•*•*• شرح امثال آموزنده قرآنی- مثل دوم: گروه سرگردان در بيابان تاريك و وحشت زا •*•*•

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
27210108144184542206156212145188363206145.jpg





اءو كصيب من السماء فيه ظلمات و رعد و برق يجعلون اءصابعهم فى آذانهم من الصواعق حذر الموت و الله محيط بالكافرين (بقره /19).
((يا همچون بارانى كه در شب تاريك تواءم با رعد و برق و صاعقه (بر سر گرفتاران در بيابان ببارد) آنها از ترس مرگ ، انگشت در گوش خود مى گذارند، تا صداى صاعقه را نشنوند و خداوند بر كافران احاطه دارد)).



يكاد البرق يخطف اءبصارهم كلما اءضاء لهم مشوا فيه و اذا اءظلم عليهم قاموا ولو شاء الله لذهب بسمعهم و اءبصارهم ان الله على كل شى ء قدير (بقره /20).
((نزديك است برق (روشنايى خيره كننده اى ) چشم آنها را بربايد، لحظه اى كه برق جستن مى كند (صفحه بيابان را) روشن مى سازد، چند قدمى در پرتو روشنايى بر مى دارند، آنگاه كه خاموش مى شود، توقف مى كنند اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از بين مى برد، خداوند بر هر چيزى توانا است )).



برخى از مفردات آيه :

1. ((صيب )): باران سنگين و پرپشت .
2. ((رعد)): صداى غرش وحشتزا و مهيب كه از ناحيه ابر به گوش مى رسد.
3. ((برق )): نور قوى كه به هنگام نزول باران ، محيط را روشن مى سازد.
4. ((صاعقه )): آتشى كه به هنگام غرش رعد و درخشيدن برق ، از بالا متوجه زمين مى گردد.
5. ((خطف )): گرفتن و ربودن است .

در اين تمثيل بايد با سه ركن اساسى آشنا شويم :
1. مشبه : گروهى كه آيه مباركه در صدد بيان وضع آنهاست و در واقع در آيه مورد بحث ، ((مشبه )) انسانهاى منافق و دو چهره است كه به ظاهر اسلام آورده ولى در باطن كفر مى ورزند.

2. مشبه به : رهگذرانى كه شبانگاه در يك بيابان مسطح و هموار كه نه راه مشخصى در آن پيدا است ، و نه پناهگاهى مانند گوه و غار وجود دارد در اين هنگام گرفتار باران پرپشتى مى شوند كه با عوامل بسيار مهيبى از قبيل رعد و برق و صاعقه همراه مى باشند، از ترس صاعقه ، دستها را در گوش مى گذارند شايد از خطر آن محفوظ بمانند، قدرت برق به اندازه اى است كه مى خواهد چشم ها را بربايد، لحظه اى كه افق در سايه آن روشن مى شود، براى نجات از اين سرزمين چند گامى برمى دارند، آنگاه كه خاموش گشت ، روى پا ايستاده در حيرت و سرگردانى فرو مى روند نمى دانند چه كنند.
مشبه به : گروه سرگردان در بيابان با جمله (اءو كصيب من السماء) آغاز گرديده و با جمله (و اذا اءظلم عليهم قاموا) پايان پذيرفته است و جمله (لو شاء الله ) ارتباطى به مشبه به ندارد بلكه نوع تحديدى است درباره منافقان و مى رساند كه خدا مى تواند هر نوع ابزار معرفت و شناخت را از آنان بگيرد.

3. وجه شبه : سومين چيزى كه بايد به آن توجه نمود، وجه شبه است يعنى تشابه و وجه اشتراك گروه نخست (منافقان ) با اين گروه سرگردان در بيابان كه دچار حادثه اى مهيب شده اند و هدف در اين مقاله بيان همين قسمت است .
اين نوع اركان سه گانه ، در هر تمثيلى بايد مورد نظر قرار گيرد آنگاه انسان بتواند به تبيين تمثيل بپردازد.


2.gif
 
بالا