شناخت كلی از عمر

  • نویسنده موضوع hasan
  • تاریخ شروع

hasan

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
شناخت كلی از عمر


عمر بن خطاب بن نفیل از قبیله قریش بود. او در سال 13 ( عام الفیل ) در مکه به دنیا آمد.
کنیهاش ابوحفص و مادرش، حنتمه بود. تا پیش از مسلمان شدن ظاهری، از دشمنان رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم به شمار میرفت.

بنا بر برخی روایات، هنگامی که عمر از سوی سران قریش مامور کشتن رسول خدا شد، متوجه شد که خواهر و شوهرخواهرش مسلمان شدهاند.
از این رو خشمگین به خانه آنها رفت و خواهر خود را به شدت کتک زد. اندکی بعد با آیات قرآن آشنا شد و در سال ششم بعثت به ظاهر اسلام آورد.

عمر اندکی پیش از رسول خدا به مدینه هجرت کرد. به اقرار کتب اهل سنت وی بارها پیامبر اکرم صل الله علیه واله را اذیت و موجبات ناراحتی ایشان را فراهم کرد. هنگام شهادت خاتم الانبیا، مانع نوشتن وصیتنامه شد و گفت: تب بر رسول خدا چیره شده و هذیان میگوید! از این رو، مایه حسرت بسیاری از یاران رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم شد که چرا مسلمانان از آن وصیت مهم محروم شدند.
عمر در سقیفه بنی ساعده حضور داشت و بیشترین نقش را در برگزیدن ابوبکر و بیعت مردم با او ایفا کرد. ابوبکر نیز در هنگام مرگ، وصیت کرد که عمر پس از وی خلیفه شود. از این رو عمر در سال 13 هجری، پس از مرگ ابوبکر، به خلافت دست یافت و لقب امیرالمؤمنین را برای خود برگزید. عمر ده سال و شش ماه خلافت کرد و در این مدت به تاسیس دیوان و دفتر برای حکومت همت گماشت و مقررات حکومتی بسیاری وضع کرد. بسیاری از سرزمینهای اسلامی (مانند عراق، فلسطین، شام، مصر و بخشهای بسیاری از ایران ) در دوران خلافت او فتح شد. یکی از اقدامات نادرست وی، طبقهبندی اصحاب رسول خدا جهت دریافت حقوق و مزایا بود؛ به طوری که در سال اّخر زندگی خود با مشاهده اختلاف طبقاتی شدید بین مسلمانان گفت:اگر سال دیگر زنده باشم، بیت المال را به روش پیامبر به طور مساوی بین مردم تقسیم میکنم. مورخان عمر را مردی بلندقد، سرخرو و تندخو توصیف کردهاند که در مواردی به رسول خدا نیز اعتراض مینموده است؛ از جمله در واقعه صلح حدیبیه و متعه حج. حفصه، دخترش، یکی از همسران رسول خدا بود. عمر در 9 ربیع الاول سال 23 هجری، در 55 سالگی بر اثر ضربه شمشیر ابولولو از دنیا رفت و در خانه رسول خدا، در کنار مرقد پیامبر به خاک سپرده شد.
(اسدالغابه، ج 4، ص 145، الکامل، ج 2، ص 209 تا 219 و 9 تا 19، معجم رجال الحدیث، ج 13، ص 31.)
 
بالا