در عالم هستى برخى از موجودات غيرمحسوساند و با حواس طبيعى قابل درك نيستند. يكى از اين موجودات «جن» است. جن كه در اصل معناى «پوشيدگى» دارد، از چشم انسان پوشيده است. قرآن وجود اين موجود را تصديق كرده و سورهاى به نام «جن» در قرآن وجود دارد. در قرآن گاهى از اين موجود به «جان» ياد مىشود الرحمن (55)، آيه 39 و حجر (15)، آيه 27.
.
ماهيت و حقيقت اين موجود، چندان براى ما روشن نيست؛ ولى از پارهاى آيات و روايات مىتوان به بعضى مشخصات آن دست يافت، از جمله:
1. از آتش آفريده شده و خلق آن پيش از آفرينش انسان است حجر (15)، آيه 27 ؛ الرحمن (55)، آيه 15..
2. مانند انسان مكلف و مسئول است ذاريات (51)، آيه 56..
3. دستهاى از آنها مؤمن و گروهى كافر و عدهاى نيك و برخى زشت كرداراند جن (72)، آيات 11 و 14 و 15 ؛ احقاف (46)، آيه 31..
4. برخى از آنها مرد و پارهاى ديگر زن هستند و توليد مثل مىكنند جن (72)، آيه 6..
5. زندگى مىكنند و مىميرند احقاف (46)، آيه 18.
نگا: الميزان، علامه سيد محمد حسين طباطبايى، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، چاپ پنجم1371، ج 20، ص 41..
6. داراى شعور و ارادهاند و مىتوانند با سرعت حركت كنند؛ مانند قصه حضرت سليمان و تخت بلقيس (ملكه سبا) نمل (27)، آيه 38- 39..
7. مسخّر انسان مىگردند؛ در اين رابطه قرآن تنها به قضيه حضرت سليمان اشاره كرده است كه علاوه بر پرندگان، وحوش و انسانها، جن نيز در اختيار و به فرمان او بودند نگا: نمل (27)، آيات 17 تا 39 ؛ سبأ(34)، آيه 12 - 14 ؛ انبياء (21)، آيه 82..
8. در روايات آمده است: جن مؤمن، مسخر پيامبران و امامان مىشوند و به آنان خدمت مىكنند. كسانى كه به اذن الهى ولايتى دارند، مىتوانند جنيان كافر را نيز تحت فرمان خود درآورند نگا: مصباح يزدى، محمد تقى، معارف قرآن، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، قم، چاپ دوم 1378 - ص 313 - 312..
9. از پارهاى آيات و روايات معلوم مىشود كه جنيان به پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) ايمان آوردهاند جن (72)، آيه 1 ؛ احقاف (46)، آيه 29 - 32.
.
اينكه جن در كجاى زمين قرار دارد، به طور واضح و مشخص مطرح نشده است، اما برخى از روايات، به اماكنى كه در آنجا حضور بيشترى دارند اشاره كرده است نگا: معارف قرآن، ص 309 - 311..
چرايى جن
با توجه به توضيحات بالا، روشن مىشود كه جن داراى اراده و اختيار بوده، ولى از جهت آگاهى و شعور از انسان پايينتر است.
جن هم مانند انسان، موجودى است كه امكان خلقش بوده و فيض و رحمت مطلق الهى به وجود آنها تعلّق گرفته است. خداوند متعال آنها را همچون انسان مختار آفريده و راه كمالشان را مسير معرفت و عبادت قرار داده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 51.. به عبارت ديگر همان فلسفهاى كه در مورد آفرينش انسان وجود دارد، در مورد جن نيز مطرح است.
جن و انسان
اجمالاً مىدانيم جن، گاهى در زندگى انسان تأثير گذاشته و برخى از انسانها نيز در زندگى جنيان مؤثر مىباشند. اما اين موضوع به دليل ناپيدا و پنهان بودن، با افسانهسازىهايى همراه شده كه به بيشتر آنها نمىتوان اعتماد كرد.
جنيان مىتوانند با برخى از انسانها ارتباط برقرار كنند. برحسب روايات آنان با انبيا و ائمه(عليه السلام) ارتباط داشتند. گاهى نيز ارتباط بعضى از انسانها با جن مشرك و كافر، موجب افزايش گمراهى و طغيان آنها مىشود: «وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً»؛ جن (72)، آيه 6.
؛ «و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مىبردند و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيان ايشان مىشدند».
بنابراين جن - چه مؤمن و چه كافر - با انسان ارتباط برقرار مىكند. اين موضوع به صراحت در قرآن و روايات وارد شده است براى آگاهى بيشتر ر.ك:
الف. الجن فى الكتاب والسنه، اعداد ولى زاربن شاه زالدين، دارالبشائر الاسلاميه، بيروت، چاپ اول 1996 م، ص 88 - 94 و بقيه كتاب در مورد مختصات و ماهيت جن.
ب. الجن فى القرآن والسنه، عبدالامير على مهنّا، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ اول، 1992م، ص 31 - 33 و بقيه مباحث هم خواندنى است.
ج. الجن بين الاشارات القرآنية وعلم الفيزياء، عبدالرحمن محمد الرفاعى، مكتبه مربوسى الصغير، چاپ اول 1997م
د. جن و شيطان، عليرضا رجالى تهران، نشر نبوغ،(منبع فارسى).
ه. دانستنىهايى درباره جن، ابوعلى خداكرمى، ص 189 - 41.
.
ماهيت و حقيقت اين موجود، چندان براى ما روشن نيست؛ ولى از پارهاى آيات و روايات مىتوان به بعضى مشخصات آن دست يافت، از جمله:
1. از آتش آفريده شده و خلق آن پيش از آفرينش انسان است حجر (15)، آيه 27 ؛ الرحمن (55)، آيه 15..
2. مانند انسان مكلف و مسئول است ذاريات (51)، آيه 56..
3. دستهاى از آنها مؤمن و گروهى كافر و عدهاى نيك و برخى زشت كرداراند جن (72)، آيات 11 و 14 و 15 ؛ احقاف (46)، آيه 31..
4. برخى از آنها مرد و پارهاى ديگر زن هستند و توليد مثل مىكنند جن (72)، آيه 6..
5. زندگى مىكنند و مىميرند احقاف (46)، آيه 18.
نگا: الميزان، علامه سيد محمد حسين طباطبايى، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، چاپ پنجم1371، ج 20، ص 41..
6. داراى شعور و ارادهاند و مىتوانند با سرعت حركت كنند؛ مانند قصه حضرت سليمان و تخت بلقيس (ملكه سبا) نمل (27)، آيه 38- 39..
7. مسخّر انسان مىگردند؛ در اين رابطه قرآن تنها به قضيه حضرت سليمان اشاره كرده است كه علاوه بر پرندگان، وحوش و انسانها، جن نيز در اختيار و به فرمان او بودند نگا: نمل (27)، آيات 17 تا 39 ؛ سبأ(34)، آيه 12 - 14 ؛ انبياء (21)، آيه 82..
8. در روايات آمده است: جن مؤمن، مسخر پيامبران و امامان مىشوند و به آنان خدمت مىكنند. كسانى كه به اذن الهى ولايتى دارند، مىتوانند جنيان كافر را نيز تحت فرمان خود درآورند نگا: مصباح يزدى، محمد تقى، معارف قرآن، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، قم، چاپ دوم 1378 - ص 313 - 312..
9. از پارهاى آيات و روايات معلوم مىشود كه جنيان به پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) ايمان آوردهاند جن (72)، آيه 1 ؛ احقاف (46)، آيه 29 - 32.
.
اينكه جن در كجاى زمين قرار دارد، به طور واضح و مشخص مطرح نشده است، اما برخى از روايات، به اماكنى كه در آنجا حضور بيشترى دارند اشاره كرده است نگا: معارف قرآن، ص 309 - 311..
چرايى جن
با توجه به توضيحات بالا، روشن مىشود كه جن داراى اراده و اختيار بوده، ولى از جهت آگاهى و شعور از انسان پايينتر است.
جن هم مانند انسان، موجودى است كه امكان خلقش بوده و فيض و رحمت مطلق الهى به وجود آنها تعلّق گرفته است. خداوند متعال آنها را همچون انسان مختار آفريده و راه كمالشان را مسير معرفت و عبادت قرار داده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 51.. به عبارت ديگر همان فلسفهاى كه در مورد آفرينش انسان وجود دارد، در مورد جن نيز مطرح است.
جن و انسان
اجمالاً مىدانيم جن، گاهى در زندگى انسان تأثير گذاشته و برخى از انسانها نيز در زندگى جنيان مؤثر مىباشند. اما اين موضوع به دليل ناپيدا و پنهان بودن، با افسانهسازىهايى همراه شده كه به بيشتر آنها نمىتوان اعتماد كرد.
جنيان مىتوانند با برخى از انسانها ارتباط برقرار كنند. برحسب روايات آنان با انبيا و ائمه(عليه السلام) ارتباط داشتند. گاهى نيز ارتباط بعضى از انسانها با جن مشرك و كافر، موجب افزايش گمراهى و طغيان آنها مىشود: «وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً»؛ جن (72)، آيه 6.
؛ «و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مىبردند و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيان ايشان مىشدند».
بنابراين جن - چه مؤمن و چه كافر - با انسان ارتباط برقرار مىكند. اين موضوع به صراحت در قرآن و روايات وارد شده است براى آگاهى بيشتر ر.ك:
الف. الجن فى الكتاب والسنه، اعداد ولى زاربن شاه زالدين، دارالبشائر الاسلاميه، بيروت، چاپ اول 1996 م، ص 88 - 94 و بقيه كتاب در مورد مختصات و ماهيت جن.
ب. الجن فى القرآن والسنه، عبدالامير على مهنّا، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ اول، 1992م، ص 31 - 33 و بقيه مباحث هم خواندنى است.
ج. الجن بين الاشارات القرآنية وعلم الفيزياء، عبدالرحمن محمد الرفاعى، مكتبه مربوسى الصغير، چاپ اول 1997م
د. جن و شيطان، عليرضا رجالى تهران، نشر نبوغ،(منبع فارسى).
ه. دانستنىهايى درباره جن، ابوعلى خداكرمى، ص 189 - 41.