چشم زخم در نگرش قرآن و روایات

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[h=1][/h]
cheshm-zakhm.jpg
چشم زخم : کلمه ای فارسی است که از دو قسمت چشم و زخم ترکیب شده است .
چشم : همان عین عربی است که از مهمترین اعضای بدن انسان است و وسیلۀ ارتباط با عالم اطراف است ؛ زخم : به معناهای متعددی از قبیل حرکت ، گوشت فاسد شدۀ گندیده ، طعم و بوی بد و بی آبروئی استعمال می شود . چشم زخم در لغت به معنی آزار ، نقصان یا مرضی آمده است . معادل چشم زخم در زبان عربی العین یا الأصابة بالعین است.
چشم زخم در اصطلاح عبارت است از تأثیر موج های منفی یک فرد بر اعمال ، رفتار و سرنوشت فرد دیگر ، که از نگاه فرد شور چشم (چشم شور) خواه دوست ، دشمن ، حسود و یا حتی حیوانات واجنّه به دیگری می رسد
به بیان دیگر ، چشم زخم ؛ آزار ، نقصان یا مرضی است که از راه نگاه فرد شور چشم (چشم شور) خواه دوست ، دشمن ، حسود ویا حتی حیوانات واجنّه به دیگری می رسد .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات

حقیقت و ماهیت انسان

از دیر باز شناخت حقیقت و ماهیت انسان مورد نظر محافل و مکاتب فلسفی و علمی بوده است و در فلسفه های معاصر و فلسفه اسلامی نیز ، بحث ها و کاوش های چشمگیری به این موضوع اختصاص یافته است .
در یک رده بندی کلی ، انسان ، به دلیل آنکه دارای خواص عمومی حیات است و در این بعد با حیوانات دیگر تشابه و اشتراک دارد ، در طبقۀ حیوان(جانداران) به معنای عام قرار می گیرد؛ ولی برخوداری وی از استعدادها ، قابلیت ها و ویژگی های خاصی نظیر آگاهی و آزادی و بهره مند بودنش از ساختمان پیچیدۀ بدنی و مغزی ، از نوع خاص و ماهیتی متمایز از دیگر حیوانات پدید آورده است .

تمایز انسان و فصل مقوم وی ، با دیگر حیوانات صرفا به ویژگی های زیستی و شرائط عضوی و مغزی انحصار و اختصاص نمی یابد بلکه ضمن پذیرش همۀ این ها ، اساس هویت وی را گوهری دیگر غیر از بدن و جسم مادی او ، تشکیل می دهد و انسانیت انسان و همۀ آثار فکری و فرهنگی وی ، نشأت یافته از موجودی «مجرد» است که آن را از دیدگاه های متعدد ، روح ، نفس ، قلب و نفخۀ الهی نامیده اند .

دانشمندان الهى و فلاسفه روحيون معتقدند غير از موادى كه جسم انسان را تشكيل مى‏دهد ، حقيقت و گوهر ديگرى در انسان نهفته است كه از جنس ماده نيست اما بدن آدمى تحت تاثير مستقيم آن قرار دارد . بر خلاف مکتب های ماده گرا و ماتریالیسیت ها که روح را از خواص مادۀ مغزی و سلول های عصبی می دانند .

روح يك حقيقت ما وراى طبيعى است كه ساختمان و فعاليت آن غير از ساختمان و فعاليت جهان ماده است ، درست است كه دائما با جهان ماده ارتباط دارد ، ولى ماده و يا خاصيت ماده نيست !
امام خمینی (ره) می فرماید :
انسان اعجوبه ای است دارای دو نشأت ، نشأت ظاهره مُلکیه دنیویه که آن بدن اوست و نشأت باطنۀ غیبیۀ ملکوتیه که از عالم دیگر است و نفس او که از عالم غیب و ملکوت است دارای مقامات و درجاتی است و از برای هر یک از مقامات و درجات آن جنودی است رحمانی و عقلانی که آن را جذب به ملکوت اعلی و دعوت به سعادت می کنند ، و جنودی است شیطانی و جهلانی که آن را جذب به ملکوت سُفلی و دعوت به شقاوت می کنند و همیشه بین این دو لشگر جدال و نزاع است و انسان میدان جنگ این دو طایفه است . اگر جنود رحمانی غالب شد انسان از اهل سعادت و رحمت است و در سلک ملائکه منخرط و در زمرۀ انبیاء و اولیاء و صالحین محشور است ، و اگر جنود شیطانی و لشگر جهل غالب آمد انسان از اهل شقاوت و غضب است و در زمرۀ شیاطین و کفار و محرومین محشور است .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات


روح و نفس

در بدن آدمى نفس و روح هر دو وجود دارد . وقتی انسان می خوابد تنفس می کند اما قدرت تعقل ندارد یعنی نفس از او جدا شده است ، ولی وقتی انسان بمیرد حیات از او رخت می بندد و تنفس و تعقل هر دو از بین می روند
الله يَتَوَفَّي الانفُسَ حينَ موتِها والتي لَمْ تَمُتْ في مَنامها. فَيُمْسِكُ التي قَضَي عَلَيها الموتَ و يُرسِلُ الأخري اِلي أجَلٍ مُسمي إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ . « خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏كند ، و ارواحى را كه نمرده‏اند نيز به هنگام خواب مى‏گيرد سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى‏دارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمى‏گرداند تا سرآمدى معيّن در اين امر نشانه‏هاى روشنى است براى كسانى كه انديشه مى‏كنند! »(زمر/ 39 ،42) .

فرق ميان قبض روح شخص خوابيده و قبض روح مرده اين است كه اولى در مقابل بيدارى و دومى در مقابل زندگانى است و قبض روح خوابيده با باقى ماندن روح در بدن است و قبض روح مرده با خارج شدن روح از بدن است.

اهمیت چشم
چشم كه در آموزه هاي قرآني از آن به عين و بصر و رأيَ و نظَر تعبير مي شود گاه به ابزار و گاه به نوع كنش و واكنش آن اشاره دارد .
«عين» نام ابزار ديدن و رؤيت و نظر است. خداوند ، آفرينش چشم را براي انسان يكي از آيات خود قرار داده است چنانکه می فرماید : قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ . «بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشم هايتان را بگيرد ، و بر دل هاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد)، چه كسى جز خداست كه آن ها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونه‏هاى مختلف براى آن ها شرح مى‏دهيم، سپس آن ها روى مى‏گردانند » (انعام /6 ، 46 )
چشم ، ابزاري است كه با اتكا به روح انسان توانايي ديدن پیدا می کند . به اين معنا كه روح انساني است كه در حقيقت از دريچه و ابزار چشم مي نگرد و مي بيند.

ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ . « سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خويش در وى دميد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد امّا كمتر شكر نعمتهاى او را بجا مى‏آوريد! » (سجده /32 ، 9)
از اين رو ميان چشم و روح ارتباط بسيار تنگاتنگي وجود دارد و اين روح انساني و نفس اوست كه چشم را مديريت مي كند . اين گونه است كه روح انساني براي درك و شناخت خود و جهان و ادراك موقعيت خويش در هستي و بهره گيري از نعمت هاي خداوندي در راستاي تكامل خويش ، از ابزار چشم بهره مي گيرد .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات

حقیقت چشم زخم

با توجه به ساختارانسان از روح و جسم و اهمیت نقش روح برای ادامۀ حیات بشر و ارتباط تنگا تنگ روح با چشم باید باور کنیم که برخی از انسان ها روح و توان منحصر به فردي دارند كه مي توانند نه تنها اشيا و چيزها را جا به جا كند بلكه مانند اشعه ليزر آن را منفجر و متلاشي نمايند . اين انرژي گاه از راه چشم ظاهر مي شود . قدرت تخريبي چشم بستگي به نيروي باطني هر شخص مختلف است که بشر به طور طبيعي از چنين توان و انرژي برخوردار مي باشد . مخصوصا اگر با یک نگاه و نظر مخصوص باشد .
عده ای از معتزله ، بدون ارائۀ دلیلی روشن آن را ردّ کرده اند ، آنها حتی نتوانسته اند شبهۀ قابل توجهی بر آن وارد کنند .

برخی وقایع ، نظیر تعویذ فرزندان ابراهیم و فرزندان هارون از سوی ابراهیم (ع) و موسی (ع) و نیز گواهی تاریخ بر وجود افرادی در میان برخی قبایل که با چشم خود تأثیر عینی بجای می گذاشتند حکایت از دیرینه بودن این اعتقاد دارد . در یونان ، روم باستان ، در سنتهای یهودی ، اسلامی ، و آیین بودائی ، هندو و فرهنگ های عامه و جوامع ابتدایی اعتقاد به چشم زخم رواج داشته و هر قومی راجع به شور چشمی داستان هایی آمیخته از حقیقت و افسانه دارند در روایات فراوانی هم بر حقیقت داشتن چشم زخم تأکید شده و روایت : أكثر من يموت من أمتي بعد قضاء الله و قدره بالعين . « بیشترکسانی که از امت من از دنیا رفته اند پس از قضا و قدر با چشم زخم بوده است » از پیامبر (ص) بین مسلمانان اجماعی دانسته شده است

افزون بر این بررسی چگونگی تأثیر چشم از سوی دانشمندان نیز نشانگر پذیرش اصل این مسئله از سوی ایشان است . در این زمینه برخی آن را پدیده ای مادی دانسته و گفته اند : به هنگام چشم زدن اجزایی نامرئی از چشم خارج شده و در بدن شخص چشم خورده وارد می شود نظیر سمی که افعی با نگاه ، از خود خارج می کند و هدف خود را از پای در می آورد در تأیید این نظر استناد شده به نقل اصمعی از یک چشم زن معروف که می گوید : هرگاه چیز خوش آیندی نظرم را جلب نماید و آن حالت در من پیدا شود احساس می کنم حرارتی از چشم من خارج می شود چنانکه بسیاری از دانشمندان امروزی نیز معتقدند در بعضی از چشمها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته است که کارائی زیادی دارد اما اکثر دانشمندان و فیلسوفان این تأثیر را نفسانی دانسته اند

چنانکه بحثهای مربوط به هیپنوتیزم و تأثیری که از طریق آن در شخص پیدا می شود نشانگر آن است که نفس دارای آثاری است که هنوز شناخته شده نیست برخی از اندیشمندان نیز با صرف نظر از مادی یا نفسانی بودن چشم زخم آن را از دیدگاه کلامی توجیه کرده اند مانند اینکه مصلحت نظر شونده باعث شده خداوند متعال برای بعضی از چشم ها چنین تأثیری قرار دهد مثلا خداوند می داند اگر نعمت را از وی سلب نکند از آخرت غافل می شود و یکی از عوامل سلب نعمت چشم زخم است هر چند خداوند عوض آن در زمان دیگری یا در آخرت به او خواهد داد .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات

تأثیرچشم زخم

عمرو بن بحر جاحظ گفته است : اين مطلب قابل انكار نيست كه بعضى اجزاء غير مرئى و لطيف از چشم هاى بد (و باصطلاح چشم هاى شور) جدا مي شود و در طرف اثر مي كند ، و اين خاصيتى است كه در بعضى از چشم ها است مانند خاصيت هايى كه در چيزهاى ديگر وجود دارد .
قرآن نیز برخلاف برخی باورها ، نه تنها چشم زخم را جزو امور خرافي دسته بندي نمي كند بلكه به نمونه هاي از آن نيز اشاره مي كند و گزارش تاريخي قرآني از گذشتگان و پيشينيان نيز آن را تأييد مي كند .
عمده آیاتی که به نحوی با چشم زخم ارتباط دارند ، سه آيه می باشند ، كه هر يك به طور ضمنی ، بيانگر مسأله شور چشمي هستند .


1 – آیۀ وان یکاد .
قرآن می فرماید : وَ ان يكادُ الَّذينَ كَفَرُوا لِيزلِقونَكَ بِأَبصارِهِم لَمّا سَمعُوا الذّكروَ يقُولُونَ إنَّه لَمَجنُون « نزديك است كافران هنگامى كه آيات قرآن را مى‏شنوند با چشم‏زخم خود تو را از بين ببرند، و مى‏گويند: «او ديوانه است! ». .( قلم/68 ، 51)
اکثر مفسران معاصر قائلند ، آیه در مقام بیان یک واقعیت است و سخن از کنایه نیست ، قرآن مى‏خواهد تضاد عجيبى را كه در ميان گفته‏هاى دشمنان اسلام وجود داشت با اين بيان ظاهر سازد و آن اينكه : آنها وقتى آيات قرآن را مى‏شنوند آن قدر مجذوب مى‏شوند و در برابر آن اعجاب مى‏كنند كه مى‏خواهند تو را چشم بزنند (زيرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است كه بسيار اعجاب‏انگيز مى‏باشد)

بد چشمي اين جماعت به گونهاي بود كه اگر يكي از ايشان، اراده گوشت ميكرد ، به كنيز خود ميگفت : «ما أَحسَنَ وَ ما رأَيتُ مِثلها؛ چه نيكو و زيبا ست و مانندش را تاكنون نديدهام»! فوراً آن حيوان ميافتاد و صاحبش از روي ناچاري حيوان را ميكشت و به وي نصيبي مي رسيد ، اگر ايشان اراده كشتن كسي را داشتند، سه روز چيزي نميخوردند و بعد از آن بر او نظر ميانداختند و بر اثر چشم زخم بیمار می شد و یا ميمُرد. در ميان بدچشمان، مردي بود كه بر هر كه چشم ميافكند ، از پا در ميآمد. از اين رو، او پا از خيمه بيرون نميگذاشت . عاقبت، اين جمع با اصرار قريش خواستند پیامبر (ص) را چشم زخم زنند که کار ساز نیفتاد

2 – آیه ورودبه مصر از ابواب متفرقه
قرآن کریم از زبان یعقوب نقل می کند که به فرزندانش فرمود : َ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْني‏ عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ . وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (یوسف/12 ، 67 )
« و (هنگامى كه مى‏خواستند حركت كنند، يعقوب) گفت: «فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را كه از سوى خدا حتمى است، از شما دفع كنم! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توكّل كرده‏ام و همه متوكّلان بايد بر او توكّل كنند!»

آنگاه كه برادران يوسف ، پس از جلب موافقت پدر ، برادر كوچك را با خود همراه كردند و براي دومين بار ، آماده حركت به سوي مصر شدند ، یعقوب (ع) از فرزندانش می خواهد که هنگام ورود به شهرو یا دیار مصر از درهای گوناگون وارد شوند .
اغلب مفسران معتقدند : پايتخت مصرباستان ، در آن زمان مانند هر شهر ديگري ، ديوار و برج و دروازههاي متعددي داشته است . مصر در آن روز چهار در داشت و فرزندان یعقوب طبق دستور پدرشان ، متفرق شده و هر گروهی از يكى از آن چهار در وارد شدند.
اين دستور يعقوب برای آن بود كه چون همگى برادر يكديگر و اولاد يك پدر بودند و از نظر جمال و كمال و شكل و هيئت نيز ممتاز بودند ترسيد چشم بخورند، و مردم آنها را چشم بزنند .
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات

3– آیه شرّحاسد

قران کریم می فرماید : وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ . (فلق/112 ، 5 )
« پناه می برم به خداوندگار ... و از شرّ هر حسود آن گاه که حسد ورزد . »
اين آيه نشان مى‏دهد كه حسد از بدترين و زشت‏ترين صفات رذيله است ، چرا كه قرآن آن را در رديف كارهاى حيوانات درنده و مارهاى گزنده ، وشياطين وسوسه‏گر قرار داده است .
یعنی همين طورى كه نفس افسون‏گر و ساحر تأثير دارد همين طور آدم حسود وقتى آتش حسد وى شعله‏ور گردد در مقام ايذاء و اذيت بر مى‏آيد و از هيچ گونه فسادى خوددارى نمي نمايد بلكه اگر اقدام به هيچ مخربى نكند همان چشمى كه از روى حسد چيزى را بنگرد يا نفسى از آن به محسود اصابت نمايد آثار بدى از آن تراوش نموده و به محسود ضرر ميرساند لذا شور چشمی عاین نوعی از تراوش های حسد است .


در گستره روايات ، با احاديث زيادي از منابع شیعه و اهل سنت روبرو ميشويم كه اثباتگر چشم زخم و پیامدهای آن هستند . از رسول اکرم(ص) آمده است : العين تدخل الرجل القبر و الجمل القدر ؛ «چشم زخم واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار می دهد»، کنایه از این که چشم زخم باعث مرگ انسان و بیماری شتر می شود که صاحبش از ترس تلف شدنش او را ذبح می کند .
در بیان امیرمؤمنان علي (ع) آمده است : اَلعَينُ حَقّ وَ الرَقّي حَقّ ؛ چشم زخم حق است و توسل به دعا براي دفع آن نيز حق». با همین تعبیر، از امام صادق (ع) نیز آمده است که فرمود : ...ِ فَإِنَّ الْعَيْنَ حَقٌّ ؛ «... چشم زخم حق است »
آثار سوء چشم زخم آن قدر خطر ساز است که انسان را به کام مرگ می برد بحدی که رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند : أكثر من يموت من أمتي بعد قضاء الله و قدره بالعين .
بیشترکسانی که از امت من از دنیا رفته اند پس از قضا و قدر با چشم زخم بوده است

درمان چشم زخم
در روایات آمده است که رسول خدا(ص) برای درمان برخی از نزدیکان خویش ، از تعویذ و رقیه ، یعنی دعایی که ضد چشم‏زخم است، بهره می گرفته است .
از جمله روایت شده است ، پسران جعفر بن ابى طالب سفيد رو بودند و اسماء بنت عميس به پيغمبر خدا عرض كرد :اى رسول خدا اينها چشم‏گير هستند و زود مورد اصابت چشم مردم قرار مي گيرند آيا وسيله‏اى براى دفع چشم زخم آنها تهيه كنم ؟ فرمود : آرى . سپس فرمود : اگر چيزي مي‏توانست بر قضا و قدر پيشي گيرد چشم زدن بود .

معمّرابن خلاد گوید امام رضا (ع) به من فرمود : إِنَّ الْعَيْنَ حَقٌّ فَاكْتُبْ فِي رُقْعَةٍ الْحَمْدَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ اجْعَلْهَا فِي غِلَافِ الْقَارُورَةِ . « ای معمرّ چشم زخم حق است ، پس برای رفع آن ، سورۀ حمد و توحید و معوذتین و آیه الکرسی را در ورقی از کاغذ (چوبی) بنویس و در غلاف مخصوص عطر قرار بده تا در امان یمانی» .
در روایتی دیگر امام صادق (ع) پس از بیان حق بودن چشم زخم فرمود : ... وَ لَيْسَ تَأْمَنُهَا مِنْكَ عَلَى نَفْسِكَ وَ لَا مِنْكَ عَلَى غَيْرِكَ فَإِذَا خِفْتَ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَقُلْ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ ثَلَاثاً . «... و از آثار آن نه خود را در امان ببین ونه دیگران را پس هر گاه احساس خطر از چشمی نمودید ذکر مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم را سه مرتبه بگویید. »

پيامبر (ص) و انبیای دیگر ، چون ابراهیم (ع) و موسی (ع) براي دفع چشم زخم از"رقیه" ، استفاده می کردند . مانند آنچه حضرت امیرمؤمنان علي (ع) فرموده اند : رَقَى النَّبِيُّ ص حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ أُعِيذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ثُمَّ الْتَفَتَ النَّبِيُّ ص إِلَيْنَا فَقَالَ هَكَذَا كَانَ يُعَوِّذُ إِبْرَاهِيمُ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ (ع)‏ . « پیامبر اکرم (ص) برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) رقیه گرفت و این دعا را خواند : شما را در پناه كلمات تامه خدا قرار مي دهم از شر هر ديو و هر جنبنده‏اى و از شر هر چشم زخمى ، سپس پيامبر (ص) نگاهي به ما كرد و فرمود: "اين چنين حضرت ابراهيم براي اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود » .

حسود وقتى آتش حسدش شعله‏ور گردد در مقام ايذاء و اذيت بر مى‏آيد حداقل ضربه ای که به محسود می زند ، تشعشع ذرات چشم مسموم اوست .
امام صَّادِقِ (ع) فرمود : إِذَا تَهَيَّأَ أَحَدُكُمْ بِهَيْئَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْيَقْرَأْ حِينَ يَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهِ الْمُعَوِّذَتَيْنِ فَإِنَّهُ لَا يَضُرُّهُ شَيْ‏ءٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى . «هرگاه به صورت زیبا و هیئت جالب درآمدید (یعنی لباس نو و زیبا پوشیده و خود را آرایش و آراسته کردید) هنگامی که می خواهید از منزل خارج شوید معوّذّتین (سورۀ ناس و فلق ) را بخوانید براستی که اگر چنین کنید و بر خود بدمید بحکم خداوند چیزی به شما ضرر نمی رساند .»
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات


راهکارهای مصونیت از چشم زخم


انسانها بهطور طبيعی نسبت به امور شگفتانگيز واكنش نشان میدهند و ناخودآگاه در ديگری تصرف میكنند از اينرو گفته شده هنگام مواجهه با نعمت فراوان و يا برخورداری خود و يا ديگری از آن ، از واژه ماشاءالله استفاده كنيد .
اسلام برای پیش‏گیری از تأثیر سوء چشم زخم ، استعاذه ، توکل ویاد خدا را مطرح کرده ، که به بررسی آنها می پردازیم

استعاذه به خدا عامل مصونیت از چشم زخم
اسلام براى پیش گیرى از تاثیر سوء چشم زخـم , اسـتـعـاذه را مطرح کرده است .
اهميت استعاذه در قرآن هنگامى آشكارتر مىشود كه بدانيم دو سورة پايانى(ناس و فلق)، به همين موضوع اختصاص يافته است. اين دو سوره كه با خطاب به پيامبر(ص) آغاز مىشود ، جامعترين بيان دربارة اركان استعاذه را دارند ، بهگونهاي كه آيات ديگر مربوط به استعاذه را مىتوان شرحى از مفاهيم و مصاديق اين دو سوره تلقى كرد . اين دو سوره به سبب آغازهاي مشترك از همان عصر نزول به «معوّذتين» شهرت يافت و جايگاه ويژهاي در نظام آموزش قرآن پيدا كرد . رسول اكرم(ص) تلاوت معوذتين را بهترين تعويذ مىدانستند و در عمل بارها حسنين(ع) را به اين دو سوره تعويذ مىكردند
.
لذا طبق بیان سورۀ فلق که می فرماید : وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ . باید از شرحسوداني كه حسد مي ورزند و حسادت باطن خود را آشكار مي سازند و چشم زخم می زنند و در مقام عمل كارهاي زيانباري انجام مي دهند در حذر بود . حسد نيروى روانى پليد است كه بر نعمت و آسايش ديگران رشك مى‏برد و آتش حسرت درونى حاسد را برمي انگيزاند و بدين طريق روح پليد حاسد نيز در اثر تفكر و حسرت درونى تقويت شده مي تواند از طريقى شر و ضرر خود را متوجه شخصى كه مورد حسد و رشك او است وارد سازد بايد از آن در حذر بود و بساحت كبريائى بقرائت دو سوره پناه برد و ملتجى شد .
از طبرسی در مجمع روایت شده است ، که رسول خدا (ص) بسيار بود كه بوسيله قرائت دو سوره معوذتين حسن و حسين عليهما السّلام را از خطر و ضرر جادو يا دعا و درخواست رهائى مي نمود .

توکل بر خدا ، عامل مصونیت از چشم زخم
برای رهايی از چشمزخم و يا مصونيت از آن در سوره يوسف آيه ۶۷ به مسئله توكل بر خدا اشاره شده و از مردمان خواسته شده تا از اين عامل برای پيشگيری از چشمزخم و در امان ماندن از آن استفاده كنند ؛ چرا كه در حقيقت انسان بايد به اين باور برسد كه تنها خداوند در برابر اين قدرتهای ماورايی و فرامادی میتواند بايستد و او را نجات دهد و يا در امان نگه دارد .

حضرت یعقوب (ع) زمانی که فرزندانش را به مصر میفرستد تا به حضور سلطان رسیده از او گندم بخرند چنین وصیت میکند : یا بُنیَ لاتَدخُلُوا مِن بابٍ واحدٍ وَادخُلُوا مِن أَبوابٍ مُتَفَرِقَةٍ، و ما أُغنِی عَنکُم من اللهِ مِن شیً، اًنِ الحُکمُ اًِلاَّللَّهِ، عَلَیهِ تَوَکَّلتُ، وَ عَلَیهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُتَوَکٍّلوُن . (یوسف /12 ، 67 ) « و (هنگامى كه مى‏خواستند حركت كنند ، يعقوب) گفت : «فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را كه از سوى خدا حتمى است، از شما دفع كنم! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توكّل كرده‏ام و همه متوكّلان بايد بر او توكّل كنند!»

چنان که در بیان تفسیر آیه اکثر مفسران معتقدند که چاره اندیشی یعقوب (ع) برای دفع چشم زخم مصریان بود که احتمال داشت متوجه فرزندان خوش اندام وی گردد ، آن حضرت می دانست چاره اندیشیش بدون حکمت الهی هیچ ارزشی ندارد لذا مسئلۀ توکل را مطرح نمود تا مقداری از اضطراب و تشویش خاطر خود را التیام بخشد .

نقش اذکار در مصونیت از چشم زخم :
پیامبر(ص) فرمود : « من اكثر ذكر الله احبه » هركس زياد خدا را ياد كند ، محبت خداوند در قلبش حاكم مي شود . کسانی که خدا را یاد کنند از گزند شیطان محفوظ میمانند .
امام علی(ع) فرمودند : ذكر الله رأس مال كل مؤمن و ربحه السلامة من الشيطان . «یاد خدا سرمایه هر مؤمنی است و سود آن سالم ماندن از گزند شیطان است» . و نیز در قرآن به این معنی اشاره شده است که : شیطان مثل طواف کنندهای کوشا، پیرامون قلب و روح آدم میگردد و دنبال راه نفوذی است تا فرد را منحرف کند . اگر انسان خدا را یاد کند، یاد خدا مثل چراغی در ظلمتی ، همه جا را نورانی میکند . آثار سوء چشم زخم که از ناهنجار های اجتماعی است توسط خود انسان ها بر اثر غفلت از خدا واعتماد و پناهندگی به غیر خدا صورت می پذیرد .

ما اصابکم من مصیبه فیما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر. (شوری /42 ، 30 ) «اگر شما را مصيبتى رسد، به خاطر كارهايى است كه كرده‏ايد. و خدا بسيارى از گناهان را عفو مى‏كند » . در این آیۀ شریفه خداوندِ امید بخش ، بر غافلان نوید امیدواری می دهد و با جملۀ : و یعفوا عن کثیر . آنان را به پناه خود دعوت می کند . انسان وقتی از یاد خدا غافل شد و بر غیر خدا اعتماد نمود ، شیطان و شیطان صفاتان با حربه های مختلف براو غالب خواهند شد .
ومن یعش عن ذکر الرحمن نفیض له شیطانا فهو له قرین . ( زخرف /43 ، 36 ) « هر كس كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مى‏گماريم كه همواره همراهش باشد » .

والسلام
پژوهشگر : علیرضا ملاحسنی
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : چشم زخم در نگرش قرآن و روایات

کتاب شناسی

1. اسلام و عقائد وآراء بشری یاجاهلیت و اسلام ، نوری،یحیی،مجمع معارف اسلامی ، چاپ هشتم ، 1357 ش
2. اطیب البیان فی تفسیز القرآن ، طیّب ، سید عبد الحسین ، دارالکتب الاسلامیه - تهران ، 1378 ش
3. اقرب الموارد فی فصح العربیه والشوارد ، الشرتوتی ، سعید الخواری ، کتابخانۀ آیه الله مرعشی نجفی ، 1403 ق
4. الاشارات و التنبیهات ، حسین بن علی ابن سینا ، نشر البلاغه ف قم ، 1375 ش
5. التبیان فی تفسیر القرآن ، طوسی ، محمد بن حسن ، دار احیاء التراث العربی بیروت ، بی تا
6. الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم ، جوهری ، الشیخ طنطاوی ، دار الفکر ، 1425 ق
7. الکافی ، کلینی ، دار الکتب الاسلامیه تهران ، 1365 ش
8. المیزان فی تفسیر القرآن ، طباطبائی ، سید محمد حسین ، انتشارات اسلامی ، قم ، 1393 ق
9. الکشاف ، زمخشری ، محمود بن عمر ، دار الکتاب العربی ، بیروت ، 1407 ق
10. النهایه فی غریب الحدیث و الاثر ، ابن الاثیر، محمد الجزری ، مؤسسه اسماعیلیان ، 1367 ش
11. بحار الانوار ، مجلسی ، محمد باقر ، مؤسسه الوفاء ، بیروت ، 1404 ق
12. برهان قاطع ، ابن خلف تبریزی ، محمدحسین ، مترجم عباسی ،محمد ، انتشارات فریدون علمی ، تهران ، بی تا
13. ترجمه رساله اضحویه ،ابن سینا ، نامشخص، انتشارات اطلاعات ،چاپ دوم ،1375 ش
14. تفسیر اثنا عشر ، حسینی ، شاه عبد العظیم حسین بن احمد ، میقات، تهران ، 1363 ش
15. تفسیرالجامع لاحکام القرآن ، قرطبی ، محمدبن احمد الانصاری ، داراحیاء التراث العربی ، 1416 ق
16. تفسیر الدّر المنثور ، السیوطی ، جلال الدین عبد الرحمن ابی بکر ، کتابخانۀ آیت الله مرعشی نجفی ، قم ، 1404 ق
17. تفسیر الکبیر ، رازی ، فخر ، دار الکتب العلمیه ، 1408 ق
18. تفسیرمخزن العرفان ، بانو اصفهانی ، سیده نصرت امین ، نهضت زنان مسلمان – تهران ، 1361 ش
19. تفسیر نمونه ، مکارم شیرازی ، دار الکتب الاسلامی ، تهران ، 1374 ش
20. تفسیر نور الثقلین ، عروسی حریزی ، عبد العلی بن جمعه ، اسماعیلیان ، 1415 ق
21. جامع البیان فی تفسیر القرآن ، طبری ، ابوجعفر محمدبن حریر ، دارالمعرفه بیروت ، 1412 ق
22. چهل حدیث ، خمینی ، روح الله (امام) ، نشر فرهنگی رجاء ، 1368 ش
23. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم ، آلوسی ، سید محمود ، تحقیق / علی عبد الیاری ، عطیّه ، دارالکتب العلمیه بیروت ، 1415
24. زاد المعاد ، ابن قیم الجوزی ، محمد بن ابی بکر ، دار ابن حزم ، بیروت ، 1420 ق
25. شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید ، عبدالحمید بن هبه الله، کتا بخانه آیت الله مرعشی نجفی ، 1404 ق
26. غرر الحکم و درر الکلم ، آمدی ، عبد الواحد بن تمیمی، دفتر تبلیغات، قم، 1366 ش
27. فرهنگ معارف اسلامی ، سجادی ، سید جعفر ، دانشگاه تهران ، 1373 ش
28. فرهنگ لاروس ، دکتر خلیل جر ، مترجم / طبیبیان ، سید حمید ، امیر کبیر ، تهران ، 1363 ش
29. کشف الاسرار و عده الابرار ، رشید الدین میبدی ، ابو الفضل ، امیر کبیر ، تهران ، 1361 ش
30. لسان العرب ، ابن منظور ، دار احیاء التراث العربیه ، 1408 ق
31. لغت نامه دهخدا ، دهخد ، علی اکبر ا ، دانشگاه تهران ، 1372 ش
32. مجمع البیان فی تفسیر القرآن،طبرسی ، فضل بن حسن ، انتشارات ناصر حسرو ، تهران ، 1372 ش
33. نهج البلاغه ، سید رضی ، امیر کبیر ، تهران ، 1376 ش
 
بالا