برکات انتظار

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

قلّه ی بلوغ جهان

ابتدا بايد روشن شود در «انتظار فرج» به كجا بايد نظر کرد؛ چون در شرایطی شما منتظر هستيد، که چيزي را در افق خود بشناسيد، و به آن افق به اميد ظهور آن چيز نظر کنيد. از آن جايي كه پيامبر اسلام خاتم پيامبران هستند با ايشان تاريخِ زمين به قله ي انتهاييِ بلوغ خود ميرسد و دُور عالَم كه با حضرت آدم شروع شد. با به صحنه آمدن آخرين پيامبر(ص)، بستر ظهور نهاييترين کمالات ميگردد، پس بايد ظهور نهايي را بسيار مهم ارزيابي کنيم.

آنقدر ظهورِ جنبه هاي نهايي کمالِ عالم حتمي است که رسول خدا(ص) از يک طرف ميفرمايند: نزديکي من به قيامت در حد نزديکي دو انگشت است.[1] و از طرف ديگر ميفرمايند: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ وَلَدِيَ الْمَهْدِي‏»[2] سوگند به آنكه مرا به حق مبعوث كرده اگر نماند از دنيا مگر يك روز، هر آينه آن روز را خداوند آنقدر طولاني ميکند تا فرزندم مهدى ظهور كند. در چنین شرایطی تمام آنچه لازم بود با ظهور آخرين دين ظاهر شود پيش ميآيد و لذا با ظهور ایشان همه ي حقايقِ غيبي که امکان ظهور دارند، به صحنهي ظهور ميآيند.


نه تنها رسول خدا(ص) عصارهي همهي پيامبرانند که مهدي(عج) نيز باطن شريعت همهي انبياء ميباشد. حضرت عيسي(ع) مأموريتي دارند غير از آنچه حضرت موسي(ع) مأمور آن هستند ولي خاتم الرسل(ص) در مقام ظهور جامعيت اسماء الهي به صحنه آمدند تا عصارهي کار همه ي انبياء را به ميدان بياورند و بر همين اساس خداوند با تمام اسمائش در قرآن ظاهر شده، قرآني که بر قلب پيامبر(ص) نازل شده و با آن متحد گشته است.

با توجه به اينکه اسماء الهي تماماً در آخرين دين ظاهر شده و با توجه به اين که اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايند: «ما مِنْ عِلْمٍ اِلاّ وَ اَنَا اَفْتَحُهُ وَ ما مِنْ سِرٍّ اِلاّ والْقائمُ يَخْتِمُهُ»[3] هيچ علمي نيست مگر اين که من آن را گشودم و هيچ سرّي نيست مگر آن که قائم آن را به انتها رساند. پس همهي اسرار دين توسط حضرت قائم(عج) ظاهر ميشود. دُور اين جهان، با ظهور مقدس امام زمان(عج) به انتها و کمال خود ميرسد. اين اولين نكته اي است كه بحمدالله همه ي عزيزان به آن اعتقاد دارند.


1- امالي شيخ مفيد، ص 188.

2- كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص 280.

3- تحفالعقول، ص 271.
 
آخرین ویرایش:

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : برکات انتظار

زيباييهاي انتظار فرج


زيباترين اعتقاد، اعتقاد به اين نکته ي مهم است که بدانيم مقصد و مقصود همه ي انبياء و اولياء، ظهور وجود مقدس امام زمان(عج) است. در اين رابطه حضرت صادق(ع)ميفرمايند:

آيا شما دوست نداريد كه حق ظاهر شود و عدالت در شهرها برقرار گردد و حالِ همهي بندگان خدا نيکو شود و كلمهي الهي جمع گردد و ميان دلهاى پريشان الفت پديد آيد و خدا در سراسر زمين معصيت نشود و حدود الهى بر خلقش اقامه و حق به صاحبش برگردد تا هيچ حقى از ترس هيچ خلقى زير پرده نماند؟ به خدا اي عمّار! كسى از شما بر اين حالِ انتظاري كه داريد نميرد جز آنكه در نزد خداى عز وجل از بسياري از حاضرين بدر و احد افضل باشد. ملاحظه کنید انتظار آگاهانه به ظهور مهدي(عج) شخصیت معنوی انسان را تا کجا متعالی می کند که از بسیاری از حاضران بدر و احد افضل می شود.


باز حضرت صادق(ع)در رابطه با نظر به حضرت مهدي(عج) ميفرمايند: «لَوْ اَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَيّام حَياتي»[1]اگر او را درک کنم همهي عمر در خدمتش خواهم بود. زيبايي انتظار به قدري است که امام حسين(ع)نقل ميفرمايند: مردي نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدي(عج) پرسيد.


حضرت اميرالمؤمنين(ع)وقتي صفات او را ذکر کردند با حالتي سرشار از عشق و شيدايي «أوْمَأ بِيدِهِ إلي صَدْرِهِ شوقاً إلي رُؤْيتِهِ»
[2]به سينه ي خود اشاره کردند و فرمودند مشتاق ديدار او هستم. آنقدر جايگاه حضرت مهدي(عج) ارزشمند است که حضرت موسي(ع)از خدا تقاضا ميکنند: «پروردگارا مرا قائم آل محمد قرار بده و خداوند فرمود: او از نسل احمد است»[3] اينها نشان ميدهد افق همه ي انبياء و اولياء شرايطي است که وجود مقدس امام زمان(عج) در آن ظهور ميکنند؛ چون اگر كسي بخواهد با تمام رحمتهاي ممكني كه خداوند در صحنه ي حيات بشريت ظاهر ميكند ملاقات نماید، بايد تقاضاي حضور در زمان حضرت صاحب(عج) را داشته باشد و همواره تمنّاي چنين شرايطي در او شعله ور بماند و انتظار فرج به معني کامل آن از اين قرار است.


انسانِ منتظر، نظر به قطبي دارد كه تمام اسماء الهي در آن شرايط از باطن به ظاهر ميآيد و سرّيترين حقايق عالم آشکار ميشود به طوري که در هيچ شرايطي تا آن اندازه زمينه ي نمايش حق فراهم نبوده است.

بايد بر اين نکته تأمل کرد که راز بركاتي كه انتظار فرج در بر دارد در كجاست و چرا اينهمه بركت در چنين فرهنگي نهفته است؟ اصليترين حالتِ روحي که در فرهنگ انتظارِ فرج براي جامعه پديد ميآيد، فرهنگ گذار از وضع موجود و نظر به وضع مطلوب و زندگي با وضع مطلوب است.

انسان منتظر در فرهنگ انتظاری که شیعه ترسیم کرده، شخصيتي است که نسبت به آنچه بر جهان مي گذرد از آن جهت که حجاب حقيقت است، راضي نيست و شرايطي را ميشناسد كه محل و مجلاي حقيقت است.


انسان منتظر نظرش به شرايطي است كه در آن شرایط، بسياري از ابعاد سرّي و غيبيِ وجود انسان و عالمِ وجود، ظاهر ميشوند و حقايقي در آن شرايط ظهور ميکند که در حال حاضر هنوز ظاهر نشده و به همين جهت بسياري از ابعاد حقيقت، تنها و بيجواب مانده و ائمهي معصومين(ع) با نظر به آن شرايط، بر برکات انتظار تأکيد فراواني نمودهاند و زمان غيبت حجت الهي را شرايط پروراندن روحيهي انتظار بهحساب آورده و بر پايدارماندن بر عهد انتظار از طريق تبعيت از فقها تأکيد دارند، از جمله حضرت امام حسن عسکري(ع)ميفرمايند: «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعَهُم‏»[4] و اما هركس از فقيهان كه نفس خود را پاس دارد و دين خود را حفظ كند و به مخالفت با هواهاى نفس خويش برخيزد و فرمان خداى را اطاعت كند، بر مردم است كه از او تقليد كنند و چنين خصوصياتي را بعضى از فقيهان شيعه دارا هستند و نه همه ي آنان‏. از اين طريق دورهي غيبت امام معصوم دورهي آمادگي جهت به ظهورآمدن سرّيترين حقيقت عالم وجود می گردد.




[1] - غيبت نُعماني، ص 245.

[2] - همان، ص 212، ح 1.

[3] - اثبات الهداة، شيخ حر عاملي، ج 3، ص 541.

[4] - بحار الأنوار ، ج‏2، ص 88.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : برکات انتظار

اولين حجابِ حقيقت


در صدر اسلام افكاري به صحنه آمد كه حقيقت اسلام را که رجوع به انسان معصوم بود به حجاب برد. با رحلت پيامبر(ص) چهرهي حقيقي اسلام به حاشيه رفت و دیگر در سطح روابط اجتماعي از آن اسلام خبري نبود، اسلامي كه مسلمانان به كمك آن در امور معرفتي و اخلاقي قدم به قدم بالا بيايند و آماده شوند جهت نيل به عاليترين معارف قدسي و فضائل اخلاقي. اين اولين نکتهاي است که بايد مدّ نظر عزيزان باشد.

آري موانعی پیش آمد که نگذاشت اسلام حقيقت خود را بنماياند. البته اگر جامعهي اسلامي با مديريت ائمه(ع) اداره مي شد معنايش اين نبود كه بشر، دوران انتظارى نمی داشت و خود در طول اين دوازده نسل، به نهايت مطلوب خود می رسيد، بلکه بشر نیاز به دواران انتظار داشت.

وقتي اهل البيت(ع) از مديريت جامعه حذف شدند، اسلامي به صحنه آمد كه نميتوانست ابعاد الهي انسانها را قانعكند. امويان و عباسيان جهت رفع نقصِ پيش آمده از يک طرف كتابهاي زيادي را از يونان ترجمه و وارد جامعه كردند و از طرف ديگر اسرائيليات را براي تفسير دين وارد دين نمودند تا به کمک انديشه ي يهودي، قرآن را تفسير كنند. مسلمانان عملاً از اوّليترين نتايجي که ميتوانستند از اسلام بگيرند مثل عدالت و آزادي محروم شدند.

وقتي نور اهل البيت(ع) در حجاب رود چيزهايي جايگزين اسلام ميشود که حقيقتاً اسلام نيست. و اين اولين حجاب بزرگي بود كه اسلام حقيقي را پوشاند. در حالي که اگر چشمها از غدير برداشته نشده بود، «غدير» شروع آن روندى بود كه مى‏توانست بشر را از اين مرحله خارج كند و به مرحله‏ى ديگرى وارد كند.

 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

هر جا چراغي در ميان است، خبر از تسليم انسان در مقابل حق ميدهد و این که او به نفس امّاره پشت كرده است. در این صورت، حتماً حامل آن چراغ بر بام انتظار ايستاده است و جلوهاي از زمينهي ظهور فرج كلّي را با خود دارد. زيرا كسي كه در فرهنگ انتظار بهسر ميبرد ظلمات زمانه بر او حاكم نميشود و اين اولين بركت از برکات انتظار است.

چنين کسي بدون آنكه به غاري پناه ببرد، در جامعه به وظيفهي خود مشغول است. ولي در عين حال مواظب است تا گرد و غبارِ ظلماني آخرالزمان بر او ننشيند. زيرا او ميداند از يک طرف خداوند چه شرايطي را با حاکمیت امام معصوم، براي بشريت رقم زده است و از طرف ديگر با غيبت امام معصوم چگونه باطل جاي حق را گرفته است. چنين انساني ميتواند خودآگاهي و دلآگاهي لازم را به مردم زمانه خود بدهد تا بفهمند چگونه گرفتار ظلمات زمانه شدهاند و راه برونرفت چگونه است.
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"

انسانی که منور به نور بصيرت شد ميداند مشکل اصلي کدام است و چه نوع زندگي را بايد مدّ نظر انسانها قرار داد. در آن صورت است که معلوم ميشود اشکال اساسيِ وضع موجود جهان چيست و چرا مشکلات گريبان بشريت را گرفته و چرا هرچه تلاش ميشود، هيچ راهي براي برونرفت از آنها ظاهر نميشود. اگر عميقاً روشن شد ظلمات آخرالزمان به چه معني است، آن افق نوراني شروع به طلوع ميکند و انسان وارد فرهنگ انتظار خواهد شد و چنين حالتي يقيناً به ظهور حضرت صاحبالأمر(عج) ختم ميشود، چون انتظار به معني حقيقي آن پديدار شده است.

انسان منتظر معني جامعه اي را که حضرت باقر(ع) ترسيم نمودند ميفهمد که در آن گنج هاي زمين ظاهر ميشود «وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِيْنهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»1 و خداي تعالي به واسطهي حضرت قائم(عج) دين خود را بر همه ي اديان پيروز ميگرداند. چنین انسانی ظلمات آخرالزمان را ميشناسد و ميتواند به مردم معرفي کند که جايگاه گرفتاري هايشان کجا است و چرا در چنين واديِ هولناكي فرو افتاده اند و راه رهايي از ظلمات عصر غيبت را با ورود در فرهنگ انتظار نشانشان خواهد داد.
..............

كمال الدين و تمام النعمة، ج ‏1، ص 331.
 
بالا