پاسخ : ** جملات کوتاه و تامل برانگیز **
خدا فقط پرسید: " آن چیست در دست تو ؟ "
موسی گفت: " این عصای من است
بر آن تكيه می دهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تكانم
و كارهاى ديگرى هم از آن برمی آيد... "
همیشه به این آیه که می رسم٬ از خودم می پرسم...
چرا جناب موسی در جواب خدای مهربان یک کلمه نگفت " این عصاست"... و تمام!
چرا این همه توضیح واضحات داد برای خدایی که از همه چیز آگاه است؟
و همیشه می رسم به این که اگر کسی٬ کسی را بسیار دوست داشته باشد...
منتظر است که او چیزی بگوید...چیزی بپرسد...چیزی بخواهد...
تا آن وقت هر چه را که در دل دارد ببافد به دل زمین و آسمان و به قدر چند جمله ای هم که شده بیشتر با محبوبش حرف بزند...
حتی به قدر کلمه ای بیشتر...
...لحظه ای حتی!