✿ ✿ مشاعره ی دوستان انجمن ✿ ✿

[ارغوان]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد

 

[مائده سادات]

دیگر ای گندم نمای جو فروش

با ردای عجب، عیب خود مپوش

​

 

[فدایی رهبر]

بسم رب المهدی

شود آسان ز عشق کاری چند
که بود نزد عقل بس دشوار​

 

[بابک]

روزی که مرا بر گل رویت نظر افتاد
احساس نمودم که دلم در خطر افتاد
​

 

[زهرا]

در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

 

[فدایی رهبر]

بسم رب المهدی

تشویش خاطر است ولی شکر,چون نکرد
ایزد قضا جز این قدر, این نیز بگذرد​

 

[زهرا]

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک
تو قدر خود نمیدانی چه حاصل

 

[مائده سادات]

لاله در غنچه ست تا کی خار در پهلو نهم


دوست در خانه ست تا کی رطل بر دشمن کشم
​

 

[فدایی رهبر]

بسم رب المهدی

من چشم از او چگونه توانم نگاه دشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم​

 

[*مریم*]

میان خاک کلام خدا مقطعه شد
میان خاک:الف،لام،میم،طا ،ها،سر​