شيطان مزد عمل مى گيرد

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"






بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


بعد از آن كه شيطان از سجده كردن بر آدم سرپيچى كرد و ازبهشت بيرون شد.
گفت : پروردگارا! حالا كه مرا بيرون و از رحمت خود دور مى كنى ،عبادات من چه مى شود، هزاران سال عبادتت كرده ام كه فقط چهار هزار سال آن را به دوركعت نماز گذراندم ! علاوه بر آن خودت فرمودى ، عمل عمل كنندگان را ضايع نمى كنم !(121) آيا سزاوار است كه با يك اشتباه ، مزد عمل چندين هزار ساله من به كلى از بين برود؟


خطاب از مصدر جلال رسيد كه مزد هيچ كس در پيش من ضايع نمى شود؛ ولى كسى كه قابليت نداشته باشد پاداش كارش را در آخرت دهم در دنيا هر چه بخواهد، مى دهم . شيطان عرض كرد: من هم مزد عمل خود را در دنيا از تو طلب مى كنم . چون به واسطه آدم جهنمى شدم حاجات خود را درباره آدم و فرزندان او قرار مى دهم ! خطاب شد: حاجات خود را بگو تا به تو ببخشم !

شيطان در جواب گفت
:
اول آنكه ، اجازه دهى تا روز قيامت زنده باشم . خدا در جوابش فرمود: اگر مى خواهى از صدمه مرگ و جان كندن نجات يابى يا شربت ناگوار آن را نجس ، اراده من بر اين است كه هر كسبه دنيا آيد مزه مرگ را بچشد و اگر كسى مرگ سراغش نيايد در آخرت هم كه مردن نيست . آن روز همه زنده مى شوند، مؤمنان در ناز و نعمت بهشت و مشركان در عذاب و نقمت جهنم خواهند بود.
چون نجات از مرگ براى كسى نيست ؛ تو را مهلت مى دهم تا روزى كه معلوم است .(122)
- شايد مراد روز ظهور امام عصر - عجل الله تعالى فرجه الشريف - باشد كه به دست لشكر آن حضرت كشته مى شود و شايد هم روز آخردنيا باشد -.(123)


دوم اين كه ، خدايا! از تو مى طلبم كه درمقابل هر يك از فرزندان آدم ، دو فرزند به من عطا كنى ! از اين رو، در اخبار واردشده : برابر هم يك نفر از اولاد آدم كه متولد مى شود، دو شيطان بر او مسلط است و اورا اغوا مى كنند.


سوم ، گفت : خدايا! از تو مى خواهم كه مرا در بدن اولاد آدم مانند خون جريان دهى كه از هر جاى بدن او بخواهم ، بتوانم او را به معصيت بكشانم .


چهارم . از تو مى خواهم كه فرزندان آدم ما را نبينند، ولى ما آنها را ببينيم !


پنجم ، از تو مى خواهم اين قدرت را به من بدهى كه به هر صورت بخواهم بتوانم درآيم . بنابر اين (در هر جا و هر شكلى كه مى خواهد در مى آيد تا شايد مردم را فريب دهد). همان طور كه در روز سقيفه بنى ساعده ، مجلس شوراى مكه كه عليه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم تشكيل شده بود، خود را به صورت پيرمردى نجدى در آورده وكار را براى آنان آسان كرد (كه در داستان شيطان و مجلس شوراى مكه بيان شده است ). ودر اول خلافت ابوبكر به شكل پيرمردى زاهد در آمد، اول به ابوبكر بيعت كرد تا مردم تشويق شدند(124)و ده ها داستان ديگر كه در مباحث كتاب آورده شده است .


ششم . پروردگار! از تو مى خواهم تا روح در بدن اولاد آدم است بر آن مسلط باشم !


هفتم ، عرض كرد: خدايا! از تو مى خواهم مرا مخصوصا در سينه آدم و اولاداو مسلط گردانى تا او را وسوسه كنم . چنان چه در قرآن مى فرمايد:
الخناس الذى يوسوس فى صدور الناس من الجنه و الناس ؛
شيطانى كه وسوسه و انديشه بد در دل مردم مى افكند، وسوسه او، هم در دل جن باشد و هم در دل انسان.(125)
خداوند هم درپايان هر يك از خواسته هاى او فرمود، راضى شدم . وقتى شيطان اين حاجات را از خداوندگرفت ، عرض كرد:
فبعزتك لاغوينهم اجمعين(126)
اى خدا! به عزت و بزرگوارى خودت ، همه آنهارا گمراه و از راه راست منحرف مى كنم .
سپس شيطان گفت : من آنها را از پيش رو (آنها كه آخرت را در پيش دارند در نظرشان كوچك و ساده جلوه مى دهم ) و از پشت سر (آنها را كه به جمع آورى اموال و ثروت مشغول هستند به بخل و نپرداختن حقوق واجب دستور مى دهم ) و از طرف راست (امور معنوى را به وسيله شبهه و شك و ترديد ضايع مى سازم )، و از طرف چپ (لذت مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى دهم .) و سراغشان مى روم و تو اكثر آنها را شكر گزار نخواهى(127)يافت .
 
بالا