روی بوم خونه ای//یه بدن افتاده بود//غربت و بی کسیش از//حال و روزش حاکی بود

رفیق امام زمان (عج)

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
یکی بود//یکی نبود//زیر گنبد کبود//روی بوم خونه ای//یه بدن افتاده بود
غربت و بی کسیش از//حال و روزش حاکی بود//آخه لبهاش خونی بود//آخه موهاش خاکی بود//استخوناش آب شده//همه ی جونش کبود
گوئیا که پیکرش//به یه زهری سوخته بود//پیدا بود که با چشاش
کسی رو صدا زده//روی خاکها غلتیده بمیرم//خیلی دست و پا زده//چی بگم که از غمش//خون ز دیده ها میاد//آخه قصه ی منه
روضه ی امام جواد//روضه ی امام جواد//نمیگم از ستم//ام فضل بی حیا
آخدا حرف میزنم// از وفای کفترا//از وفای کفترا// آجرکلا یا علی بن موسی الرضا// کفترا پر میزدن//همگی بالاسرش
تا زآفتاب نسوزه// بدن مطهرش// غریب آقام// اما کاش که آخدا//کفترای با وفا
می بودن تو کربلا// می بودن رو قتلگاه// جای زینب غمین// به حسین غرق خون// همگی با پراشون // میزدن یه سایه بود
آخه زینب نتونست// پیش داداش بمونه// زدن و کشوندنش// به زور تازیونه


آخی بمیرم واسه غربتت امام جواد(ع)...ای کاش اون موقع بودم تا حداقل یه لیوان آب خنک میدادم دستت...کاش بودم و خودم با چادرم سایه مینداختم رو شما تا زیر آفتاب
بدنتون نسوزه...اما حیف که نبودم...آره خدا نخواست که اون موقع پیشت باشم...اگه بودم
سرتونو میگرفتم توی بغلم تا موهاتون خاکی نشه...با دستم خون لبتونو پاک میکردم تا ام فضل بی حیا فک نکنه شما غریبی و کسی دورو ورت نیست...اگه بودم حال
این ام فضل لعنت الله رو میگرفتم...البته میدونم که شما نمیذاشتین چون خیلی مهربونتر از این حرفایین...
خیلی دلم واستون می سوزه مخصوصا وقتی این نوحه رو میشنوم...اصن دست خودم نیس تا اینو میذارم اشک از چشمم سرازیر میشه و میفته روی قرآن...
الان خودت میدونی کتاب قرآن رو نگا کنی میبینی آثار اشکمو...البته ببخش اگه ریا شد...فقط خواستم همینطوری بگم...
خوش به حالت الان توی بهشتی..پیش بابای مهربونت امام رضای عزیزم...میشه شفاعت منم بکنی بیام اونجا پیش شماها؟؟؟راه داره؟خب اگه لیاقت همنشینی با شما رو ندارم حداقل یه جا باشم که بتونم ببینمتون باشه؟ دوس دارم بیام پیشتونو بعد واست آب بیارم یا از اون شراب بهشتی خوشمزه ها هست
که توی ظرفای خوشگل میریزن و توی بهشت میچرخونن که هر کی خواست بخوره خب؟میام از یکی از فرشته ها ظرفو میگیرم و به بهونه ی شراب آوردن میام اونجا و هم شما رو میبینم هم همتونو
ولی یه چی! دیگه از اونجا بیرون نمیرم باشه؟قول میدم زیاد شلوغ نکنم...راستی ای کاش میشد واستون
یه ضریح یا حرم بسازم...چه توقعی دارما...منکه نه پولشو دارم...نه لیاقتشو و نه حتی بلدم درست کنم! ای کاش یه جوری میشد که واست حرم میساختیم...چرا نمیشه؟
اگه شما بخوای میشه ها...فقط منم توی این کار سهیم کنین لطفا باشه؟؟؟من عاشق اینم که یه کاری
بکنم شما خوشحال بشی و بخندی...به جون خودم پاچه خواری نمیکنم اما واقعا دوس دارم شما رو شاد کنم...راستی دوس دارم بیام کاظمین..و بقیع و..

 

رفیق امام زمان (عج)

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
تو عمق سینه اش دریای غمه... لحظه ی آخر داره زمزمه
به جای اشهد نام فاطمه...
یا امام جـــــــــــواد یا امام جـــــــــــواد(ع) قربونت بشم:x

 
بالا