تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامد نهند آدمی
ب بابک مدیر تالار قرآن "بازنشسته" 1/4/14 #3,852 یك نگاهت به من آموخت كه در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند!!
ب بابک مدیر تالار قرآن "بازنشسته" 1/4/14 #3,854 رفت از بر من آنکه مرا مونس جان بود دیگر به چه امید در این شهر توان بود
*مریم* کاربر ویژه "بازنشسته" 1/4/14 #3,855 دل دریایی من بی تو سرابی بیش نیست من در این جمع لطیف لطف دیدار تو را میطلبم!
ب بابک مدیر تالار قرآن "بازنشسته" 1/4/14 #3,856 ماهم این هفته برون رفت وبه چشمم سالیست حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
mahdi gh کاربر با تجربه "بازنشسته" 1/4/14 #3,857 تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده شبیخون خیالت هم شب از شب زنده داران پرس
ب بابک مدیر تالار قرآن "بازنشسته" 1/4/14 #3,858 ساقیا، امشب که مستم لطف کن خونم بریز ور نه، چون فردا شود، رنج خمارم میکشد
*مریم* کاربر ویژه "بازنشسته" 1/4/14 #3,859 در این قصیده ولی انکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر
ب بابک مدیر تالار قرآن "بازنشسته" 1/4/14 #3,860 روا بـود کـه گریبان ز هـجـر پـاره کنم دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟