»(。_。) ...عـوامــل و آسیــــب های دروغـــگویی... (。_。))«

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
:god14:


راست گفتن ودروغ گفتن انسان را در نظر بگیرید
ایا طبیعت و فطرت اولیه، راست گفتن است و دروغ گفتن به علت یک عامل انحرافی است ؟
یا نه طبیعت اولیه بشر، دروغ گفتن است و راست گفتن به علت یک عامل انحرافی بیرونی است که طبیعت را از مسیر خودش منحرف می کند ؟
اگر طبیعت بشر لو خلی وطبعه باشد ...
عامل بیرونی اثر نبخشد ...
انسان ان چیزی را که دیده و شنیده به همان شکل بازگو میکند

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
9.gif


عوامل دروغ



1- حفظ منافع : گاهی فردی به اقتضاء منافع خویش دروغ می گوید واز این امر مثل گربه ای که در جوال باشدکه هی می خواهد بیرون بیاید ، بالاخره روزی از گوشه کلامش بروز میکند و حقیقت خویش را اشکار میکند.


2- ترس : گاهی انسان فکر میکند اگر راست بگوید دچار دردسر می شود ، البته اینگونه موارد زمانی پیش می اید که شخص به وظیفه خویش عمل نکرده باشد و یا اینکه انتظار بیش از حدی از فردی باشد و شخص مورد نظر برای خوار نشدن و یا از روی ترس دروغ بگوید.


4-طمع : گاهی انسان از روی طمع ورزی دروغ میگوید تا با این دروغ گویی مطامعی بدست اورد ، مثلا بنده به یاد دارم در مراسم جشنی در نیمه شعبان مجری جشن اعلام کرد کسانی که نامشان مهدی است و نام مادرشان نرگس است برای دریافت هدیه به بالای سکو بیایند شخصی را می شناختم که نامش مهدی بود ولی نام مادرش نرگس نبود به دروغ خود را اینگونه معرفی کرد و جایزه گرفت ، اینگونه دروغ گویی ها از روی طمع ورزی است.


4- حب و بغض : گاهی دروغ گویی ها از روی دوستیها و دشمنی هاست ، مثلا ما

از شخصی خوشمان نمی اید وقتی در مورد او از ما سوال می شود شروع به مذمت ان شخص می کنیم و دچار افراط ودروغگویی می شویم ، ویا عکس این مساله اتفاق می افتد ما از شخصی خوشمان می اید وقتی در باره وی از ما سوال می شود شروع به مدحش می کنیم تا انجا پیش می رویم که این مدح به دروغ تبدیل می شود اینگونه دروغ ها را کذب از رود حب و بغض می گویند.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
7.gif



5-عقده حقارت و پستی نفس : پاره ای از مردم که هنری در خود نمی بینند وحس می کنند که شخصیتی در جامعه ندارند ، به خاطر فرومایگی و پستی خویش می کوشند که در پناه دروغ کمبودهای خویش را جبران کنند و توجه دیگران را به خود جلب کنند .

رسول اکرم (ص) فرمودند : { لا یکذب الکاذب الا من مهانة نفسه }


هیچ دروغگویی دروغ نمی گوید مگر به خاطر پستی نفسش ! (مستدرک الوسایل ج 2 ص 100 )


6- دو رویی و نقاق : وقتی انسان دارای روحیه نفاق باشد به دروغ روی می اورد زیرا باید چیزی را که با قلب نپذیرفته ، در سخن و رفتار با ان موافقت کند واین همان دروغی است که مخالف خویش را موافق جلوه می دهد .


{ وَ إِذَا لَقُواْ الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْ إِلىَ‏ شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نحَنُ مُسْتهَزِءُونَ }(14) چون به مومنان می رسند می گویند ایمان اورده ایم وچون با شیطانهای خویش خلوت می کنند میگویند ما با شما هستیم وما مسخره کنندگانیم (سوره بقره ایه 14 )


7- عادت : گاهی دروغ گفتن برای شخص عادت شده است واین کار را وسیله ای برای تفریح کردن ساخته است ، اینگونه افراد رسوای عام خواص هستند و مردم به اصطلاح در باره انها می گویند فلان شخص از 100 حرفی که می زند 99 تای ان دروغ است و ان یکی را هم به قصد دروغ گفته ولی راست در امده است .

اینگونه افراد بیمار اخلاقی هستند که باید درمان شوند وگفتار این افراد در جامعه
ارزش و اعتباری ندارد ، خودشان نیز به تدریج از چشم می افتند و بی اعتبار می شوند .


امام علی ع می فرمایند : { عادت به دروغگویی سبب فقر می شود } (الخصال ترجمه کمره ای ج2 ص 277 )


8- .کتمان گذشته : گاهی انسان در گذشته اشتباهی انجام داده و نمی خواهد این اشتباه بر دیگران اشکار شود وقتی از گذشته وی سوال می شود دروغ می گوید و یا شخص گذشته تیره و تاری دارد و برای دیگران گذشته خویش را وارونه جلوه می دهد .

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
37.gif

دروغ گفتن علل مختلف دیگری هم می تواند داشته باشد مانند :


حب جاه و مقام: زمانی از روی علاقه شدید به مال و جاه و مقام و دیگر شهوتها زبان به دروغ میگشاید و از این وسیله نامشروع برای تأمین هدف خود کمک میگیرد.


غلبه هوای نفس : گاهی تعصبهای شدید و حب و بغضهای بیش از اندازه و غیر الهی سبب میشود انسان به نفع فرد دلخواهش یا به زیان کسی که از او نفرت و کینه دارد، برخلاف واقع سخن بگوید.


فخرفروشی : زمانی برای آنکه خود را بیش از آنچه هست نشان دهد و اظهار دانش و آگاهی بسیار کند، در مسائل مختلف علمی و تاریخی دروغ میگوید.


ضعف ایمان و کمبود عزت نفس : همه این عوامل که زمینهساز صفت دروغ در آدمی هستند، از شخصیت ناسالم و ناتوانی روح و ضعف ایمان و کمبود عزت نفس ناشی میشوند. کسانی که خود را باور ندارند و روحشان ناتوان و زبون است، برای رسیدن به هدفهای خود و فرار از زیانهای احتمالی راستگویی به دروغ و دورویی و خیانت پناه میبرند. در مقابل، افراد توانا و آراسته به شخصیتی محکم و مطمئن، به خود و تواناییشان ایمان دارند و پیروزی و نیکبختی خود را در آنها میجویند.


همچنین کسانی که به قدرت لایزال الهی ایمان دارند و سرچشمه همه برکتها و کامیابیها را در گرو اراده نافذ او میدانند، قدرت او را برتر از همه قدرتها و حمایت او را بالاترین حمایتها شناختهاند و دلیلی نمیبینند که برای رسیدن به سود یا دفع زیان، دروغپردازی کنند.
ولی این موارد نیز زیر مجموعه موارد ذکر شده قبلی است و جدای از انها نیست .

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
42.gif

الف) آسیبهای فردی واجتمایی دروغ

آسیبهای فردی و روانی

ناراحتی درونی

روح و روان فرد دروغگو از شرّ و زیان دروغش در امان نیست دروغگو همواره از ناراحتی درونی رنج میبرد؛ زیرا راستی، حقیقتی است که وجود دارد و راستگو از آن خبر میدهد، در حالی که سخن دروغ، ساخته و پرداخته فرد دروغگوست و واقعیتی برای آن وجود ندارد. ازاین رو، دروغگو باید همواره مراقب باشد ساخته ذهنی خود را فراموش نکند تا مبادا وقت دیگران را به گونه ای متفاوت با آنچه گفته است بیان کند و دروغش آشکار شود.

بر این اساس، دروغگویی که میخواهد دروغش را کسی نفهمد، پیوسته نگران است که مبادا سخن کنونی اش با سخن گذشته اش، در تناقض باشد. پس دروغگو همیشه این بار سنگین را باید در ذهن داشته باشد، ولی راستگو همواره پس از گفته هایش در آسایش است و نگران پیآمدهای آن نیست؛ زیرا هنگام تکرار تناقضی در آنها به وجود نخواهد آمد.




 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
66.gif


2 ـ فراموشی


فراموشی نیز یکی از بیماریهای روانی است که دروغگو بدان گرفتار میشود. انسان دروغگو، دروغی را که میگوید به یادش نمیماند و هنگامی که بار دیگر خواست از آن سخن بگوید، به شکلی دیگر میگوید و در نتیجه، دروغش برملا میشود.



عامل دیگر فراموش کاری دروغگو آن است که کسی که همواره دروغ میگوید، به دروغ خود نیز چندان اهمیت نمیدهد. دروغ برای او کاری عادی است و هر زمان که میخواهد، به راحتی دروغ میگوید و دروغهای او پایان نمیپذیرد. در نتیجه، حرفهایش را کمتر به ذهن میسپارد و فراموش میکند.



امام صادق (ع) فرمودند : از انچه خداوند به دروغگویان داده است فراموشی است . ( صول کافی جلد 5 باب کذب )
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
78.gif



3 ـ نومیدی


وقتی دروغی از دروغگو کشف شد، ضربه ای به او وارد می آید؛ زیرا نه تنها به خواسته اش از دروغ گفتن نرسیده، بلکه نتیجه ای برخلاف آن گرفته است. بدین ترتیب، یکی از دو حال نصیب دروغگو میشود:



اول ـ روحیه اش سست و تصمیم گرفتن برای او دشوار شده و او از رسیدن به کامیابی ها نومید میشود؛
زیرا تنها راهی که می پنداشته او را به مقصد میرساند، دروغ بوده که آن هم بسته شده است.
او اگر به شایستگی رفتار میکرد، از راه درست به مقصودش میرسید و به دروغ گفتن پناه نمیبرد.
با این حال، راه درست که بر او مسدود بود راه دروغ هم که سد گردید، اکنون به چه وسیله ای به منظور خود برسد؟


دوم – نومیدی براو چیره می شود و سرانجامی ناخوشایند در انتظار اوست.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
75.gif



4ـ از بین رفتن شرم و حیا

وضع دیگری که ممکن است بر اثر کشف دروغ نصیب دروغگو شود، پرده دری و بیشرمی است.
اگر کشف دروغ، روحیه دروغگو را سست نکند و او همچنان به دروغگویی ادامه دهد، بی آبرویی های پی در پی، شرم را از او میگیرد و او به دروغگوی حرفهای تبدیل میشود و دیگر، از آنکه دروغش آشکار شود، ابایی ندارد. با خود میگوید، آب که از سرگذشت، چه یک من، چه صد من؛ من که گناهم برملا شد و دروغ برای پنهان ساختن آن سودی نبخشید و رسوایم ساخت، حال هر چه میشود، بشود.

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
89.gif



5 ـ دروغ، دروغ میزاید


دروغگو برای حفظ دروغ خود مجبور است باز هم دروغ بگوید او یا باید همان دروغ نخستین را دوباره بگوید و بر آن تأکید کند یا باید دروغ دیگری بسازد که از کشف دروغ نخستش جلوگیری کند.


در هر دو صورت، بر اثر یک دروغ، دروغ هایی دیگر میگوید و این ماری که خوش خط و خالش پنداشته،
مارهایی دیگر زاییده است که همگی او را میگزند. علاوه بر این گاهی نیز برای حفظ دروغ او، اطرافیانش نیز به دروغگویی می افتند.

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
86.gif


6 ـ بدگمانی


زیان روانی دیگری که گاه بر اثر دروغ دامن دروغگو را میگیرد، بدگمانی به مردم است.
این بیماری روانی در پی دو چیز، در دروغگو مسکن میگزیند: یکی آنکه چون خود برخلاف حقیقت سخن میگوید، درباره دیگران نیز چنین نظری دارد و البته دیگران را مانند خود پنداشتن، ناشی از طبیعت بشری است. به همین علت است که کسی که به راستگویی عادت دارد، نخستین بار با هر کس روبه رو میشود، سخن او را راست میپندارد.


دومین عامل بدگمانی دروغگو به دیگران، واکنش اطرافیان در قبال کارهای اوست. او وقتی میبیند دیگران به او خوشبین نیستند و اعتماد ندارند، او نیز به آنان بدبین میشود و اعتماد نمیکند. در واقع تعصب و خودخواهی دروغگو نیز سبب میشود که در برابر این رفتار مردم، او نیز مانند آنان رفتار کند و به آنها با دیده بدگمانی بنگرد.

 
بالا