدبخت خواهیم بود. باید ببینیم هویت انسانی مان چیست؟


انواع غفلت

دریافتیم که غفلت، عامل اصلی شقاوت است. پرسشی که به ذهن می رسد این است که چه غفلتی موجب شقاوت و گمراهی است؟


اوّل این که منظور از غفلت، غفلت به طور کامل نیست. انسانی که زنده است، فقط در حالت کُما و بیهوشی غفلت کامل دارد. انسان زنده،

نمی تواند از همه چیز غفلت داشته باشد و حداقل برای زنده ماندن خود، به سراغ غذا رفته و برای ارضای شهوت، تلاش می کند. معده انسان و غریزه جنسی، ناخودآگاه احساس نیاز می کنندو انسان از این ها نمی تواند غافل بماند.


دوّم این که منظور از غفلت، غفلت از امور حیوانی نیست بلکه افرادی که حیوان صفت هستند، خود به خود به دنبال شهوت و شکم خود هستند و هرگز از این ها غافل نمی شوند.


پس آن چه که در آیه شریفه « وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ؛ و چون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خودفراموشی کرد».1بیان شده است،

غفلت از امر مهمی است که باعث سعادت است و انسان با فراموش کردن آن، بدبخت می گردد. یعنی غفلت خاصّی است و آن غفلت از خویش و هویت انسانی خویشتن است.

بنابراین هر غفلتی در این آیه شریفه مراد نیست. در روایات نیز بیان شده است که انسانی که به دنبال خودیابی نیست، به سعادت و کمال نمی رسد.


نکته دیگر آ نکه، مسلمانان و کفّار در بر طرف کردن نیازهای حیوانی خود، مشترکاتی دارند. اسلام انسان را از خوردن غذا و ارضای شهوت منع نکرده است. آن چه موجب برتری مسلمان بر کافر و موجب سعادت او است، امر دیگری است و آن یافتن خود است.


تفاوت انسان با دیگر موجودات
این هویت انسانی چیست که باید آن را یافت؟ آن چه انسان را انسان می کند و معیار ارزش و امتیاز او بر دیگرموجودات است، چیست؟


برخی معتقدند که «علم»، تفاوت اصلی انسان با دیگر موجودات است، امّا آگاه شدن از علمی خاصّ یا چند علم، نمی تواند ما را از دیگر موجودات برتری دهد؛

چون علاوه بر آن که نمونه های فراوانی از گمراهی افراد دانشمند وجود دارد، آیه شریفه قرآن نیز به صراحت، علم را دلیل برتری و ملاک نمی داند:


«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا؛ مثَل کسانی که علم به تورات بر آنان بار شد و بدان مکلّف گردیدند ولی آ نرا به کار نبستند،

مَثَل دراز گوشی است که کتاب هایی را بر پشت خود حمل می کند»


پس حفظ کردن، دانستن و تفسیر کتاب خدا نیز، بار انسان را نمی بندد. دانستن فقه و فلسفه و دست یابی به فوق لیسانس و دکترا و ... امور ارزشمندی است، ولی ملاک برتری نیست.

کسانی همین علوم را دارند، ولی از دیگاه قرآن مانند الاغ هستند. مثل بلعم باعورا که در معنویت به مقام والایی ریده بود، ولی ناگاه شهوت بر او مسلّط شد و قرآن فرمود:

«وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یَلْهَث؛2

و اگر مى‏خواستیم قدر او را به وسیله آن آیات بالا مى‏بردیم اما او به زمین [دنیا] گرایید و از هواى نفس خود پیروى كرد از این رو داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر بر آن حمله‏ور شوى زبان از كام برآورد و اگر آن را رها كنى [باز هم] زبان از كام برآورد»


اگر دقّت داشته باشیم، عبارت «ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا» بزنگاه سخن است؛ یعنی برای دیگران می گوید، ولی خود عمل نمی کند. این عمل نکردن ها همان نکته مورد نظر است. گویا اگر عمل کند، از دیگر موجودات برتر است.


امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: «کَالبَهِیمَةِ المَربُوطَةِ هَمُّها عَلَفُها؛3 چونان حیوان پرواری که تمام همّت او علف است».
---------------
پی نوشت ها:
1. سوره مبارکه حشر، آیه 19
2. سوره مبارکه اعراف، آیه 176
3. نهج البلاغه، ص 554، نامه 45
 
بالا