^*^*^* معنی عشــــــــــــق *^*^*^

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

images



گفتمش پیر مغان را عشق چیست
گفت، رو رو این سخن بازیچه نیست



عشقبازی کار مرد ره بود
عاشق از قالوا بلی آگه بود



عشقبازی کار مردان خداست
عاشقی سرچشمه اش در کربلاست



خیز گر مرد رهی با ما بیا
یک سفر تا سرزمین کربلا



معنی عشق و محبت را ببین
تا که بگشایی در حق الیقین



تا ببینی کاندران غوغای عشق
یکه تاز عرصه ی تنهای عشق



یک طرف باران تیر و خنجر است
یک طرف فریاد حیدر حیدر است



عشقبازان رهروان حیرتند
برق شمشیر وفا و غیرتند



عشق یعنی یک رهایی تا خدا
خواندن قران به روی نیزه ها



عشق در معنی محب منجلی ست
عشقبازی با حسین بن علی ست



عشق یعنی پر گشودن از قفس
سر به پای دوست اندازی و بس



عشق یعنی لخت و عریان بی دریغ
همچو عابس رقص در باران تیغ



عشق یعنی ای تن و جان هیچ هیچ
پس رها کن آروزی پیچ پیچ



عشق یعنی مقتل شش ماه ها
در میان عرصه ی قنداقه ها



عشق یعنی یک زن و یک کاروان
تا چهل منزل چو حیدر خظبه خوان



عشق یعنی خنجر و نای و گلو
عشق یعنی مشک آب و آبرو



عشق یعنی تشنه کام و بی رمق
در کنار شط آب و مست حق



عشق یعنی که علمدار آمده
لیک از اهل حرم خجلت زده



عشق یعنی خیمه ها چشم انتظار
ذوالجناح آمد ولیکن بی سوار



عشق یک اعجاز از خالق بود
کاندرین ره اسب هم عاشق بود
............



شاعر :رنجبر گل محمدی
 
بالا