یک کمک کوچک در خانه

عاطفه

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"

خانه ی تمیز و مرتب نعمتی است که الزاماتی نیز دارد و کودک شما این موضوع را درک میکند.

یک کودک از سه سالگی میتواند در کارهای خانه کمک کند. روانشناسی به نام «آن بکو» راهکارهایی برای آموزش کودکان در این خصوص ارایه کرده است.

هیچ کودکی مسوولیتهای کوچکی را که بر عهده اوست فراموش نمیکند. از سن خیلی پایین (یعنی از سه سالگی) از او بخواهید که هر روز صبح موهایش را مرتب کرده و وسایلش را جمعآوری کند. زمانی که او به صورت روزمره این کارها را به تنهایی انجام دهد، شما موفق شدهاید. آن وقت شراکت او در کارهای خانه مطابق سن و آمادگی وی، دگرگون خواهد شد.

[h=2]آن چه که میتوان از او توقع کرد[/h]برای آنکه کمک کردن در کارهای خانه به نظر کودک امری عادی جلوه کند برای او توضیح دهید که دو نوع مسوولیت وجود دارد:
1- کارهای شخصی «مثل مرتب کردن اتاق خواب، انداختن لباسهای چرک در سبد و ...

2- کارهای جمعی «مثل خالی کردن ماشین لباسشویی، چیدن میز، آب دادن به گلدانها و ...

کودکان از شش سالگی میتوانند مسوولیت دو یا سه کار شخصی و یک کار جمعی را بر عهده بگیرند. ما میتوانیم یک یا دو برنامه را در روز (مثل مرتب کردن تختخواب، چیدن میز) و یک برنامه کمی مشکلتر در هفته (مثل مرتب کردن اتاق خواب، تمیز کردن قفس پرنده) و باز هم یکی مشکلتر در ماه (مثل شستن اتومبیل) به او بدهیم. اگر او با انجام برخی کارها مشکل دارد (مثلاً مرتب کردن او را خسته میکند، و یا از خالی کردن سطل اشغال بدش میآید) با موافقت بقیه اعضای خانواده به او حق انتخاب دهید. مثلاً از او بپرسید: «ترجیح میدهی که قفس پرنده را تمیز کنی یا این که میز را بچینی؟» به این ترتیب او تصمیم میگیرد و مشغول به کار میشود.

[h=2]یک روش خوب برای شروع[/h]انجام مسوولیتها را برای کودک روزمره کنید. به طور حتم میپذیرد. اگر شما چند فرزند دارید، کارها را روی کاغذی نوشته و به در یخچال بچسبانید. برای آنها توضیح دهید که انجام این امور هر چند ناخوشایند و تکراری، لازم است. داشتن لباسهای تمیز، خانهای مرتب و غذای سالم باعث خوشحالی است ولی در عین حال الزاماتی نیز وجود دارد. زندگی آمیزهای از همه اینهاست و به خاطر داشته باشید که عکسالعمل شما در مقابل کارهای خانه، الگوی آنها خواهد بود.
خواسته شما باید واضح باشد

اگر از کودکی که مشغول بازی کردن است بخواهید که برای خرید نان، بازی را کنار بگذارد، مطمئنا با لبخند و رضایت به حرف شما گوش نخواهد کرد. شما باید به او مهلت دهید تا زمان کار را انتخاب کند. مثلاً به او بگویید: «هر وقت که میخواهی برو، اما برای شام نان میخواهیم. «او به این صورت احساس وظیفه میکند و فراموش هم نخواهد کرد. وقتی به کودکان کوچکتر میگویید که: «اتاقت را مرتب کن»، او منظور شما را متوجه نمیشود. بهتر است که کارها را برای او تقسیمبندی کنید: «کتابهایت را در قفسه بگذار. خوب، حالا ماشین کوچولوها را در جعبهاش بریز. «سن آن کودک هر چقدر هم که کم باشد منظور شما را میفهمد، و خود وظیفه و زمان و چگونگی آن برایش روشن میشود. هنگامی که شما این کارها را به جای آن انجام میدهید و به او میگویید که: «مگر من خدمتکار تو هستم»، فقط خشم و عصبانیتتان را به او منتقل کردهاید. پس بهتر است که انتظارتان را خیلی آرام مطرح کنید: «غذایت را خوردی، پس نان را سرجایش بگذار و میز را پاک کن. نه، بعداً نه. همین الان.»

[h=2]به خاطر داشته باشید که با دختران و پسرها به طور یکسان رفتار کنید.[/h]مطالعات اخیر نشان میدهند که: دخترها بیشتر از پسرها در کارهای خانه کمک میکنند. شاید مدام از پسرها خواسته شود که تخت یا اتاق خوابشان را مرتب کنند ولی به ندرت از آنها میخواهند که برای غذا پختن و یا جمع کردن لباسها کمک کنند. به این تفاوتها دقت کنید. ابتدا این وضعیت بیش از بیش به نظر دخترها ناعادلانه میآید، و بالاخره به این جریان با اظهار ناراحتی خاتمه میدهند. البته این خدمت رایگان به آقا پسرها، تمام مسوولیتها را از آنها سلب نمیکند. چون روزی میرسد که آنها از مادرهایشان جدا میشوند و آن وقت مجبور خواهند بود که به تنهایی گلیمشان را از آب بیرون بکشند و در آخر اینکه کمی هم به فکر همسر آیندهشان که بدون شک خواهان تقسیم وظایف است، باشید!
[h=2]نه تنبیه، نه جایزه[/h]اگر قوانین روشن هستند، تنبیه فایدهای ندارد. کافی است که منتظر نتیجه ی منطقی عمل بشوید.

به عنوان مثال بگویید: «وقتی اینها را مرتب کردی، میتوانی بازی کنی.» یا: «تا وقتی که سبد ظرفشویی را خالی نکردی، نمیشود تلویزیون نگاه کنی. «اگر کودک از زیر کار شانه خالی کرد، قراردادتان را به او یادآوری کنید. به علاوه، اگر کمک کردن در کارهای خانه امری عادی و روزمره تلقی میشود، پس جایزه دادن هم کاری بیمعنا است. شما باید به کمک خود نشان دهید که کار او برای شما مهم است، مثلاً به او بگویید: «کار تو مضحک و بیاهمیت نیست...» و از اوقدردانی کنید: «خیلی به من کمک کردی، ممنون.»

نویسنده:ناهید مومنخانی
 
بالا