امام حسن(ع)؛ تمثّل انسانی عقل در آفرينش

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
گروه انديشه: پيامبر اكرم(ص) فرمودهاند: «اگر خداوند عقل را به شكل انسانی خلق میكرد، عقل به تمثل امام حسن(ع) ظاهر میشد»؛ امام مجتبی(ع) با صلح خود جان شيعيان و مسلمانان را حفظ كردند تا اسلام باقی بماند و ادامه حيات دهد.
سعيد مسرور، استاد دانشگاه شهيد بهشتی، در گفت و گو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اينكه حضرت امام حسن مجتبی(ع) در شرايطی عهدهدار حكومت شدند كه جهان اسلام با اوضاع آشفتهای مواجه بود، اظهار كرد: امام حسن(ع) با چند جبهه مخالف امويان، خوارج و شكاكانی كه در حمايت خود از امام(ع) مردد بودند، روبرو بودند؛ در حقيقت ياران حقيقی امام(ع) بسيار اندك بودند و يارانی همچون قيس بن سعد در اطراف امام(ع) بسيار كم بودند.
مسرور با تأكيد بر اينكه بيعتی كه با امام حسن(ع) صورت گرفت، بيعت بهعنوان خليفه بود نه بهعنوان امام منسوب از جانب خدا، خاطرنشان كرد: اساساً مردم كوفه نگاهی همچون خلفای پيشين به امام(ع) داشتند، نه اينكه امام(ع) را شخصی واجب الاطاعه از جانب خدا بدانند. البته در اين ميان عده قليلی نيز بودند كه به مسئله امامت ايشان باور داشتند.
وی با اشاره به اينكه اولين سياستی كه امام حسن(ع) بعد از بهدست گرفتن حكومت در پيش گرفتند، مبارزه با طاغوت زمان خود يعنی معاوية بن ابی سفيان بود، تصريح كرد: امام(ع) در راستای اين سياست به نبرد با معاويه ادامه دادند و بههمين جهت به تشكيل دو سپاه در دو جبهه پرداختند، يك سپاه به فرماندهی قيس بن سعد و سپاه ديگر به فرماندهی خود امام حسن(ع).
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه معاويه برای مبارزه با امام(ع) از سياستهای تبليغاتی و نفاق استفاده كرد، افزود: معاويه تمام همت خود را به كار بست تا سرداران سپاه امام(ع) را با مبالغی گزاف بخرد كه در اين ميان افرادی همچون سعد بن قيس كه در مقابل پيشنهاد بالای معاويه دست رد به خواسته وی زدند و به امام(ع) وفادار ماندند، بسيار اندك بودند.
اين محقق و تاريخپژوه با اشاره به عبيدالله بن عباس پسر عموی امام(ع) ادامه داد: عبيدالله بن عباس پسر عموی امام حسن(ع) كه فرماندهی بخش عظيمی از سپاه امام(ع) را بهعهده داشت، پيشنهاد معاويه را پذيرفت و با هشت هزار نفر از افراد تحت فرماندهی خود به سپاه معاويه پيوست. عبيدالله با اين كار خود باعث شد كه شاكله سپاه آن حضرت در هم ريزد.
وی در بيان ديگر سياستهای معاويه در مقابل امام(ع) گفت: تاكتيك ديگر معاويه در جنگ با امام(ع) شايعه پراكنی در سپاه امام(ع) بود. معاويه در سپاه امام(ع) اينگونه شايعه انداخته بود كه قيس بن سعد قصد صلح با معاويه را دارد و در سپاه قيس شايعه صلح امام مجتبی(ع) با معاويه را مطرح میكرد تا اينكه در سپاه دودستگی ايجاد شد و يكی از خوارج در منطقه سابات امام(ع) را ترور كرد و با شمشير زخمی كاری به حضرت(ع) وارد كرد.
مسرور افزود: در اين شرايط امام(ع) تنها كسی را كه مورد اعتماد دانستند و به او پناه بردند، سعد بن مسعود ثقفی، فرماندار مدائن و عموی مختار بود. وی از امام حسن(ع) پرستاری كرد تا امام(ع) سلامت خود را مجدداً بهدست آوردند. در نهايت امام(ع) به اجبار زمانه و مردم، سياست صلح را در پيش گرفتند در حالیكه خود امام(ع) بر اين امر اكراه داشتند و پيشنهاد صلح از جانب امام(ع) نبود بلكه معاويه اولين بار اين پيشنهاد را مطرح كرد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه امام حسن(ع) برای قبول صلح از خود مردم نظر خواستند، اظهار كرد: امام(ع) از مردم سؤال كردند كه عزت را ترجيح میدهيد يا زندگی در دنيا را، مردم در پاسخ گفتند كه ما از جنگ خسته شدهايم و بقا را ترجيح میدهيم و میخواهيم با آرامش زندگی كنيم. بايد توجه داشت كه اساساً بار جنگ بر دوش مردم جامعه است و اگر مردم رهبر را همراهی نكند، سرنوشت جنگ حتماً شكست خواهد بود.
وی با تأكيد بر اينكه امام(ع) با شرايطی كه در تاريخ مذكوراست، صلح را پذيرفتند، عنوان كرد: در برخی از نقلهای تاريخی شروط مالی در صلحنامه مشاهده میشود، يعنی امام(ع) در مقابل خراج و ماليات كثيری از شهر كوفه حاضر به صلح شدهاند. بايد توجه كرد كه اين امر تنها بهجهت تخريب شخصيت امام(ع) صورت گرفته است تا امام(ع) را شخصی دنيا دوست و دنياطلب جلوه دهند.
مسرور ادامه داد: در متن صحيح صلحنامه كه ابن اعصم كوفی در كتاب «فتوح» نقل كرده است هيچ نشانی از شروط مالی بهچشم نمیخورد. امام حسن(ع) در صلحنامه معاويه را از تهديد و اذيت مسلمانان بازداشته تا اينكه خود خاندان اهل بيت(ع) و شيعيانشان از آزار معاويه در امان باشند.
اين محقق و تاريخپژوه با اشاره به ترور شخصيتی امام حسن مجتبی(ع) در منابع تاريخی اموی كه به تأسی از ايشان در منابع اهل سنت نيز بازتاب داشته است، گفت: در برخی از متون تاريخی به طرق مختلف سعی بر تخريب شخصيت امام(ع) و وارونه جلوه دادن آن بوده است. بهعنوان مثال سياست امام حسن(ع) در جنگ و مبارزه همچون پدر بزرگوارشان علی بن ابیطالب(ع) بود؛ بهطوری كه ايشان در جنگهای پدرشان نقش بسيار فعالی داشتند و تنها هنگامیكه حضرت علی(ع) صلاح نمیدانستند، از جنگ كناره میگرفتند.
وی با بيان اينكه امام حسن(ع) در جنگ جمل نقش بسيار مؤثری داشتند، افزود: امام حسن(ع) در جنگ جمل هزاران تن را از شهر كوفه با حضرت علی(ع) همراه كردند كه اين مطلب نقش بسيار مؤثری در پيروزی جنگ داشت. اما شرايط در زمان حكومت آن حضرت(ع) بهگونهای پيش رفت كه ايشان ناچار به صلح با معاويه شدند.
مسرور با اشاره به برخی از منابع تاريخی اظهار كرد: برخی از منابع تاريخی درصدد هستند كه اثبات كنند كه شخصيت امام حسن(ع) همچون جد بزرگوارشان صلحجو و صلحطلب بوده، در حالیكه امام حسين(ع) مانند پدر گراميشان اخلاقی جنگطلب داشتند و با شمشير كشته شدند. در اين راستا به جعل اخبار نيز پرداختهاند مانند اينكه هنگامیكه امام حسن(ع) متولد شدند، حضرت علی(ع) خواستند كه نام ايشان را حرب بهمعنای جنگ بگذارند و پيامبر اكرم(ص) به آن نام اعتراض كردند و گفتند كه خدا او را حسن ناميده است.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: اين در حالی است كه در روايت صحيح حضرت علی(ع) به احترام پيامبر اكرم(ص) هيچ نامی برای فرزند خود نمیگذاردند و میفرمودند كه من بر پيامبر(ص) پيشی نمیگيرم. پيامبر(ص) نيز فرمودند كه من نيز بر خدا پيشی نمیگيرم تا اينكه نام حسن از جانب خداوند بر امام مجتبی(ع) قرار گرفت و اين نام در عرب سابقه نداشت و اولين بار برای امام حسن(ع) استفاده شد.
وی خاطرنشان كرد: در منابع صحيح اهل سنت حديث شريف «حسين منی و انا من حسين» آمده است كه با مطلب فوق كه امام حسين(ع) همچون پدر بزرگوارشان جنگطلب بودند، در تعارض است. همچنين حديث «الحسن و الحسين امامان» يا «الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة» در منابع صحيح اهل سنت آمده است. در روايتی ديگر پيامبر اكرم(ص) هنگامی كه به تشبيه مطالب مختلف پرداخته بودند، فرمودند اگر عقل به تمثل انسانی درمیآمد، به شكل امام حسن(ع) میبود.
مسرور با بيان اينكه اين حديث خود دليلی بر عاقلانه بودن صلح امام حسن(ع) میكند، اظهار كرد: امام باقر(ع) در حديثی میفرمايند: «كاری كه عمويم حسن بن علی(ع) انجام داد، از آنچه خورشيد بر آن میتابد باارزشتر است». در حقيقت امام حسن(ع) با اين كار خود جان شيعيان و مسلمانان را حفظ كردند تا اسلام باقی بماند و ادامه حيات دهد.
iqna.ir
 
بالا