آره بابا یادم نبودمردا همیشه دنبال یه فرصت جدیدن به محض این اتفاق همه در میرن تا یه فکر جدیدی برای خودشون بر دارن
یه چیزی بود به نام طرح تعویض ............
فرسوده.................
به نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چکار میکردند؟
- نویسنده موضوع kyana
- تاریخ شروع
یه چیزی بود به نام طرح تعویض ............فرسوده.................
اتفاقا منم اونجا بودمموندم اینا از کجا به ذهنت رسید آبجی نازنین
خیلی بامزه بود...روش جالبیه اگه بهشون پیشنهاد میدادین حتما
استقبال گسترده ای میشد
خوشبختانه یا متاسفانه تلفات جانی نداشت فقط یه چند دست پا و دست و سر شکسته بود که اونم رفتن درمانگاه پایین قلعه مداوا شدن
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به نظرم بستگی به نوع مرد داره
آخه آقایون انواع مختلفی دارن...
اگر ترسو باشه اصلا از قلعه بیرون نمیاد....
اگر جسور باشه زن خودش که سهل شجاعت به خرج میده همه رو نجات میده...
اگر از دست زنش سیر باشه کاریش نمیشه کرد به زنش میگه بااجازتون مارفتیم شمام یه جور بااین دشمنا کنار بیاین فقط قربونت زود بیا خونه غذا رو بپز که خیلی گرسنمه...
اگرم عاشق باشه که معلومه اول می خواد زنشو نجات بده...
البته نوع های دیگری هم هستند منتهی در حال ساخت هنوز توی بازار نیومده....
آخه آقایون انواع مختلفی دارن...
اگر ترسو باشه اصلا از قلعه بیرون نمیاد....
اگر جسور باشه زن خودش که سهل شجاعت به خرج میده همه رو نجات میده...
اگر از دست زنش سیر باشه کاریش نمیشه کرد به زنش میگه بااجازتون مارفتیم شمام یه جور بااین دشمنا کنار بیاین فقط قربونت زود بیا خونه غذا رو بپز که خیلی گرسنمه...
اگرم عاشق باشه که معلومه اول می خواد زنشو نجات بده...
البته نوع های دیگری هم هستند منتهی در حال ساخت هنوز توی بازار نیومده....
بیچاره مردای مجردشون
وااا چرا بیچاره نترس مجرده میگرده توی قلعه ببینه دختر مجرد خوب پیدا میکنه بعد اگر پیدا کرد یه سری حرکات شجاعانه جلوی خانواده دختره از خودش درمیاره مثل ارسطو توی سریال پایتخت...
مطمئن باش تا جواب بله رو توی قلعه نگیره بیرون بیا نیست همچین که دختره جواب بله رو بده پسره میگه خوب دیگه خدانگهدار ماباخانواده فرداشب مزاحم میشیم هیچی دیگه دختره و خانوادشو تو قلعه میزاره میره...
دیدی زینب جان به همین سادگی....