✿✿✿خوب میشناسمت آقا جان✿✿✿

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
می شناسمت.
186.gif


می پرسند:میشناسی اش؟

می گویم:خوب،خوب!

شك میكنم.البته نه خوب خوب،ولی امیدوارم بهتر از دیگران.

می گویند:پس از او بگو!

می گویم از كجا شروع كنم؟

می گویند از هر كجا كه میخواهی؛ازصفات،اخلاق،ظاهرش.

می گویم:ظاهرش جوان ونیرومند،رنگش گندمگون،بلند پیشانی،بینی كشیده وزیبا،چشمان سیاه ودرشت،ابروانی پر

پشت وبرجسته،شانه ای پهن،موهای مجعد وخالی بر گونه...

می پرسند:اخلاقش؟

می گویم:اخلاقش عین پدران بزرگوارش است؛مایه آرامش،بركت،هدایت،داناترو با درایت تر از همه،لباس خشن،غذایش

نان جوین،صبرپیشه،باصلابت،عابدترین،دلیرترین وجواد.

می پرسند محل زندگی اش كجاست؟؟

پاسخ می دهم:نشانی اش را به من نداده،البته نمی شودگفت نداده؛ولی خوب!

می گویند :خودت هم فهمیدی چه گفتی؟

می گویم :راستش فرموده هر وقت كارم داشتید كجاها بیایید،ولی محل زندگی فعلی اش را نمی دانم؛اگر محل زندگی

گذشته یا آینده اش را بخواهید بلدم.

تعجب می كنند:آینده اش را؟!

می گویم:بله!قرار است بعدها در كوفه ساكن شود؛مثل پدر بزرگوارش امیرالمومنین(علیه السلام).

می پرسند :حالا قرارتان كجاست؟

جواب میدهم:خیلی جاها.مثلا جمكران؛همین نزدیكی است،البته گاهی خودش به بعضی از با معرفت ها سر می زند.

می پرسند:چه جور آدمی است؟

می گویم:"یاعلی"بگویی،تا آخرش همراهت هست.تو او را فراموش می كنی،او تو را فراموش نمی كند.

می پرسند:جوری حرف می زنی كه انگار فامیل ویا خویشاوند هستید!

می گویم:بله! نسبتی داریم.

می پرسند:چه نسبتی؟

می گویم:مولایم هستند.

گفت وگو تمام میشود.از هم كه جدا می شویم،رو می كنم به شما كه نمی دانم كجا هستی ومی گویم:

«درست گفتم آقا جان !؟ اگر چیزی اشتباه گفتم،اگر لاف زدم،شما ببخشید.

آبروداری كردم،آخر زشت است جلوی دیگران بگویم مولایم را خوب نمی شناسم.»




پ ن :

آقای من...گل نرگسم... شرمنده ام...
186.gif
186.gif
186.gif
186.gif
186.gif
 

آسمان

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
صحبت که از شما میشود

سرخ میشوم...

میترسم بپرسند

شمایی که ادعای منتظر بودن دارید

ای بچه شیعه ها

از آقاتان چه میدانید...

سرم را پایین می اندازم...

در دلم میگویم...
مولای من

شرمنده ام....
 
بالا