1. مشورت در امور
لا مظاهره اوثق من المشاوره. (حكمت 113)
هیچ پشتیبانی مطمئن تر از مشورت نیست.
2. پند پیر از رای جوان به
رای الشیخ احب الی من جلد الغلام، و روی من مشهد الغلام. (حكمت 86)
رای پیران را از دلاوری جوانان (و به روایتی از اجتماع جوانان) بیشتر دوست دارم.
3. رابطه رای و بخت
صواب الرای بالدول: یقبل باقبالها، و یذهب بذهابها . (حكمت 339)
درستی به رای بسته به دولت بخت است: اگر دولت رو كند درستی رای نیز رو می كند و اگر آن پشت كند این نیز می رود.
4. دور باد رای كج اندیش!
عزب رای امری تخلف عنی، ما شككت فی الحق مذ اریته . (خطبه 4)
دور باد رای كسی كه با من مخالفت كند، من از زمانی كه حق به من نمایانده شد در آن تردید نكرده ام.
5. شریك عقل بزرگان
من استبد برایه هلك، و من شاور الرجال شاركها فی عقولها . (حكمت 161)
هر كه استبداد ورزد نابود شود و هر كه با بزرگان مشورت كند، در عقلشان شریك گردد.
6. شنیدن آرای گوناگون
لعبدالله بن العباس و قد اشار علیه فی شیء لم یوافق رایه: لك ان تشیر علی و اری، فان عصیتك فاطعنی . (حكمت321)
به عبدالله بن عباس كه آن حضرت را به چیزی راهنمایی كرد كه با نظر ایشان سازگاری نداشت، فرمود: تو حق داری نظرت را به من بگویی و من هم نظر خاص خود را دارم. بنابراین اگر بر خلاف تو عمل كردم از من پیروی كن!
7. سودمندنبودن رای
لا تستعموا الرای فیما لا یدرك قعره البصر، و لا تتغلغل الیه الفكر .(خطبه 87)
در مسائل و موضوعاتی كه بینش به ژرفایشان راه نمی برد و اندیشه به آن ها دسترسی ندارد، رای خود را به كار نگیرید.