آیا خداوند شیطان را گمراه نمود؟!

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

یقینا در خداوند متعال ظلم و بی عدالتی وجود ندارد، و گمراه کردن بندگان از بارزترین نمونه های ظلم است، و اگر در جائی چنین نسبتی به خداوند داده شود فقط بعنوان اینکه خداوند قانونگذار است می توان پذیرفت، یعنی او برای هر قدم بدی عاقبت بدی نیز در نظر گرفته است، مثلا قتل را نتیجه خوردن سمّ و سقوط از ارتفاع معین نموده همچنین توجه نکردن به ندای فطرت و توحید را سبب گمراهی از حق و حقیقت مقرر داشته است، پس او تأثیر را در سبب قرار داده اما فراهم کردن سبب را در اختیار بندگان قرار داده است اما اینکه تمام اسباب گمراهی را خداوند فراهم نموده باشد این قطعا ظلم است، علامه طباطبائی توضیح بسیار خوبی دارد (ترجمه تفسیر المیزان ج 12 ص 237-238)


حرف" باء" در جمله" بِما أَغْوَيْتَنِي" باء سببيت است، و حرف" ما" مصدريه است كه جمله را چنين معنا مى‏دهد:" پروردگارا من اغواء كردنت را سبب قرار مى‏دهم براى اينكه فساد را در نظر بشر جلوه دهم و بدينوسيله اغواى خودم را در دل آنها هم بيندازم" و اين همان معنايى است كه از جمله" أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا" (قصص63) نيز استفاده مى‏شود...
و از اينكه ابليس اغواى خود را به خدا نسبت داد و خدا هم نه آن را رد كرد، نه جوابش داد مى‏فهميم كه مقصود از آن غوايت، قضيه سرپيچى از سجده بر آدم نبوده، براى اينكه هيچ رابطه ‏اى ميان سرپيچى او و معصيت انسان نيست، تا آن سبب اين شود، و ابليس با سرپيچى خودش وسيله معصيت بشر را فراهم كند.


بلكه مقصود از اين اغواء آن غوايتى است كه از خطاب خدايى استشمام نمود، و فهميد كه لعنت مطلقه خدا كه همان دورى از رحمت او و گمراهى از طريق سعادت است، براى هميشه در باره‏ اش مسلم شده، البته اين استقرار لعنت گزافى و بيهوده نبوده، بلكه اثر آن اغوايى است كه خودش براى خود پسنديد، پس اضلال خداى تعالى در باره او اضلال ابتدايى نيست، بلكه اضلال مجازاتى است، كه مكرر گفته‏ ايم جائز است و هيچ اشكالى ندارد، و به همين جهت بود كه خداى تعالى هم آن را انكار نكرد و در آيه:" يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ" «1» به بيانى كه در ذيل آن و در چند جاى اين كتاب گذرانديم، به آن اعتراف و تصريح نموده است.


اينجاست كه معناى سببيت اغواى شيطان براى غوايت مردم درست در مى‏آيد، يعنى بخاطر اينكه او خودش دور از رحمت خدا و دور از سعادت شده و اين دورى بخاطر لزوم و هميشگى لعنت خدا لازمه او گشته، لذا هر وقت كه با وسوسه ‏ها و تسويلات خود به درون دلى رخنه كند، و نزديك شود همين نزديكى او باعث دور شدن آن دل است از خدا و رحمت او. و اينكه مى‏گوييم: او مردم را اغواء مى‏كند، معنايش اين است كه اثر غوايت خود را در آن دل مى‏اندازد.
اين آن حقيقتى است كه دقت و تدبر در آيات قرآنى آن را به دست مى‏دهد، و خلاصه‏ اش اين شد كه: منظور از اغواى خداى تعالى شيطان را، اغواء و اضلال ابتدايى نيست. بلكه به عنوان مجازات است، و جمله" وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي" هم آن را افاده مى ‏كند.

والسلام.
ـــــــــــــــــــ
(1)بقره 26: خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى‏ كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مي ‏سازد!(كانون گفتگوي قراني)
 
بالا