نوجواني كه برجك تانك را پراند

مجنون الحسین

کاربر فعال
"بازنشسته"
نوجواني كه برجك تانك را پراند


نيروهاي عراق در حال پيشروي بودند. تانكهاي آن ها با شليك پي در پي گلوله، امان بچه ها را بريدند. بچه ها از آر.پي.جي زن ها خواستند تا آن ها را از صفوف تانك ها نجات دهند . من هم به خاطر در امان ماندن از گلوله تانك ها، پشت تپه اي سنگر گرفتم . تعدادي آر.پي.جي زن وارد ميدان شدند و به طرف تانك ها حركت كردند. چشمم به يك نوجوان 14 ـ 13 ساله اي افتاد. ديدم آر.پي.جي در دست، به سمت جلو مي دود. به زور آر.پي.جي را حمل مي كرد. با خودم گفتم عجب كاري كرده اند. مگر بچه به اين كوچكي مي تواند آر.پي.جي شليك كند كه آن ها به دستش آر.پي.جي داده اند! او را زير نظر گرفتم تا ببينم چه كار مي كند. با زيركي خود را پشت تپه اي رساند و آن جا سنگر گرفت. تانك هر لحظه به او نزديك تر مي شد. دلم مثل سير و سركه مي جوشيد و آرام و قرار نداشتم. با خودم مي گفتم نكند تيرش به خطا برود و به شهادت برسد. در همين افكار بودم كه ديدم در برابر تانك عراقي ظاهر شد و گلوله اش را شليك كرد. با شليك گلوله فرياد الله اكبر رزمندگان بلند شد. درست زد به برجك تانك عراقي و آن را به آتش كشيد
 
بالا