بر اساس روایتى كه مرحوم سپهر در «ناسخ» از امام رضا(ع)روایت كرده، لقب«معصومه» را به حضرت معصومه، امام هشتم اعطا كرده اند.
طبق این روایت امام رضا(ع)فرمود: «من زار المعصومه بقم كمن زارنى» «هركس حضرت معصومه را درقم زیارت كند،همانند كسى است كه مرا زیارت كرده باشد.»
این روایت را مرحوم محلاتى نیز به همین تعبیر نقل كرده است.
با توجه به این كه عصمت به چهارده معصوم()منحصرنیست، بلكه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.
و علت اشتهار حضرت رسول اكرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهمالسلام) به «چهارده معصوم» آن است كه آنهاعلاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و كبیره، از «ترك اولى» نیز كه منافات با
عصمت ندارد، پاك و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در كتابهاى ارزشمند: «العباس» و «على الاكبر» دلائل عصمت حضرت ابوالفضل و حضرت على اكبر(علیهماالسلام) را بر شمرده است.
و مرحوم نقدى دركتاب«زینب الكبرى» از عصمت حضرت زینب سلام الله علیها سخن گفته است.
و مولف «كریمه اهلبیت» شواهد عصمت حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.
و با توجه به این كه حضرت معصومه(س) نام شریفشان «فاطمه»است و در حال حیات به «معصومه» ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده
معروف:«تعلیق حكم به وصف مشعر بر علیت است» دلالت حدیث شریف برعصمت آن بزرگوار بى تردید خواهد بود.
«صفة للانسان يمتنع بسببها من فعل المعاصي و لايمتنع منعه بدونها...» [1]
عصمت به نيروي بازدارنده از معصيت و گناه گفته ميشود كه وصف انسان است و انسان به وسيله آن از معاصي دوري ميكند. مراحلي از عصمت قابل دسترسي و اكتسابي است. يعني در تمام انسانها بالذات اين استعداد وجود دارد كه به اين مقام برسند و در مرحلهاي از معنويت قرار بگيرند كه از تمام معاصي پرهيز كنند و ارتقاء معنوي داشته باشند و لازمه رسيدن به اين مقام نيز پرهيز از گناهان كبيره و صغيره و مراقبت دائمي است. و اين مقام نيز مثل ساير مقامات معنوي داراي مراتب و مدارج است، عاليترين درجه عصمت در انبياء الهي [2] و اولياء و اوصياي آنهاست و اين نيروي معنوي در آنها در مرتبهاي افزون ازتمام انسانهاست، و از عقايد شيعه اثني عشري كه قائل به امامت دوازده امام به عنوان جانشين پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ هستند اين است كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و جانشينانش داراي مقام عصمت ذاتي فوقالعاده هستند كه از هر خطائي مصون و محفوظند.[3]
عصمتي كه در امامت و نبوت وجود دارد غير از عصمتي است كه افراد عادي كسب ميكنند، و در كسب آن مراقبت و مواظبت خاص مينمايند. شيعه درباره عصمت مربوط به امامت قائل به اين است كه 14 معصوم كه عبارت از شخص پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و دخترش فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ و علي بن ابيطالب همسر زهرا و امام حسن و امام حسين ـ عليهم السلام ـ از عصمت الهي برخوردارند و از اولاد امام حسين علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و حسن بن علي و حجة ابن الحسن ـ عليهم السّلام ـ از اين عصمت كه عصمت الهي و لازمه امامت است و علماي علم كلام در اين باره بحثهاي مفصلي نمودهاند برخوردار هستند[4] عصمت نبوي براساس آيات قرآن ثابت ميشود و عصمت دختر پيامبر نيز از آيه محكم قرآني كه معروف به آيه تطهير است مسلم و اثبات شده است[5] كه حديث كساء درباره آنها از طريق شيعه و سني نقل شده و متواتر است. براساس دلائل و براهين كلامي كه متكلمين اقامه نمودهاند قاعده لطف اقتضاء ميكندكه امام معصوم باشد تا دين الهي مصون از خطا تا قيامت محفوظ باشد و ساير افراد جائزالخطاء هستند.[6] و معصومين كه در بين شيعه معروف به چهارده معصوم هستند آن چهارده نور پاكي هستند كه اسم مباركشان مقدم شد.
بنابراين حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله عليها ـ دختر امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ در زمره آن معصومين چهاردهگانه مورد نظر تشيع نيست و عصمتي كه آن حضرت و ساير امامزادهگان از قبيل عباس بن علي ـ عليه السّلام ـ و حضرت زينب كبري ـ سلام الله عليها ـ برخوردارند غير از عصمتي است كه به سبب نص پيامبر اكرم و دلالت تصريحي و تأويلي قرآن اثبات ميشود.[7] عصمت آنها (حضرت معصومه ـ سلام الله عليها ـ و امثال او) علاوه بر طهارت ذاتي و استعداد ذاتي كه داشتند براي اكتساب و پذيرش عصمتي كه به سبب اطاعت از عصمت امام معصوم حاصل ميشود) غير از عصمتي است كه از طرف خداوند به انبياي الهي و اوصياي آنها به خاطر ظرفيتشان عنايت فرموده چنانكه آن حضرت نيز برخوردار از مرتبهاي از عصمت اكتسابي و داراي مقام شفاعت در نزد خداوند و صاحب كرامات عاليهاي است كه با تمسك به ولايت و اطاعت از امامت آن را خداوند به آن حضرت اعطاء نموده است.
...........
[1] . كمالالدين ميثم بحراني، قواعد المرام في علم الكلام، چاپ دوم، قم، مكتبه آيت الله العظمي المرعشي النجفي، 1406، ص 125. [2] . علامه طباطبايي، تفسير الميزان، چاپ پنجم، تهران، رجاء اميركبير، 1370، ج 1، ص 192 و ج 2، ص 187. مرحوم علامه در ج 4 در اثبات عصمت اولوالامر (ائمه اثنيعشر) ادله متقن آورده است. ص 570. [3] . محمدحسين آل كاشف الغطاء، اصل الشيعه و اصولها، چاپ اول، بيروت، مؤسسه اعلمي للمطبوعات. 1402، ص 6 ـ 63ـ 59 و ميثم بحراني، پيشين، ص 126. [4] . اقتباس از ميثم بحراني، «پيشين»، ص 180-177؛ علامه حلي، باب حادي عشر، ترجمه شرح محمدتقي محمدي، قم، 1365، ص 298. [5] . انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يُطهركم تطهيراً...، احزاب 23. [6] . ميثم بحراني، «پيشين»، ص 177. [7] . علامه طباطبائي در ميزان «پيشين» ج 4، ص 570 عصمت ائمه را با استناد عقلي نقلي و استشهاد به آيات قرآن از آيه «اطيعو الله و اطيعو الرسول» به اثبات رسانده است.