حرفهایی از جنس دلتنگی...

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"




پيرمرد همسايه آلزايمر دارد ...
ديروز زيادي شلوغش کرده بودند
او فقط فراموش کرده بود
از خواب بيدار شود ...!


زنده یاد حسين پناهي


1.jpg


 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...





گنجشک می خندید به اینکه چرا هر روز
بی هیچ پولی برایش دانه می پاشم...
من می گریستم به اینکه حتی او هم
محبت مرا از سادگی ام می پندارد...







 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...






قند خون مادر بالاست
دلش اما هميشه شور مي زند براي ما





اشکهاي مادر , ...مرواريد شده است در صدف چشمانش
دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مرواريد!
حرفها دارد چشمان مادر ؛ گويي زيرنويس فارسي دارد
دستانش را نوازش مي کنم
داستاني دارد دستانش





 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...





پسر گرسنه اش می شود ، شتابان به طرف یخچال می رود در یخچال را باز می کند
عرق شرم ...بر پیشانی پدر می نشیند
پسرک این را می داند
دست می برد بطری آب را بر می دارد
... کمی آب در لیوان می ریزد
صدایش را بلند می کند ، " چقدر تشنه بودم "
پدر این را می داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است ...

 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...




عادت ندارم درد دلم را ،
به همه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ،
تا همه فکر کنند . . .
نه دردی دارم و نه قلبی

 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...






کودکی با پای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد زنی... در حال عبور او را دید، او را به داخل فروشگاه برد وبرایش لباس و کفش خرید و گفت:
مواظب خودت باش، کودک پرسید:ببخشید خانم شما خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم.
کودک گفت: می دانستم با او نسبتی داری!!!

 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...





دست های کوچکش
به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسد
التماس می کند : آقا... آقا " دعا " می خری؟
و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
و برای فرج آقا " دعا " می کند....

 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...








در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم...
در "دلم" دلتنگی ام را...
در "سکوتم" حرف های نگفته ام را...
در "لبخندم" غصه هایم را...
دل من...
چه خردساااااال است !!!
ساده می نگرد !
ساده می خندد !
ساده می پوشد !
دل من...
از تبار دیوارهای کاهگلی است!!!
ساده می افتد !
ساده می شکند !
ساده می میرد !
ساااااااااااااا ااااااااده




 

*SAMIRA*

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : حرفهایی از جنس دلتنگی...




اگر موفق شدید به کسی خیانت کنید،
آن شخص را احمق فرض نکنید.
بلکه بدانید او خیلی بیشتر از انچه لیاقت داشته اید
به شما اعتماد کرده است...

 
بالا