===::میثاق با شهدا::===

  • نویسنده موضوع razavi
  • تاریخ شروع

razavi

دوست خوب همه
"کاربر *ویژه*"
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]​
s3.picofile.com_file_7544563117_411.jpg


[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]من کجا و تو کجا که شنیدم قطره های خونت با همین خاکهای شلمچه یا[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] طلائیه ، یا شاید آبهای اروند همراه شد تا من را که بعد از سالها [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به زیارت تو کشانده ، هشدار دهد و کسی از درونم فریاد بزند که :[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]های! میدانی فاصله ی خونی که در رگ توست با آن قطره های خون در چیست؟[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]من کجا و تو کجا که شنیدم چقدر راحت چشمت را به زرق و برق چراغ های[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]شهر بستی!چراغ های چشمک زنی که مردمش را از نگاه به آسمان باز می داشت [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و تو اما دنبال ستاره ها بودی و همین شد که خودت هم یکی از ستاره های آسمان شدی.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]من کجا و تو کجا که شاید در یک لحظه ملک.تی ، به قشنگی تمامی عمر آدم ها ،[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کوله بار گناهانت را زمین گذاشتی و قنوت گرفتی، سجده کردی،[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]سجده شکر یا توبه نمی دانم ، هرچه بود در یک لحظه عهدی بستی و تمام شد [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و همه چیز از همین یک لحظه شروع می شود ، لحظه هایی که شاید[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif] یک چشم برهم زدن بیشتر طول نکشد ، اما چشمه ای در قلب آدمها می جوشانند [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]که سعادت عمری را رقم می زند، لحظه ای که میثاق می بندی همان باشی که او می خواهد.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]وقتی بر خاکی که روی آن افتاده بودی قدم می زدم ، با تو پیمان بستم،[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کوله بار گناهانم را همان جا روی زمین بگذارم و همان میثاقی را ببندم [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]که تو با خدا بستی.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هنوز کلام پیر جماران را از یاد نبرده ام که گفت جنگ هنوز تمام نشده است،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]جنگ ما جنگ حق و باطل است و تا پایان تاریخ ادامه خواهد داست [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و من هر روز در کشاکش زندگی معنای این کلامش را در می یابم ،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در جنگی که هنوز تمام نشده است با مسئولیتی شاید هزاران بار سنگینتر.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]گاهی که بار سنگین این مسئولیت را بردوشم احساس می کنم دلم برای[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]آسمان تنگ می شود.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و تو می دانی که در این زرق و برق شهرها پیمودن راه آسمان [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چقدر سخت است.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]همراهیم کن [/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]...تا شاید من هم به آسمانیها بپیوندم.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]...تا شاید من هم یکی از همانهایی باشم که امام عصر(عج) ، برای خودش انتخاب می کند.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]... تا شاید من هم مثل تو پرواز کنم.[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک

منبع : شوق پرواز
[/FONT]

 
بالا