اهميت شور و مشورت در اسلام
در آموزه هاى حيات بخش اسلام به موضوع مشورت و هم فكرى اهميت ويژه اى داده شده و حتى به برگزيده و كامل ترين مخلوق الهى يعنى پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله)، با اينكه ـ قطع نظر از وحى آسمانى ـ آنچنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به مشاوره نداشت توصيه مى شود كه در امور عمومى مسلمانان، كه جنبه اجراى قوانين الهى دارد (نه قانونگذارى) و در مسائل سياسى و اجتماعى مشورت كند.
پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله)نيز به اين دستور الهى ملتزم بوده تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام به نظر ديگران، صرف نظر مى نمود.
نمونه عينى آن را در جنگ احد مشاهده مى كنيم، و حتى مى توان گفت: يكى از عوامل موفقيت پيامبر(صلى الله عليه وآله)در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بوده است.
اصولا رهبران و مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام مى دهند و صاحب نظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند و بيشتر كارهاى آنان قرين موفقيت، سلامتىوبالندگى بوده است. پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله)مى فرمايند:
*كسى نيست كه با ديگران مشورت كند و به سوى رشد و كمال هدايت نشود.*
حضرت اميرالمؤمنين على(عليه السلام) مى فرمايند:
*هر كس با خردمندان مشورت كند با انوار خردهاى آنان روشنى يابد و به راه راست و رستگارى نائل گردد.*
همچنين مى فرمايند:
*مشورت كننده از نابودى و سقوط مصون مى ماند.*
افرادى كه گرفتار استبداد رأى هستند و خود را بى نياز از افكار ديگران مى دانند، هر چند از نظر فكرى و تعقّل فوق العاده باشند، غالباً مبتلا به خطاهاى بزرگ و بنيان كن مى شوند.
حضرت على(عليه السلام)در اين باره مى فرمايند:
«من استبد برأيه هلك و من شاور الرجال شاركها فى عقولهم»;
كسى كه استبداد به رأى داشته باشد هلاك مى شود و كسى كه با افراد بزرگ و صاحب انديشه مشورت كند، در عقل آنان شريك مى شود.
همچنين فرمود:
*مشاوره كنيد، چون موفقيت در مشاوره است.*
همچنين آن حضرت فرمودند:
*مشورت عين راه يابى است، آن كس كه به فكر خود متكى گردد، خود را به مخاطره انداخته است.*
افراد مستبد علاوه بر اينكه خود را به خطر مى اندازند، موجب مى شوند پويايى و بالندگى انديشه در توده مردم بى رونق شده و افكارشان متوقف شود و استعدادها و سرمايه هاى انسانى آنان از دست برود.
سرّ اينكه خداوند متعال مى فرمايد:
(... وَ شَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ...) (آل عمران: 159); در كارها با مردم مشورت كن.
به خاطر اين است كه افكار و انديشه هاى مردم به شكوفايى و پويايى برسد و در سايه مشورت و هم فكرى بتوانند از عقل و انديشه خويش بهره جسته و آن را بارور سازند. در رابطه با تفسير اين آيه از ابن عبّاس نقل شده است:
وقتى اين آيه نازل شد، پيامبر(صلى الله عليه وآله)فرمود:
*آگاه باشيد كه خداوند و رسولش از مشورت بى نياز هستند، لكن خداوند آن را رحمتى براى امت اسلام قرار داده، پس كسى كه مشورت نمايد از ترقّى و به راه راست شدن باز نمى ماند و كسى كه مشورت را ترك كند، از گمراهى و ضلالتش كاسته نمى شود.*
چنان كه افراد كارهاى خود را براساس مشورت و هم فكرى انجام دهند، كمتر گرفتار خطا و اشتباه مى شوند و اگر به خطا هم گرفتار شوند، مورد مذمّت و سرزنش قرار نمى گيرند; زيرا وظيفه خود را انجام داده اند و اگر اشتباهى رخ داده به خاطر ديگران و خطاى آنان بوده است و اگر به پيروزى و موفقيت نايل آيند، كمتر مورد حسد واقع مى شوند; زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان ها نسبت به كارى كه خودشان انجام داده اند، حسد نمىورزند.
امام كاظم(عليه السلام)در اين باره مى فرمايند:
*كسى كه با ديگران مشورت كند، راهى را كه مى رود چنانچه صحيح باشد، مورد مدح و ستايش ديگران قرار مى گيرد و چنانچه به نتيجه مطلوب نرسد، مورد سرزنش قرار نمى گيرد.*
زمانى كه زمامداران (فرمانروايان) شما برگزيدگان و بهترين شما باشند و توان گر شما، سخاوتمند باشند و كارهايتان با مشورت و همفكرى انجام گيرد، در اين صورت زنده ماندن براى شما بهتر از مرگ است.
به عبارت ديگر، انسان ها در حيات پاكيزه قرار دارند و امور زندگى آنان براساس تدابير حكيمانه اداره مى شود و بخشى از شايستگى حيات در اين دنيا متأثر از مشورت و همفكرى است.
مولوى مى گويد:
مشورت ادراك و هشيارى دهد *** عقل ها مرعقل را يارى دهد
گفت پيغمبر بكن اى رايزن *** مشورت، كالمستشار مؤتمن
مشورت در كارها واجب بود *** تا پشيمانى در آخر كم شود
مشورت كن با گروه صالحان *** بر پيمبر، امر شاورهم بخوان
(امرهم شورى) براى اين بود *** كز تشاور سهو و كژ كمتر شود
كاين خردها چون مصابيح انور است *** بيست مصباح از يكى روشن تر است