اختلالات رواني يکي از شايع ترين بيماري هاي جامعه ي کنوني است که به موجب آن رفتار انسان با برخورد با محيط اطراف و حتي خود دچار مشکل ميشود . بسياري از افراد از بيماري خود آگاهي ندارند و برخي نيز با نداشتن اطلاعات در مورد عواملي که باعث بروز يا تشديدي بيماري مي شود , خود يا ديگران را در معرض بيماري قرار مي دهند .
چکيده
انسان موجودي اجتماعي است که براي تامين نياز هاي گوناگون خود ، با محيط پيرامون خود ارتباط برقرار مي کند.اين ارتباط ، که حاصل سازگاري اجتماعي و سازگاري دروني شخص است ,
سازگاري رواني ناميده مي شود . گاه , موانع و مشکلاتي در زندگي آدمي پديد مي آيد که سازگاري و در نتيجه تعادل رواني فرد را بر هم زده و شخص دچار تنش و ناراحتي مي شود که ممکن است باعث بروز اختلالات رواني شود.
اين پروژه به بررسي انواعي از بيماري هاي رواني پرداخته و تا حدودي علت بروز برخي از آن ها را مورد بررسي قرار داد.
نمونه ي آماري در اين پروژه 23 نفر از بيماران بستري در بخش رواني بيمارستان حافظ که به طور تصادفي انتخاب شده اند ، ميباشند.
نتيجه ي بدست آمده عوامل زيا د و گوناگوني را در بروز اختلالات رواني نشان مي دهد.
مقدمه
هدف اين پروژه بررسي انواعي از بيماري هاي رواني ، دلايل بروز آن ها و تاثير نتايج آن بر فرد و جامعه مي باشد.
اختلالات رواني يکي از شايع ترين بيماري هاي جامعه ي کنوني است که به موجب آن رفتار انسان با برخورد با محيط اطراف و حتي خود دچار مشکل ميشود . بسياري از افراد از بيماري خود آگاهي ندارند و برخي نيز با نداشتن اطلاعات در مورد عواملي که باعث بروز يا تشديدي بيماري مي شود , خود يا ديگران را در معرض بيماري قرار مي دهند .
عده اي ديگر که از بيماري خود و يا ديگري مطلع هستند بخاطر نداشتن اطلاعات دقيق و کافي نمي توانند علت بروز بيماري را درک و از پيشرفت آن جلوگيري کنند. اين پروژه با استفاده از اطلاعات موجود در پرونده ي بيماران بستري و داده هاي از پيش تهيه شده ي ديگري آغاز گشت. در اين بررسي از نمودارها استفاده شد.
اختلالات رواني
مفهوم اختلال رواني مثل بسياري از مفاهيم در طب و علوم ديگر فاقد تعريف عملي ثابتي که پوشاننده همه موفقيتها باشد بوده است. قابل قبولترين تعريف اختلالهاي رواني را به صورت زير توصيف مي کند؛ هر يک از اختلالات رواني به صورت يک سندرم يا الگوي رفتاري يا روانشناختي مهم باليني تصور شده است که در يک فرد روي ميدهد و با ناراحتي (يک علامت دردناک) يا ناتواني (تخريب در يک يا چند زمينه مهم عملکرد) يا با افزايش قابل ملاحظه خطر مرگ ، درد ، ناراحتي و ناتواني يا فقدان مهم آزادي همراه است.
به علاوه اين سندرم يا الگو نبايد صرفا يک پاسخ قابل انتظار و تاييد شده فرهنگي در مقابل رويدادي خاص مثلا مرگ يک شخص مورد علاقه باشد. علت اصلي هر چه باشد فعلا بايد آن را تظاهر يک اختلال کارکردي زيست شناختي رفتاري يا روانشناسي در فرد تلقي نمود.
نگاه اجمالي
از آنجا که اختلال رواني غالبا غير عادي ، عجيب يا آزار دهنده است، نگاهها را به خود جلب ميکند. واکنشهاي متفاوتي در مقابل بروز آن ممکن است ديده شود. اين واکنش ميتواند به صورت خشم ، تنفر و اکراه ، ترس و سردرگمي همراه باشد. تمايل به درمان خواه وجود داشته باشد يا نداشته باشد بعد آزار دهندگي اين اختلالات براي خود فرد و يا اطرفيان او وجود دارد. برخي از اختلالات به راحتي در زندگي شغلي و اجتماعي خود فرد تاثير گذاشته و عمدتا عملکرد او را مختل ميسازند.
چکيده
انسان موجودي اجتماعي است که براي تامين نياز هاي گوناگون خود ، با محيط پيرامون خود ارتباط برقرار مي کند.اين ارتباط ، که حاصل سازگاري اجتماعي و سازگاري دروني شخص است ,
سازگاري رواني ناميده مي شود . گاه , موانع و مشکلاتي در زندگي آدمي پديد مي آيد که سازگاري و در نتيجه تعادل رواني فرد را بر هم زده و شخص دچار تنش و ناراحتي مي شود که ممکن است باعث بروز اختلالات رواني شود.
اين پروژه به بررسي انواعي از بيماري هاي رواني پرداخته و تا حدودي علت بروز برخي از آن ها را مورد بررسي قرار داد.
نمونه ي آماري در اين پروژه 23 نفر از بيماران بستري در بخش رواني بيمارستان حافظ که به طور تصادفي انتخاب شده اند ، ميباشند.
نتيجه ي بدست آمده عوامل زيا د و گوناگوني را در بروز اختلالات رواني نشان مي دهد.
مقدمه
هدف اين پروژه بررسي انواعي از بيماري هاي رواني ، دلايل بروز آن ها و تاثير نتايج آن بر فرد و جامعه مي باشد.
اختلالات رواني يکي از شايع ترين بيماري هاي جامعه ي کنوني است که به موجب آن رفتار انسان با برخورد با محيط اطراف و حتي خود دچار مشکل ميشود . بسياري از افراد از بيماري خود آگاهي ندارند و برخي نيز با نداشتن اطلاعات در مورد عواملي که باعث بروز يا تشديدي بيماري مي شود , خود يا ديگران را در معرض بيماري قرار مي دهند .
عده اي ديگر که از بيماري خود و يا ديگري مطلع هستند بخاطر نداشتن اطلاعات دقيق و کافي نمي توانند علت بروز بيماري را درک و از پيشرفت آن جلوگيري کنند. اين پروژه با استفاده از اطلاعات موجود در پرونده ي بيماران بستري و داده هاي از پيش تهيه شده ي ديگري آغاز گشت. در اين بررسي از نمودارها استفاده شد.
اختلالات رواني
مفهوم اختلال رواني مثل بسياري از مفاهيم در طب و علوم ديگر فاقد تعريف عملي ثابتي که پوشاننده همه موفقيتها باشد بوده است. قابل قبولترين تعريف اختلالهاي رواني را به صورت زير توصيف مي کند؛ هر يک از اختلالات رواني به صورت يک سندرم يا الگوي رفتاري يا روانشناختي مهم باليني تصور شده است که در يک فرد روي ميدهد و با ناراحتي (يک علامت دردناک) يا ناتواني (تخريب در يک يا چند زمينه مهم عملکرد) يا با افزايش قابل ملاحظه خطر مرگ ، درد ، ناراحتي و ناتواني يا فقدان مهم آزادي همراه است.
به علاوه اين سندرم يا الگو نبايد صرفا يک پاسخ قابل انتظار و تاييد شده فرهنگي در مقابل رويدادي خاص مثلا مرگ يک شخص مورد علاقه باشد. علت اصلي هر چه باشد فعلا بايد آن را تظاهر يک اختلال کارکردي زيست شناختي رفتاري يا روانشناسي در فرد تلقي نمود.
نگاه اجمالي
از آنجا که اختلال رواني غالبا غير عادي ، عجيب يا آزار دهنده است، نگاهها را به خود جلب ميکند. واکنشهاي متفاوتي در مقابل بروز آن ممکن است ديده شود. اين واکنش ميتواند به صورت خشم ، تنفر و اکراه ، ترس و سردرگمي همراه باشد. تمايل به درمان خواه وجود داشته باشد يا نداشته باشد بعد آزار دهندگي اين اختلالات براي خود فرد و يا اطرفيان او وجود دارد. برخي از اختلالات به راحتي در زندگي شغلي و اجتماعي خود فرد تاثير گذاشته و عمدتا عملکرد او را مختل ميسازند.