♥♥♥ شهر مدینه ♥♥♥

  • نویسنده موضوع *Man*
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"

من علی ام که خدا قبله نما ساخته مرا
جز خدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا
من که یکباره در از قلعه خیبر کندم
داغ زهرا(س) به خدا از نفس انداخت مرا
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون، به چشمم خار مانده ست
نگاهم خیره می ماند همیشه
به آن خونی که بر دیوار مانده ست.

 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
دیگر آن خنده ی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا(س) نیست
قطره اشک علی(ع) تا به ته چاه رسید
چاه هم فهمید کسی همچو علی(ع) تنها نیست
 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
دوای مردمان خسته،هیزم
کلید خانه های بسته، هیزم
چگونه تسلیت دادند او را؟!
به جای دسته گل با دسته هیزم!!
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
زنی شهید میشود، زنی به نام فاطمه
مدینه زهر میشود برای کام فاطمه
دری شکسته می شود، دو دست بسته میشود
یلی سکوت می کند، به احترام فاطمه

 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

بر گلستان ولایت تاختن،
غنچه را با لاله پرپر ساختن،
غنچه زیر خاروخس افتاده بود،
باغبان هم از نفس افتاده بود.
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت.

 

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
دلا بیا به سرای علی(ع) سری بزنیم
بیا به خانه ای که شکسته درش دری بزنیم
شنیده ام که در این روزها علی(ع) تنهاست
بیا به خانه بی فاطمه(س) سری بزنیم
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد . . .

 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

مصیبتی است علی را که پیش چشمانش
عدو امید دلش را به تازیانه گرفت
چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم
علی مراسم تدفین او شبانه گرفت
 

*Helma*

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

فاطمه! رفتى و شد روز على چون شب تار
با چنين فتنه كه شد بعد تو بر پا چه كنم؟
مرگت اى راحت جان، از دو جهان سيرم كرد
عمر اگر طول كشد، بی تو من اينجا چه كنم؟

 
بالا