سلام
دوستان عزیز امیدوارم روزهاتون سرشار از نور روشنائی باشه
شب سی ام اسفند ماه بود که رفتیم خونه ی پدر بزرگ و من
پسر عمه کوچولوی شیطونمو یه گوشه ای گیر آوردم و باهاش گفتگوی کوتاهی کردم
فایل صوتی اش رو قرار می دم البته حجمش رو کم کردم و حدود یک و نیم مگا بایت
بیشتر نیست برای اینکه دوستان اذیت نشند برای دانلودش ...
امیدوارم شما هم خوشتون بیاد هرچند یهویی بود اما خب دیگه
ابتدا فایل زیپ رو باز کنید و سپس گوش کنید ...
این شما و این هم من و سید نیما
() کلیک کنید ()
دوستان عزیز امیدوارم روزهاتون سرشار از نور روشنائی باشه
شب سی ام اسفند ماه بود که رفتیم خونه ی پدر بزرگ و من
پسر عمه کوچولوی شیطونمو یه گوشه ای گیر آوردم و باهاش گفتگوی کوتاهی کردم
فایل صوتی اش رو قرار می دم البته حجمش رو کم کردم و حدود یک و نیم مگا بایت
بیشتر نیست برای اینکه دوستان اذیت نشند برای دانلودش ...
امیدوارم شما هم خوشتون بیاد هرچند یهویی بود اما خب دیگه
ابتدا فایل زیپ رو باز کنید و سپس گوش کنید ...
این شما و این هم من و سید نیما
() کلیک کنید ()