پیامکهای مفهومی و تامل برانگیز

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
بدترین خطایی که مرتکب می شویم ، تــوجه به خطای دیگران است . . .

جاده های زندگی را خدا هموار می کند

کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست

.
.
.
دوستان دو گونه اند :

یکی آنان که همیشه شما را می خندانند و از ایشان خیری نخواهید دید

دیگر آنان که عیب شما را می گویند و شما را به اندیشه وا می دارند

قدر ایشان را بدانید
.
.
.
تو نامحدودی

پس نامحدود ببین و نامحدود بیندیش

توان تو محدود به حدودی است که خود ساخته ای

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
در زندگی تان! نقش نیشهای مار ” ماروپله” را بازی نکنید

شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد،

همان کس که به شما اعتماد کرده بود
.
.
.
بهترین کار این است که مشکلاتتان را برای مردم تعریف نکنید.

نیمی از آنها علاقهای به شنیدنش ندارند

و نیمی دیگر هم از شنیدن آن خوشحال میشوند
.
.
.
وقتی انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش می خواهد بخرد

می بیند معده اش بیمار است و همه چیز را هضم نمی کند

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
وسعت دنیای هر کس به اندازه وسعت اندیشه اوست

وسعت دنیای هر کس به اندازه وسعت اندیشه اوست

وسعت دنیای هر کس به اندازه وسعت اندیشه اوست
برای اشتباه کردن انسان باشید

و برای بخشیدن خدا . . .
.
.
.
کسی که بهشت را بر زمین نیافته است

آن را در آسمان نیز نخواهد یافت

خانه ی خدا نزدیک ماست

و تنها اثاث آن ، عشق است
.
.
.
یک جمله زیبا از طرف خدا :

“قبل از خواب دیگران را ببخش و من قبل از اینکه بیدار شوید ، شما را بخشیده ام” . . .



 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
اگر بدانید مردم چقدر به ندرت فکر می کنند

هیچ گاه ازینکه درباره ی شما چه فکر می کنند

نگران نمی شوید

.
.
.
خدایا ، راهی نمیبینم ، آینده پنهان است

اما مهم نیست

همین کافیست که تو راه رامی بینی و من تو را . . .

.
.
.
مرد از خدا خواست

همه چیز برای لذت بردن از زندگی را به من بده

خداوند لبخند زد و پاسخ داد:

من به شما زندگی دادم که از زندگی لذت ببرید . . .

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
سیــنه ای که خالی از یاد خدا باشد ، مانند محکمه ای است که قاضی در آن وجود ندارد

(روسو)
.
. تلخ ترین دارویی که در تاریخ بشریت شناخته شده

“صبوری” است . . .

.
.
.
عمری را تلف کردم تا بفهمم فهمیدن همه چیز لازم نیست . . .

(رنه کوتی)

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
مترسک ، عروسک زشتی است که از مزرعه مراقبت میکند

و آدمی مترسک زیبایی است که جهان را می ترساند
.
.
.
سیاه پوستی که دلش سفید است

از سفید پوستی که دلش سیاه است ، روسفیدتر است
.
.
.
به مدپوشان بگویید آخرین مد این دنیا کفنه

.
.
.
نمیتوانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما میتوانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند

 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
درمقابل سختیها همچون جزیره اى باش که دریا هم با تمام

عظمت وقدرت نمى تواند سر او را زیر آب کند
.
.
.


همیشه بیشتر افکار صرف جفت و جور کردن حرف هایی می شود که هرگز بر زبان جاری نمی شود
.
.
.
نگفتن، صلاح است، کم گفتن طلا است، پر گفتن، بلا است
.
.
.
اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید اشک بریزی،
لذت دیدن ستاره ها رو هم از دست میدی.
شکسپیر
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
[FONT=&quot]


بهتراست منفورباشی به خاطر چیزی که هستی تا محبوب باشی به خاطرچیزی که نیستی . . .




[/FONT]
[FONT=&quot]آنچه پشت سر ما و پیش روی ماست در قیاس با آنچه درون ماست،جزیی است.


[/FONT]

[FONT=&quot]یا به اندازه آرزوهایت تلاش كن یا آرزوهایت را به اندازه تلاشت كن !!


[/FONT]
[FONT=&quot]
.

چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند و خدا را نمی شناسند

بواسطه آشنایی با تو ، با خدا آشنا شوند . . .





[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]
عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم

بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !

بعد از چند روز به دوستی

بعد از چند ماه به همکاری

بعد از چند سال به همسایه ای

اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم . . .


[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]
خدایا

مارو ببخش که در کار خیر

یا “جار” زدیم

یا “جا” زدیم
[/FONT]
[FONT=&quot]

[/FONT]

[FONT=&quot]


[/FONT]

[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]


[/FONT]



[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]







 

بابک

مدیر تالار قرآن
"بازنشسته"
درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .
پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد :
جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و
جهنميان را هدايت مي كند و...حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند
:53::53:
 

مفردمذکرغائب

کاربر فعال
"بازنشسته"
در حضور خارها هم می شود یك یاس بود
در هیاهوی مترسك ها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها شیشه های مات یك متروكه را الماس بود
دست در دست پرنده بال در بال نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود
كاش می شد حرفی از "كاش می شد"هم نبود
هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود

 
بالا