*غيبت و ريختن آبروي مؤمن*

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
fa.tabrizi.org_wp_content_uploads_gheybat.jpg


غيبت آن است كه در غياب كسي سخني گويند، منتهي سخني كه عيبي از عيوب او را فاش سازد. خواه اين عيب جسماني باشد، يا اخلاقي، در اعمال او باشد يا در سخنش. بنابراين، اگر كسي صفات ظاهر و آشكار ديگري را بيان كند، غيبت نخواهد بود، مگر اينكه قصد مذمّت و عيبجويي داشته باشد. اگر صفتي در شخصي وجود نداشته باشد و گفته شود داخل در عنوان «تهمت» خواهد بود كه گناه آن به مراتب شديدتر و سنگينتر است.

امام صادق ـ عليهالسّلام ـ مي فرمايد: «الغيبة أن تقول في أخيك ما ستره الله عليه و امّا الامر الظاهر فيه، مثل الحدة و العجلة، فلا، و البهتان أن تقول ما ليس فيه؛ غيبت آن است كه دربارة برادر مسلمانت چيزي را بگويي كه خداوند پنهان داشته، و امّا چيزي كه ظاهر است مانند تندخوئي و عجله داخل در غيبت نيست بهتان اين است كه چيزي را بگويي كه در او وجود ندارد.»1

..........

1. كليني، محمد بن يعقوب، اصولي كافي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج 2، ص 358.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

برخي آيات درباره نکوهش غيبت عبارتند از:

1. آية «و لا يغتب بعضكم بعضاً أيحب أحدكم أنْ يأكل لحم اخيه ميتاً فكرهتموه، و اتقوا الله، إن الله توّابٌ رحيمٌ...؛ و هيچ يك از شما ديگري را غيبت نكند، آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردة خود را بخورد؟ (به يقين) همة شما از اين امر كراهت داريد. تقواي الهي پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است.»2

و در جملة أيحب أحدكم...؛ نخست استفهام انكاري به كار برده، و حب منفي را به «أحد»، يعني يكي از مسلمانان نسبت داده و نه به بعضي از مسلمانان، يعني نفرموده: «أيحب بعضكم» تا مشمول نفي واضحتر شود؛ يعني اينكه حتي يك نفر از شما نيز حاضر نخواهد شد كه گوشت برادر مردة خود را بخورد چه رسد به بعضي يا همه مردم و باز به همين منظور نفي مذكور را با جملة «كرهتموه» تأكيد کرده است؛ يعني اينكه همة شما اين امر را زشت ميدانيد. حاصل معناي آيه اين كه: غيبت كردن مؤمن به منزلة خوردن گوشت برادر خود در حالي كه او مرده است مي باشد .


آيه ياد شده اشاره به نكات اخلاقي و تربيتي دارد، از جمله:

1. فرد غائب همچون مرده است كه قدرت بر دفاع از خويش ندارد و هجوم بردن بر كسي كه قادر بر دفاع از خويش نيست، بدترين نوع ناجوانمردي است.

2. بي شك خوردن گوشت مرده سبب سلامت جسم و جان نميشود، بلكه سرچشمة انواع بيماريها است، بنابراين، غيبت كننده اگر آتش كينه و حسد خود را با غيبت به طور موقت فرو نشاند، به يقين چيزي نميگذرد كه همان بذرهاي نهفتة مفاسد اخلاقي در درون جان او سر ميكشد و همچون خارهاي مغيلان او را آزار ميدهد.

3. غيبت كننده انسان ضعيف و ناتواني است كه شهامت رويارويي با مسائل را ندارد و به همين دليل به مردة برادر خويش هجوم ميبرد.

همانگونه كه يك حيوان يا انسان مردارخوار، سبب انتشار انواع ميكروبهاي بيماريزا ميگردد، شخص غيبت كننده نيز با ذكر گناهان و عيوب پنهاني برادران مسلمان عوامل اشاعة فحشاء را فراهم ميسازد.

قرآن مجيد به تحريك وجدان و فطرت انسانها در برابر اين گناه بزرگ ميپردازد و شايد به همين دليل جمله را با سؤال شروع ميكند، تا پاسخ آن از درون انسانها برخيزد و تأثير آن قويتر شود، ميفرمايد: «آيا هيچ يك از شما دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟»

............

2. حجرات/ 12.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

2. آية ديگري كه بر مذمت غيبتكنندگان نازل شده؛ آية: «ويلٌ لكل همزة لمزة»3مي باشد.

خداوند متعال در آيه ياد شده، با تهديد كوبندهاي به سراغ عيبجويان و غيبتكنندگان ميرود و ميفرمايد: «واي بر هر عيبجوي غيبتكنندهاي كه مردم با ايمان را به سخريه ميگيرند، و با نيش زبان و حركات دست و چشم و ابرو، در پشت سر و پيش رو، مؤمنان را هدف تيرهاي طعن و تهمت قرار ميدهند.

واژة «لمزة» و «همزة» كه هر دو صيغة مبالغه ، به يك معني است، و اشاره به غيبتكنندگان و عيبجويان دارد.

تعبير به «ويل» كه در آغاز اين آيه آمده است، در 27 مورد از قرآن مجيد ديده ميشود، كه در مقام نفرين و به معني هلاكت و يا به معني انواع عذاب است، و با توجه به موارد استعمال ويل در قرآن به خوبي روشن ميشود كه اين واژه در مواردي به كار ميرود كه كارهاي بسيار زشتي انجام گرفته است، و از اينجا روشن ميشود كه غيبت و عيبجويي از ديدگاه قرآن مجيد از زشتترين كارهاست.

........

3. همزه/ 1.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

3. آية: «إن الذين يحبون أن تشيع الفاحشة في الذين آمنوا لهم عذاب أليم في الدنيا و الآخرة؛4 كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكي براي آنان در دنيا و آخرت است.
در آيه ياد شده خداوند متعال به طور مستقيم سخن از نكوهش اشاعة فحشاء و تهديد شديد مرتكبشوندگان به ميان ميآورد و به طور ضمني، از غيبت کردن مذمت ميكند، زيرا اشاعة فحشاء غالباً از راه غيبت يا تهمت است. البته شأن نزول آيه در مورد تهمتي است كه از سوي منافقان به يكي از همسران پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ زده شده بود، ولي مسألة اشاعة فحشاء مفهوم عام دارد كه به ويژه غيبت را در بسياري از موارد شامل ميشود و هرگاه كارهاي خلافي را مردم در پنهاني انجام دادهاند و كسي از آن آگاه نيست برملا شود، بسياري از افرادي که ايمانشان ضعيف است تشويق به انجام آن ميشوند. آخرين سخن دربارة تفسير آية ياد شده اينكه قرآن مجيد براي تأكيد بر اين مسأله ميگويد كساني كه دوست دارند، اشاعة فحشاء در ميان مؤمنان شود چنين سرنوشتي دارند.

........

4.
نور/19.
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
گناه غیبت چرا گوشت مرده خوردن است؟

چون وقتی گوشت مرده کنده شود گوشت دیگری جای آن را پر نمی‌کند؛ آبروی مومن نیز در زمان غیبت مانند گوشت مرده است بنابراین آبروی رفته دیگر باز نمی‌گردد و جای تامل است که غیبت کردن همچون خوردن گوشت برادر مرده است چرا که مسلمانان با یکدیگر برادر هستند.

نتیجه گیری:



اسلام بی دلیل یک گناه را اینقدر سخت عقوبت نمی دهد. غیبت کردن یک جنگ روانی علیه انسانی است که حضور ندارد تا از خود دفاع کند و ترک این گناه همچون یک مکتب تربیتی است.
 
بالا