بیوگرافی هنرمندان

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
- آزیتا حاجیان (هدی حاجیان) دارای مدرک تحصیلی لیسانس در رشته بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر است. وی همسر سابق محمدرضا شریفینیا (بازیگر و برنامه ریز) بود و همچنین مادر مهراوه و ملیکا شریفی نیا (بازیگران) است. او فعالیت هنری خود را از ۱۳۵۴ با نمایش «خورشید خانم آفتاب کن» آغاز کرد.
از دیگر نمایشهای او میتوان به «بهرام چوبینه»، «ژاندارک»، «نسل آواره»، «نمایش بی کلام»، «دایره گچی قفقازی» و ... اشاره کرد. حاجیان فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۸ با فیلم «دزد عروسکها» ساخته محمدرضا هنرمند آغاز کرد.




زندگی خصوصی
آزیتا حاجیان پس از جدایی از محمدرضا شریفی نیا، 2 سال قبل با محمد کریمی هراتی ازدواج کرد. همسر وی در سال 1356 هم دانشگاهی او در دانشگده هنرهای دراماتیک بوده، ایشان طراح صحنه تئاتر هستند و در یکی از نمایش ها که حاجیان نقش ژاندارک را بر عهده داشت به عنوان طراح صحنه در کنار گروه حضور داشتند.

ایشان با یکی از دوستان خوب آزیتا حاجیان که هم دانشگاهی بودند ازدواج کرد و به خارج از کشور مهاجرت کرد، اما متاسفانه همسر ایشان بر اثر بیماری از دنیا رفتند و ایشان دوباره چند سال پیش به ایران بازگشتند.

آقای هراتی علاوه بر اینکه رشته طراحی داخلی را در کانادا خوانده اند، فارغ التحصیل رشته معماری نیز هستند و به طور حرفه ای نقاشی می کنند

 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

مسعود رایگان (زاده ۱۳۳۰، خرمآباد) هنرپیشه سینما و همسر رویا تیموریان است.وی دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکدههنرهای دراماتیک است. مسعود رایگان چند سالی را در اروپا و کشور سوئد به بازیگری پرداخته ولی در سال ۱۳۸۰ به ایران بازگشت. نام مسعود رایگان با فیلم خاموشی دریا بر سر زبانها افتاد اما خیلی دور، خیلی نزدیک او را به شهرت رساند، به طوری که جایزه جشن خانه سینما را برای بازی در این فیلم از آن خود کرد. وی همچنین کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، برای بازی در این فیلم شده است.
زندگی نامه رایگان هنرپیشگی را از کودکی و با پردهخوانی در کارهای پدرش آغاز کردهاست، بعدها در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ در فیلمی از مرتضی جزایری بازی کرد در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ با چند برنامه تلویزیونی همکاری کرد و سپس به سوئد رفت. وی علاوه بر تحصیل در مدرسه فیلم سوئد با مراکز اینترنشنال کالجر، فرهنگ ملل و تئاتر شهر، تئاتر ملی، تئاتر اوروبرد، تئاتر القبر همکاری کرد و برنامهای تحت عنوان دستهای روشن برای شبکه ۲ تلویزیون سوئد کارگردانی کرد، همچنین در فیلمی از سوزان اوستن کارگردان برادران آمادتوس، تحت عنوان زندگی خطرناک بازی کرد و همچنین در چهار مجموعه تلویزیونی در سوئد نقش آفرینی کرد. رایگان سال ۱۳۸۰ به دعوت وحید موساییان به ایران آمد و در فیلم خاموشی دریا بازی کرد. او بار دیگر به دعوت رضا میرکریمی به ایران آمد و در نقش اول فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک، ساخته رضا میرکریمی بازی کرد.

تلوزیونمدار صفر درجه، ۱۳۸۶
شمس العماره، ۱۳۸۸
خسته دلان، ۱۳۸۸
جست و جو گران، ۱۳۸۸
در مسیر زایندهرود، ۱۳۸۹
سقوط یک فرشته ، ۱۳۹۰
www.taknaz.ir_upload_55_0.671898001314525536_taknaz_ir.jpg


 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

در سحرگاه روز 14 تیر ماه سال 1345 همزمان با میلاد پیامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) حوالی اذان صبح ، محمد مهدی واعظ اصفهانی در خیابان 17 شهریور ( میدان شهدا ) تهران به دنیا آمد . پدر ایشان اهل اصفهان بودند و مادر ایشان متولد تهران هستند اما بواسطه ایشان هم اصلیت اصفهانی دارند . از نوادگان وحید دستگردی (شاعر معروف) ، تك فرزند خانواده و متاهل هستند
مرحوم پدر ایشان وقتی زمزمه و صداهای محمد را شنیدند و تشخیص دادند كه می تواند بخواند سعی كردند با راهنمایی و سوق دادن وی به سمت قرآن كریم به خواندن وی شكل و جهت ببخشند
تحصیلات ابتدایی را در دبستان علوی به پایان برد و در مسابقات قرآن قبل از انقلاب در رده نوجوانان مقام كسب كرد . به خاطر كسب مقام در مسابقات قرآن قرار شد به كویت اعزام شود كه این سفر به خاطر مخالفت مادر لغو شد . از اوان کودکی قرائت قرآن کریم را به سه روایت نزد اساتید وقت آموخته و از شیوه های مختلف این فن به ویژه شیوه استاد "مصطفی اسماعیل" بهره مند شده است . تاکنون در محافل مهم بسیاری از حضور دکتر اصفهانی برای قرائت قرآن استفاده شده استگفته های خانم زهرا شجاعی رئیس سازمان مشاركت زنان را از 12 بهمن سال 1357 بخوانید : « روزی كه قرار بود امام وارد ایران شود، دوازدهم بهمن، كمیته ای برای استقبال اولیه از ایشان در فرودگاه شكل گرفت. كمیته، نمایندگانی از اقشار مختلف مردم را برای حضور در سالن فرودگاه (سالنی كه در حال حاضر خراب شده است) انتخاب كرد. از میان دانشجویان نیز 150نفر انتخاب شدند، از هر دانشكده ای یك خانم و یك آقا. من هم به عنوان نماینده خانم دانشكده خودمان برای استقبـال انتخـــاب شـدم و مهندس علاقه مندان از میان آقایان ، دانشجویان و دانش آموزان چون از نظر سنی از همه كوچكتر بودند، به بالكن برده شدند، اتفاقاً بالكن مشرف به سالن بود. اول قرآن توسط دكتر محمد اصفهانی واعظی كه آن موقع 8 - 7 ساله بود[که البته ایشان آن موقع ۱۲ سال سن داشتند]، قرائت شد و بعد پیام دانشجویان. آنگاه سرود «خمینی ای امام » را دانشجویان و دانش آموزان اجرا كردند. بعد از استقرار امام نیز من به عنوان خبرنگار در اطراف محل اقامت امام حضور داشتم. فرمهایی به ما داده بودند كه هر اتفاقی در آن حوالی میافتاد، در آن فرمها یادداشت میكردیم. یك شب هم به اتفاق چند دانشجو، توانستیم با امام ملاقات خصوصی داشته باشیم »
ایشان با رتبه 176 كنكور در رشته پزشكی در تهران مشغول تحصیل شدند و سر انجام در سال 1376 فارغ التحصیل در رشته دكترای پزشكی در طب عمومی شدند . محمد جوان بواسطه دایی خود كه اهل هنر و از علاقه مندان سرسخت موسیقی است به آقای شجریان معرفی شدند و ایشان گفتند كه صدای شما به درد آواز می خورد . بعدها با آقای فریدون شهبازیان آشنا شدند و ایشان محمد اصفهانی را به سمت موسیقی پاپ سوق دادند و اولین كار ایشان با نام فرصت بدرود با شعری از استاد دكتر قیصر امین پور و آهنگ محمد جوان و تنظیم استاد فریدون شهبازیان در سال 1376 از صدا و سیما پخش شد
مرحوم پدر ایشان هم صدای خیلی خوبی داشتند و نیز پزشك هم بودند و در زمان رژیم شاه جزو عناصر انقلابی به شمار می آمدند . پدر ایشان بارها و بارها زندانی شدند و فشار شكنجه های شدید را متحمل شدند و در سال 1359 و در زمانی كه محمد تنها 14 سال داشت به سبب شكنجه هایی كه در زندانهای شاه متحمل شدند سكته كرده و در گذشتند
« آوای فاخته » اولین سریالی بود كه تیتراژش را اصفهانی اجرا كرد
بابك بیات در مورد او گفت :« آهنگ آسیمه سر را آنقدر نگاه داشتم تا یك صدای مناسب اجرا پیدا كنم و خوشحالم كه این امانت را به صاحب اصلیش سپردم
مدرك رسمی غریق نجات از فدراسیون و اتفاقا خط بسیار خوشی دارند و چند سالی را هم در رادیو بواسطه شغلش نویسندگی كرد
یكی از بهترین خاطرات ایشان انصراف از طلاق زوجی بواسطه آهنگ حسرت بوده و دیگری هم مربوط به دوره كارورزی است : «در دوره كارورزی كه مشغول تحصیل پزشكی بودم آقایی كه سكته مغزی كرده بود را به بخش ما آوردند . من زیر نظر استادمان در بخش مغز و اعصاب كار می كردم . پزشكها امیدی به زنده ماندن این مرد نداشتند خانواده اش هم همینطور ، چون او در حالت بیهوشی بود . اما ایشان بعد از ده روز كه تحت مراقبتهای شدید ما قرار داشت با روند غیر عادی و معجزه آسایی بهبود یافت . آن روزی را كه خانواده اش در حال بردن او به خانه بودند هرگز فراموش نمی كنم ، این روز یكی از بهترین روزهای زندگی ام بود . دنیای پزشكی سرشار از این لحظه های شیرین است
در زمینه كارهای هنری فرد بسیار با وسواسی هستند به همین خاطر ترجیح می دهند كه كمتر كار كنند اما كار خوب به مردم عرضه كنند . نمونه بارز آن را می توان آلبوم بركت دانست كه پس از حدود 30 ماه بعد از آلبوم هفت سین به بازار آمد و به دست علاقه مندان رسید . آلبومهای النور ، گلچین ، حسرت ، فاصله ، تنهاترین سردار ، تنها ماندم ، ولایت عشق ، ماه غریبستان ، نون و دلقك ، هفت سین ، بركت ، جمعا 11 آلبومی هستند كه دكتر محمد اصفهانی تا به امروز به بازار عرضه كرده است . هم اكنون مشغول تهیه كارهای تصویری كنسرت های اصفهان و تهران با نام حضور 1 و حضور 2 است كه به زودی به بازار عرضه می گردد
و ... « واقعا نمی توانم نقش خانواده ام را در روند كاری ام نادیده بگیرم. اگر فرض را بر این بگذارم كه محمد اصفهانی یك فرد"موفق"است قطعا این موفقیت بدون حمایت و پشتیبانی خانواده میسر نیست. وسواس من به آلبوم اخیر و شاید همه كارهایم همواره افرادی را كه به نوعی با من سرو كار دارند آزار می دهد كه اینجا فقط می توانم بسیار تشكر كنم .... به كار هنری ام تعصب دارم و همواره تلاش می كنم تا ضعف هایم را كاهش دهم . »
و اما مطلب پایانی :
« دکتر محمد اصفهانی نه تنها یک خواننده و آهنگساز یگانه و بی همتاست بلکه الگوی شخصیتی ایده آلی برای نسل جوان بشمار می آید . مراجعه به یک بیوگرافی ساده و کوتاه از زندگی او این مطلب را اثبات می کند . اصفهانی صدای ماندگاری است که تا قرون دیگر هم نظیر آن ظهور نخواهد کرد . او از این موهبت الهی توانسته به بهترین شکل استفاده کند . فلسفه وجود و مضامین عارفانه را در قالب سمفونی عظیم موسیقایی و به نحو احسن ارائه کرده است . بطور مثال ضرب تنبکی که به آلات موسیقی غربی تبدیل میشود و در طول آن ملودی کاملا ایرانی حاکم است ترانه ای می شود که صدای هنرمند ما در آن طنین انداز شده و خانه دل را ویران می کند و اتفاقا خانه دل نام می گیرد و یا نوای تارهای قانون که آغازگر یک ملودی و ترانه عظیم و باشکوه میشود که ابرهای تار دل آدمی را کنار می زند تا آفتابهای مهربان ترانه ای ازلی را به شنونده یادآوری کنند و اتفاقا آفتاب مهربانی نام می گیرد . او دل شکوه گری دارد که شکوه می سازد و یا از شکایت هجران ، با تو می گوید . شب افروزی که دلواپسی هایم را با صدایش مرهم میگذارد . معصومیتی که از دست رفته را جز او و نوای او که می تواند بازگو کند که دلها باورکنند دلها را . فقط سوز نای سوزناکش می تواند به من و تو بفهماند که ماه غریبستان در چاه غم فریاد میزند تنهایی اش را و یادگار او برای من و تو همان فریاد است و پنجره هایی که برایمان رو به عالم بالا میگشاید . هنرمند دستت را می بوسیم و به یادت داغ از دل می زدائیم چرا که غمت از هرچه شادی دلگشاتر است . با صدای تو پرنده ای شدیم و شب تار را در نوردیدیم.
 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

بیوگرافی فریبرز عرب نیا
نام: فریبرز عرب نیاتاریخ تولد: 1343مدرک تحصیلی: لیسانس گرافیک از دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر.همسر سابق آتنه فقیه نصیریهمسر فعلی عسل بدیعی ............................................... - هم زمان با تحصیلات دانشگاهی، آموزش سینما را در مجتمع آموزشی سینما آغاز کرد و مدتی نیز کلاسهای بازیگر تئاتر را در کانون تئاتر تجربی گذراند. - نمایش هایی که طی این دوره بازی و کارگردانی کرده عبارتند از: آوازخوان طاس، کالیگولا، دایره گچی قفقازی و ... - فریبرز عرب نیا تا قبل از سال 1374 در هشت فیلم در نقشهای دوم و سوم ظاهر شد و هیچگاه نتوانست توانایی هایش را به معرض نمایش بگذارد. اما وقتی از طرف مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم ضیافت از او دعوت شد، همگان بر این عقیده بودند که کیمیایی قهرمان خود را یافته است. بازی او در فیلم ضیافت یکی از بهترین بازیهای جشنواره چهاردهم فیلم فجر بود.
-اوج هنرنمایی فریبرز عرب نیا در فیلم سلطان بود. او توانست شمایل یک قهرمان به ته خط رسیده را به زیبایی هرچه تمام تر ایفا کند. این نقش آفرینی تا حدی خوب و پذیرفتنی بود که منتقدان ماهنامه فیلم بازی او را بهترین بازی جشنواره پانزدهم فیلم فجر خواندند. این در حالی بود که عرب نیا حتی کاندید دریافت جایزه هم نشده بود. -فریبرز عرب نیا در فاصله بین ضیافت و سلطان سه فیلم بازی کرد. سه فیلم حادثه ای. فیملهایی که نه ارزش ماندگاری داشتند و نه عرب نیا نشانی از خود داشت. عرب نیا تا به امروز همچنان در فیلمهای نچندان مطرح بازی می کند. او می توانست چهره ای ماندگار در سینمای ایران از خود به جای بگذارد اما بیراهه های کارنامه بازیگری او شاید حتی بازیهای بسیار خوبش را زیر سوال ببرد. -فریبرز عرب نیا پس از سلطان، سه چهار بازی خوب هم در کارنامه سینمایی اش ثبت کرد تا همچنان خیلیها به او امیدوار باشند. بازی قابل قبول او در فیلم جهان پهلوان تختی و بخصوص شوکران - هر دو ساخته بهروز افخمی - و بازی متفاوت و بسیار دشوارش در فیلم شیفته فریبرز عرب نیا را به عنوان یکی از چهره های برتر دهه هفتاد سینمای ایران معرفی کرد.
 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

مرجانه گلچین (زادهٔ ۲ اسفند ۱۳۴۷ در تهران)، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. وی خواهر منیژه گلچین (بازیگر) و دخترعموی نادیا گلچین (بازیگر) است.

به گزارش دمساز گلچین در نوجوانی به هنرستان موسیقی رفت و در رشته تخصصی نوازندگی تئاتر فارقالتحصیل شد. او با تشویق خواهرش منیژه که در آن زمان بازیگر بود به بازیگری در تئاتر پرداخت. با بازی در مجموعه تلویزیونی «آئینه» پا به تلویزیون گذاشت و پس از آن در چند سریال تلویزیونی دیگر و در سینما به ایفای نقش پرداخت.
 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

www.taknaz.ir_upload_11_0.302606001289748370_amoo_khosrow.jpg
شناسنامه :
خسرو شکیبایی
متولد: 1323 تهران
وفات: 1387 تهران
تحصیلات: فارغ التحصیل در رشته بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
بازی در تئاتر: 1348 با نمایش زیر گذر لوطی صالح
گویندگی در رادیو: 1347
فعالیت در دوبله : از سال 1349 تا 1347
فعالیت در تلویزیون :1351 با سریال سمک عیار
فعالیت در سینما: 1361 با فیلم خط قرمز
عمده فعالیت در گروه هنر ملی : بازی در نمایشهای سنگ و سرنا ، تامارزوها ، غروب در دیاری غریب( اجرا در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر).
عمده فعالیت در گروه دوم هنر ملی: زیر گذر لوطی صالح ، استر و...
مرحوم شکیبایی قرار بود پس از 14 سال دوری از صحنه نمایش ، در نمایش مسافری در تاریکی نوشته مارشا نورمن به کارگردانی روح الله جعفری در سال جاری، در نقش " سام" بازی کند که اجل به او مهلت نداد و جان به جان آفرین تسلیم گفت
www.taknaz.ir_upload_11_0.400678001289748372_22_8704280238_L600.jpg
 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

نام: مهتاب كرامتی تاریخ تولد: 1349 همسر: بابك ریاحی پور (نوازنده گیتار)...............................................
كارشناسی میكروبیولوژی از دانشگاه آزاد اسلامی.
پس از آنكه در كلاسهای كارگاه آزد بازیگری شركت كرد، برای ایفای نقش هلن
در فیلم / مجموعه مردان آنجلس برگزیده شد. او برای بازی در فیلم مرد بارانی
كاندید دریافت جایزه از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.


نام: مهتاب کرامتی​

تاریخ تولد: 1349​

فارغ التحصیل رشته میکروبیولوژی از دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1373.


گذراندن دوره کلاسهای کارگاه آزاد بازیگری زیرنظر امین تارخ.


همسر بابک ریاحیپور (آهنگساز - نوازنده گیتار).


فعالیت در تلویزیون در سال 1375.


شروع فعالیت سینمایی با فیلم / مجموعه مردان آنجلس (اصحاب کهف) - پس از آنکه در کلاسهای کارگاه آزد بازیگری شرکت کرد - (فرجالله سلحشور) به عنوان بازیگر در سال 1375. او برای بازی در فیلم مرد بارانی کاندید دریافت جایزه از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.​

 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

بیوگرافی شیلا خداداد

در 14 آبان 1359 به دنیا آمدم. مجرد و تنها فرزند خانواده هستم
و خیلی اتفاقی توسط مسعود كیمیایی وارد سینما و بازیگری شدم و در كناربزرگان
این عرصه حضور پیدا كردم. تا به حال در فیلمهای اعتراض، آبی، عیسی
میآید، قلبهای ناآرام و مجموعه تلویزیونی «مسافری از هند» بازی كردهام و
در حال حاضر دانشجوی ترم آخرمهندسی شیمی هستم و بیست واحد بیشتر ندارم تا
درسم تمام شود. بعد از آن تصمیم دارم درباره پیشنهادهایی كه پیرامون بازی
در چند فیلم تلویزیونی و سینمایی به من شده، فكر كنم و به آنها پاسخ
دهم

نمیدانم اگه همین امروز قاسم جعفری مجددا از من دعوت
كند
تا درفیلم «مسافری از هند» بازی كنم و دوباره نقش «سیتا» را قبول
نمایم ،
چه عكسالعملی نشان خواهم داد، اما شاید این باردیگر قبول نكنم
كه در نقش
یك دختر هندی بازی كنم و یا به عبارت سادهتر زن رامین شوم
و حالا كهاین
موضوع دوباره تكرار نمیشود، باید به آینده فكر كنم. البته
تا یادم نرفته
بگویم هنوز وقتیقسمتهایی از سریال «مسافری از هند»
رامیبینم، دلم خیلی
برای رامین میسوزد; به طورمثال در آن سكانسی كه
رامین میخواهد باهواپیما
به دهلینو بیاید تا سیتا را برگرداند، خیلیناراحت
میشوم. به هر حال بازی
در اینمجموعه برای من بسیار آموزنده
بود

با مسافری از هند مطرح شدم
قبل از «مسافری از هند» در چند فیلم سینمایی و سریال بازی
كرده
بودم، ولی اگر اغراق نكرده باشم، در سریال مسافری از هند با
نقش
«سیتا»معروف شدم; چرا كه وقتی اظهار علاقه مردم را در خیابان و
هنگامی كه
با من روبهرو میشدند، دیدم این مطلب را متوجه شدم و همین
موضوع مسئولیت
مرا بیشتر میكند; چون باید با مطالعه بیشتر به پیشنهادهای
دیگر پاسخ بدهم تا
باز هم بتوانم با بازی مجدد خود، ذهنیت روشن مردم
رانسبت به خودم تقویت
كنم


گریه كردم

در سكانسی از «مسافری از هند» وقتی سیتا
مسلمان میشود، اول
باید وارد آن امامزاده معروف در «كن» میشدم و بعد گنبد
را میدیدم و به
سوی حرم خیره میشدم و در پایان به سوی آن میدویدم تا
این حس را به
بیننده القا كنم، ولی در آن صحنه وقتی در امامزاده را باز
كردم، زدم
زیر گریه; چون دچار حالت عجیبی شدم كه نمیتوانم برای هیچ كس
تعریف
كنم، با این احوال نیم ساعت گریه كردم و در همین جا بود كه
قاسم
جعفری كلاكت داد; چون دیگر نمیتوانستم بازی كنم و بعد از مدتی
كه حالم
خوب شد، دوباره ضبط را آغاز كردیم

با این تفاسیر میتوانم بگویم
«مسافری از هند» بهخاطر همین
واقعیتها بود كه پایان خوشی داشت و توانسته
بود در ذهن بیننده نقاط
مثبتی را ایجاد كند. خیلی از نقش سیتا در این سریال
راضی هستم; چون
میتوانستم با این نقش به خانوادهها شوك وارد كنم.
البته نباید از
بازیخوب دیگر بچهها هم به راحتی بگذریم; چرا كهآنها حتی
بهتر از
فیلمنامه توانستند نقش خود رابازی كنند; به طور مثال حمید گودرزی با
حضور
در نقش «فرزاد» توانست این نقش را بهتر از حد تصور بازی
كند


دیگر دختر هندی نمیشوم

عقیده دارم كه یك بازیگر اگر
با یك نقش رابطهخوبی با
بیننده پیدا كند، دیگر هیچ دلیلی وجود ندارد كه به
پیشنهادهای مشابه
پاسخ مثبت بدهد و حالا من میخواهم این كار را انجام
بدهم و اگرپیشنهاد
نقشهای مشابه «سیتا» را داشته باشم، پاسخ من به آنها
منفی است و
نمیخواهم دیگر درهیچ پروژهای نقش دختر هندی را بازی كنم و
حالا
میخواهم بازی در نقش یك دختر ایرانی را هم تجربه كنم


از مردم فراری نیستم

یك بازیگر معروف اگر میخواهد در كار خود پیشرفت
كند، باید آدم انتقادپذیری باشد و من این موضوع را به خوبی میدانم. در
بعضی مواقع وقتی با مردم روبهرو میشوم، آنها از من میپرسند كه «چرا
دیگركمتر به تلویزیون میآیی» و یا «میخواهی از مردم فراری باشی» كه
در جوابآنها باید نكتهای را گوشزد كنم و آن این كه اصلا این طور نیست
چون عقیده دارم اگربه اینجا رسیدهام، با حمایتهای همین مردم بوده
است; چرا كه بدون آنها نمیتوانستم بهجایی برسم . درباره اینكه كمتر در
تلویزیونحضور پیدا میكنم نیز باید بگویم از من دعوت نمیشود تا به
آنجا بروم


رشته ریاضی میخواندم

برای دوره دبیرستان رشته
ریاضی را انتخابكردم; چون عاشق
این رشته بودم و بعد هم دیپلمتجربی
گرفتم و معدل دیپلمم بالاتر از 17
بود و اگر از خود تعریف نكرده باشم، همیشه
در درسهایم موفق بودم. در سال
سوم دبیرستانشاگرد اول شدم و در سال هفتاد و
هشت هم دیپلم گرفتم و همان
طور كه در بالا هم گفتم، دانشجوی ترم
آخرمهندسی شیمی هستم و اجازه
نمیدهم شغلم با درس خواندنم تداخل پیدا كند;
چون برای من درس در درجه
اول قرار داشته و اهمیت دو چندانی نسبت به
بازیگری دارد.


کارگردانهای بزرگ

تا این لحظه هنوز هیچ
پیشنهادی برای بازی درفیلمها و
سریالهای طنز به من نشده است، اما دوست
دارم كه یك بار هم بازی در
این سوژه را تجربه كنم. البته دلم میخواهد
برای یك بار هم كه شده در
فیلمهای كارگردانان بزرگی چون بیضایی،
مهرجویی، جیرانی، میلانی و بنی
اعتماد بازی كنم .


استقلالی دوآتشهام

نه به فوتبال علاقه دارم و نه والیبال، ولی عاشق
تیم استقلال هستم و در حقیقت خانوادهام مرا مجبور كردند تا طرفدار
آبیپوشانباشم، البته دردربی 56 فكر میكردم كه استقلال برنده شد،
اماپرسپولیس در نیمه اول خیلی خوب بازی كرد. بههر حال یك استقلالی
تمام عیار هستم.


شاید خواننده شدم

نمیدانم در سال جدید چه موفقیتهایی رادر پیش رو دارم، ولی شاید طعم خوانندگی را هم در سال 83 بچشم; چون از چند گروه تازه تاسیس موسیقی پیشنهاد دارم و آنها از منخواستند
تا در كنسرتهایشان دكلمه كنم. اگرپیشنهاد آنها منطقی بود، در روزهای آینده
شاید با قراردادی عضو گروهای موسیقی شوم

شیلا خداداد در گفتگو با حیات: زن در تئاتر ایران عنصری اساسی است
تهران- خبرگزاری حیات
هویت زن در تئاترهای ایرانی به طور معمول یک عنصر تاثیرگذار است.شیلا خداداد بازیگر نقش افرند در نمایش «چه کسی مرا می خواند» در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و هنر حیات در خصوص حضور زنان در تئاترهای کشور گفت: زنان از جایگاه بالایی در هنر ایران برخودارند که این مساله متوجه تئاتر هم می شود ولی نکته اساسی پرداختن به زن در بعد هنری و کاری و بعد بازی اوست.وی در ادامه گفت: به طور کلی شخصیت زن در هنر ایرانی در دو بعد کلی خلاصه می شود، قدرت و ایستایی یا ضعف و سستی که این موارد در نمایشنامه ها هم حاکم است و به طور مثال در یک نمایش نامه شخصیت زن قدرت بالا و تاثیرگذار دارد و در نقش دیگر زن در حاشیه قرار دارد.وی در ادامه گفت: به طور کلی به بازیگران زن آن طور که باید بها داده نمی شود و حمایت چندانی نمی شود، این در حالی است که بازیگران زن بیش از بازیگران مرد در معرض نابودی محل و موقعیت کاری هستند و نقاط ضعف و شدت حرفه ای آن ها از تاثیر گذاری بیشتری برخوردار است.وی گفت: هویت زن در تئاتر ایرانی به طور معمول یک عنصر تاثیرگذار است که همه صحنه ها را تحت تاثیر خود قرار می دهد و می تواند محور اصلی کار باشد همان طور که در سینمای کشور هویت زن به عنوان یک عنصر تاثیرگذار مطرح می شود و آن را منع می کند.


 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان

بیوگرافی حامد کمیلی
www.taknaz.ir_upload_56_0.460117001315080199_taknaz_ir.jpg
حامد کمیلی متولد ۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ در اصفهان .
دارای مدرک کارشناسس مدیریت بازرگانی و کاردانی کامپیوتر .
دارای
۱۰ سال فعالیت تئاتر در پروندهی هنری خودش .
فصل مورد علاقه : پاییز
چون به گفته ی خودش در پاییز غمی وجود دارد که در عین شادی نهفته هم دارد .
دارای شش سال سابق آشنایی با ساز پیانو .
کارهای مورد علاقه در اوقات فراغت : خواندن فیلنامه / تماشای فیلم / نوازندگی پیانو و همراهی با خانواده .
دارای ۲ برادر ۲ قلو به نام های احسان و ایمان که هر دو تازه وارد دانشگاه شدند . احسان عمران و ایمان معماری می خواند .وضعیت تاهل : مجرد ...حامد کمیلی کارشناس مدیریت بازرگانی است .اهل اصفهان است . کارش را با تئاتر در اصفهان شروع کرده و بعد در تهران ادامه داده و در این رشته از شاگردان فریدون خسروی و گلاب آدینه بوده است.جایزه ی بهترین بازیگران تئاتر فجر را برده است.دو کار ملک دل به کارگردانی سعید سعدی و حرف ربط فریدون خسروی را آماده ی کار دارد.
www.taknaz.ir_upload_56_0.364398001315080200_taknaz_ir.jpg
او اهل مطالعه است وبه آینده اش امیدوار . اطرافیانش از او به عنوان انسانی پاک ساده و صمیمی یاد می کنند . در زمینه ی روانشناسی مطالعات زیادی دارد. پیانو وتار می نوازد . بسکتبال هم بازی می کند. از خواننده ها به شهرام ناظری علاقه مند است. از بازیگران خارجی آل پاچینو شون پن و از بازیگران ایرانی علی نصیریان و پرویز پرستویی و رضا کیانیان را دوست دارد . او می گوید: برای انتخاب نقش اولین چیزی که برایم مهم است ارتباط اولیه خودم با نقش است. ولی نقش هایی که خیلی خاص باشند و بتوان به شکلی ویژه به آنها نگاه کرد و نقشهایی که حرفی برای گفتن داشته باشند برایم خیلی باارزشند. دوست دارم در هر نقشی که ایفا می کنم همیشه حرفی برای گفتن داشته باشم.
 

*BAHANE*

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : بیوگرافی هنرمندان


به بهانه سومین سالگرد درگذشت پوپک گلدره
سه سال از درگذشت ناگهانی پوپک گلدره ـ بازیگر سینما و تلویزیون ـ گذشت، وی در سن ۳۴ سالگی پس از سانحهی تصادف و ماهها اغما، روز ۲۷ فروردین ماه سال ۸۵ در بیمارستان مهر تهران دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) پوپک گلدره، با اخذ رتبه ۵۶ در کنکور دانشگاه سراسری، در رشته روانشناسی بالینی دانشگاه تهران پذیرفته شد و پایاننامهاش را در رشته تئاتر درمانی نوشت که سخت مورد توجه قرار گرفت. در همان زمان با اهالی تئاتر آشنا شد و رو به هنر آورد.
او همواره معتقد بود که در هنر بازیگری، روانشناسی نقش موثری دارد. حضور در نمایشهای «پل» و «زمستان۶۶» (۱۳۷۴ ) از نخستین حضورهای گلدره در عرصهی بازیگری محسوب می شود. پس از آن او در سکانسهایی از مجموعه تلویزیونی «سرزمین سبز» به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام بازی کرد که پس از سالها هنوز از تلویزیون پخش نشده است و به تازگی حرفهایی در خصوص پخش این سریال از شبکهی دو سیما مطرح است.
پوپک گلدره پس از بازی در «سرزمین سبز» حضور در سریال «دنیای شیرین دریا» را تجربه کرد و پس از آن در فیلمهای سینمایی «موج مرده»، «آخر بازی»، «سیندرلا» و مجموعه «مروارید سرخ» به ایفای نقش پرداخت. «موج مرده» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای وی به ارمغان آورد و پس از این جایزه بود که در سال ۸۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا و نزد خواهرش رفت.
مادر گلدره در این باره گفته بود: در آن زمان بسیاری او را از رفتن به خارج منع کردند و از او خواستند به پیشنهادات خوبی که داشت فکر کند اما او عزمش را جزم کرده بود که پیش خواهرش برود.
پوپک گلدره پس از حضوری موقت در خارج از کشور به ایران بازگشت و اعلام کرد که میخواهد به بازیگری ادامه دهد.
بازی در سریال «نرگس» که تا پایان ساخت فرصت حضور در آن را نداشت، اتفاقی تازه را در کارنامهی کاری پوپک گلدره رقم زد اتفاقی که پس از مرگ وی نیز ادامه داشت.
او تنها سه ماه در سریال ۹۰ قسمتی «نرگس» به کارگردانی سیروس مقدم بازی کرد. کارگردان و تهیهکننده به خاطر این که پوپک ده روز مقابل دوربین بود به او ۴۸ ساعت استراحت دادند و او هم در پاسخشان گفته بود: میروم یک سری به دریا میزنم و میآیم.
پوپک به آن جا رفت تا برای همیشه در دنیای شیرین دریا باقی بماند. اما ساخت سریال نرگس باید ادامه پیدا میکرد.
سازندگان این مجموعهی تلویزیونی که ۴۷ قسمت از صحنههای داخلی را با حضور پوپک گلدره تصویربرداری کرده بودند، از قسمت ۳۶ به بعد بازیگر نقش «نرگس» را عوض کردند و ستاره اسکندری جایگزین پوپک گلدره شد.
«نرگس» بدون حضور پوپک گلدره ادامه پیدا کرد و به یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون مبدل شد اما هنوز هم برخی راز موفقیت این سریال در جذب مخاطب را حضور پوپک گلدره میدانند.
در روز تجلیل از عوامل سریال «نرگس» صندلیای به یاد پوپک گلدره خالی گذاشته شده بود و بر روی آن عکسی از گلدره به همراه تاج گلی به چشم میخورد. این تاج گل و تاج گلهایی از این دست در تمام طول سال بر مزار این بازیگر جوان تازه دیده میشوند.
پدر زندهیاد پوپک گلدره در این باره گفته بود: غمگین هستیم، اما غم ما باشکوه است؛ چراکه فرزندی را از دست دادیم که میلیونها تن بهخاطر فوت او غمگیناند و ما به پشتوانهی محبت مردم زنده هستیم، چراکه آنها، پوپک را بسیار دوست دارند.
 
بالا