کربلا

nazanin

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
آن کشته که بردند به یغما کفنش را / تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را


خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش/آن نیزه که می برد سر بی بدنش را


پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد / با خار عوض کرد گل پیرهنش را


زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد / شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را


*****


آغوش گشاید به تسلای عزیزان / یا خاک کند یوسف دور از وطنش را


خورشید فروزان شده در تیرگی شام /تا باز به دنیا برساند سخنش را

 
بالا