آیا واقعاً وسیله عذاب آتش است؟!

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"


آیا عذاب دوزخ، واقعاً آتش است یا خداوند برای این که ما بترسیم و درک کنیم آتش را وسیله عذاب معرفی کرده است؟!
7623622512522122420313174951391511936113473.gif

شاید وقتی یک سۆال یا شبههای در ذهن ایجاد میگردد، شخص گمان نماید که آن سۆال یا شبهه بدون هیچ ارتباط و نقشی از بیرون فقط در ذهن خودش ایجاد شده است؛ اما وقتی مشاهده میشود که در یک برههی زمانی معینی سۆال و شبهه مشابه رایج شده است، این ذهنیت به وجود میآید که احتمالاً موضوع هدف ضد تبلیغ قرار گرفته است؛ و با رجوع به سایتها، رسانهها یا گفتارهایی که مأموریتشان ضد تبلیغ است، ذهنیت به اثبات میرسد. لذا اغلب قبل از پاسخ به سۆال تذکراتی لازم میآید.
دقت شود که از دیر باز (به ویژه عصر یهود پس از رحلت حضرت موسی علیهالسلام)، این شیوه (تاکتیک) دنبال میشده است که وقتی میدیدند نمیتوانند اعتقادات و باور کلام وحی یا رسول وحی را از مردمی بگیرند، سعی در تحریف آن میکردند. در آن زمان نیز یهودیان میگفتند: ما یا عذاب نمیشویم و یا در نهایت عذاب کمی برای چند روز کوتاهی خواهیم داشت.
اکنون نیز به جای آن که گناه یا اثر سوء آن در ساختار شخص و جامعه را مورد مطالعه عقلی، علمی و بحث و گفتگو قرار دهند، مقولهی سختی بازتاب گناه، یعنی معذب شدن در حیات اخروی و دوزخ را زیر سۆال برده و سعی دارند القا کنند که یا راست نیست یا اگر هست، فقط برای تهدید میباشد و حقیقتی ندارد.
بدیهی است که این شبهات برای این رایج میشود که اذهان عمومی ترسی از گناه نداشته باشند و بالتبع آلوده شده و گناه (فعل بد در مخالفت با اوامر و احکام الهی) در جامعه رایج گردد.
در چنین شرایطی، خوب است هر شخصی که با چنین سۆالات یا شبهاتی [در ذهن خود یا در جامعه] مواجه میشود، سریعاً آن را حلاجی کرده و چند سۆال را برای ذهن خود یا دیگران مطرح نماید. مثل:
الف – اگر خدایی نباشد (که هست)، دیگر بحث از بهشت و دوزخ، صواب و خطا، ثواب و عقاب معنایی ندارد. پس این سۆال فقط برای کسانی میتواند معنا، مفهوم و ارزش فکر، مطالعه و تحقیق داشته باشد که به خدا و قیامت اعتقادی دارند.
ب – حال که اعتقاد داریم خدا هست و قطعاً خداوند هستی محض، کمال محض، غنای محض و خیر محض است و منزه (سبحان) از هر کاستی، نیستی، ضعف و خطا میباشد؛ او علیم، حکیم، عادل و قادر است ...، آیا ممکن است فرقی بین عاقل و جاهل، کافر و مۆمن، ظالم و مظلوم، متقی و مفسد و ... قائل نباشد؟ آیا ممکن است اعتقادات و اعمال هیچ اثری بر وجود انسان نداشته باشد و هیچ گاه آن اثر ظهور نکند؟
خداوند متعال در قرآن کریم، جهان خلقت را از پایینترین مرتبه وجود که مادی آن حیات دنیوی و جرمدار است و روحانی آن آتش عذاب است (نه آتش دنیا)، تا بالاترین مرتبه وجودی جسم و روح که مقام محمود میباشد و در سدرة المنتهی جای دارد توصیف نموده است. در واقع از اسفل السافلین وجود تا اعلی علیین وجود – پس نه تهدید است، نه دروغ است، نه جوّسازی است، نه شایعه است و نه امری نشدنی. بلکه حقیقتی است که حتماً واقع میگردد

«... قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ ...(الرّعد، 16)
ترجمه: بگو آیا نابینا و بینا یكسانند یا تاریكیها و روشنایى برابرند ...
«أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» (الزّمر، 9)
ترجمه:[آیا مشرک، کافر و ظالمی که در آیه قبل اشاره شده بهتر است] یا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قیام اطاعت [خدا] مى‏كند [و] از آخرت مى‏ترسد و رحمت پروردگارش را امید دارد بگو آیا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند یكسانند تنها خردمندانند كه پندپذیرند.
ج – آیا ممکن است خدا [العیاذ بالله] دروغ بگوید؟! خدای دروغگو چه فرقی با سایر خدایان دروغین و دروغگو دارد؟!
د – آیا خداوند متعال، سبحان و غنی، به دروغ گفتن نیازمند شده بود؟!

[h=2]یک حکایت از مباحثه با کشیش:[/h] از کشیشی پرسیدم: چرا خدا باید در قالب و ماهیت حضرت مسیح (علیه السلام) به دنیا آید؟ گفت: چون میخواست بندگانش را هدایت کند و دید از سنخ آنها نیست، پس این کار ممکن نمیگردد مگر آن که به شکل مردمان درآمده و متولد شود! به او گفتم: اولاً چه خدای بیچارهای! آیا علم و حکمت او راه دیگری مثل ارسال انبیایی که از جنس و سنخ مردم باشند و انزال وحی برای او نگذاشته بود؟ و ثانیاً بندگانش نیز درس خوبی به او دادند تا دیگر از این کارها نکند. گفت: چه درسی؟ گفتم: به صلیبش کشیدند و گفتند: دیگر از این کارها نکن و این طرفها پیدایت نشود.
اگر به خدا اعتقادی داریم و در مورد او سخن میگوییم، باید با در نظر گرفتن خدایی او باشد. بدیهی است که خدای نیازمند، آن هم نیازمند به دروغ، دیگر خدا نیست. از یک بندهی ضعیف نیز ضعیفتر است، چرا که دروغ از ضعف و ناتوانی شخص و از بیچارگی دروغگو برای رسیدن به هدف نشأت میگیرد

[h=2]ادامه مطلب[/h] پس اگر به خدا اعتقادی داریم و در مورد او سخن میگوییم، باید با در نظر گرفتن خدایی او باشد. بدیهی است که خدای نیازمند، آن هم نیازمند به دروغ، دیگر خدا نیست. از یک بندهی ضعیف نیز ضعیفتر است، چرا که دروغ از ضعف و ناتوانی شخص و از بیچارگی دروغگو برای رسیدن به هدف نشأت میگیرد.
ه – با همین سۆال یا شبهه ساده، میخواهند صحت و حقانیّت و وحی بودن قرآن کریم را زیر سۆال ببرند. چرا که وقتی القا کنند: جهنم و عذابهای آن چنان چه در قرآن تصریح شده نیست! دو حالت بیشتر نمیماند: یا خدا برای تهدید نیازمند به دروغ شده و دروغ (العیاذ بالله) گفته است – یا اگر خدا دروغ نمیگوید، پس آیات قرآن کریم وحی نیست و تحریف شخص و اشخاص میباشد.
در سوره طور، پس از پنج قسِمی که به عظمت خلقت خدا متذکر میشود تا بدانند نظام خلقت بیهدف نیست و حکیمانه است، تصریح مینماید: «إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ - به درستی که عذاب پروردگارت واقع ‏شدنى است».
ز - خداوند متعال در قرآن کریم، جهان خلقت را از پایینترین مرتبه وجود که مادی آن حیات دنیوی و جرمدار است و روحانی آن آتش عذاب است (نه آتش دنیا)، تا بالاترین مرتبه وجودی جسم و روح که مقام محمود میباشد و در سدرة المنتهی جای دارد توصیف نموده است. در واقع از اسفل السافلین وجود تا اعلی علیین وجود – پس نه تهدید است، نه دروغ است، نه جوّسازی است، نه شایعه است و نه امری نشدنی. بلکه حقیقتی است که حتماً واقع میگردد.
بخش قرآن تبیان


منبع: سایت ایکس شبهه





 
بالا