اربعين آمد .............

  • نویسنده موضوع ضحا
  • تاریخ شروع

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
www.ashoora.ir_images_stories_article_pictures_dinomarefat_ashoora_6.jpg



اربعین یعنی اشک خشکیده ،

اربعین یعنی خورشید را بالای نیزه دیدن ،

اربعین یعنی عدالت در زنجیر بودن ،

اربعین یعنی یک دنیا تقوی در اسارت بودن ،

اربعین یعنی چشمان مظهر علم و عصمت و طهارت را اشک آلود دیدن. (امام سجاد(ع)) ؛

اربعین یعنیعقلیهی بنی هاشم را تکیده دیدن ،

اربعین یعنی پایان بهار عمر زینب (س) ،

اربعین یعنیآنانکه رفتند کار حسینی کردن و آنان که ماندند کار زینبی کردن ،

به عبارت دیگر اربعین یعنی یک دنیا فریاد ،

اربعین یعنی سکوت را شکستن ،

اربعین یعنی فریاد سجاد (ع) گونهزدن ،

اربعین یعنی افشا کردن ظلم و ظالم ،

اربعین یعنیآشکار شدن خورشید و زدودن ابرهای تیره ،

اربعین یعنی آزادی ،

عدالت ،

برابری و برادری .

چهل روز بر حضرت سجاد (ع) و زینب کبری (س) چه گذشت که باعث شد دلهای خفته بیدار شوند .

چهل روز از شهادت امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران با وفایش در کربلا میگذرد .

چهل روز از مقابلهی ظلم و کفر ستیزی و نجات اسلام راستینی که رسول اعظم (ص) پس از بیست و سه سال خون دل خوردن رواج داده بود و

اسلامی که بنی امیهی مروج آن بودند میگذرد .







 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اربعين آمد .............

www.ashoora.ir_images_stories_article_pictures_dinomarefat_ashoora_2.jpg


شاید یکی از دلایل مهم بیماری امام سجاد(ع) از نقطه نظر مصالح الهی ، شاهد بودنش در حادثه غمبار کربلا و سپس نقل پیام عاشورایی به دیگران باشد امام در شرایطی سکان دار کشتی طوفان زده یاران ولایت گردید که سنگین ترین غمها و جراحتهای روحی و عاطفی بر قلبش وارد شده بود شهادت مظلومانه یک کاروان خویشاوند و هم پیمان ، برجای ماندن فرزندان یتیم و مادران داغدیده در میان شمشیرهای تشنه به خون مظلومان و بلند شدن گریه ها و نوحههای زنان بی سرپرست ، بی شوهر ، بی برادر و فرزند کشته و دیدن چهره زرد ، بی رمق و کمر خمیده حضرت زینب (س) همه و همه حکایت از سنگینی مسوولیت در اوج دشواریهاست که امام به فقدان نیروی تدافعی و عناصر حمایتگر از مرز و حریم ولایت و مواجهه با حکومتی سفاک و پلید و عدم امکان کمترین اعتماد به مدعیان هواداری از امامت و طرفداران دروغین ولایت به مبارزه پنهان و بسترسازی فرهنگی و بازسازی نیروهای فعال و انقلابی میپردازد .
اینجاست که از نظر مدیریت ، اگر رهبری پیروان خود را از دست داده باشد و کادر ستادی و نیروهای صفی وی از هم پاشیده شده باشند باید تلاش در جهت کادرسازی ستادی و جمیع نیروهای مخلص صفی نماید تا بتواند با مدیریت بر آنها سازمان خود را به اهدافش برساند و امام در این زمان یعنی بعد از حادثه عاشورا نیاز به چنین طرحی داشت از این رو طراح آن خود وی همراه با عضو برجسته سازمانشیعنی زینب کبری (س) گردیده و همزمان با کادرسازی فرهنگی ، به مدیریت روی آورده و چهرهای نوین از مبارزه با طاغوتیان را فرا روی تشیع نمایان ساخت .
بعد از واقعه روز دهم محرم الحرام ، امام ، علیرغم همه دردهای درونی و رنجهای جسمی بر سکوی رهبری تکیه زد و از لابلای توده های غم و درد ، قد برافراشت و آنگونه فضای تیره تبلیغات مسموم امویان را شکافت که کورترین چشمها و بی رمقترین قلبها و بسته ترین گوشها حقیقت را یافتند و بر کوردلی سفاکان و حماقت خویش افسوس خورده و بر مظلومیت حسین (ع) و خاندانش گریستند ، امام دو بار خطبه خواند که یکی در مقابل مردم و دیگری در کاخ ابن زیاد بود . خدیم بن شریک اسدی روایتگر خطبه نخست امام (ع) در مقابل مردم چنین میگوید :
« خرج زین العابدین الی الناس و او می الیهم ان اسکتو فکستوا و هو قائم فحمد الله و اثنی علیه و صلی علی نبیه ثم قال: »
یعنی امام سجاد (ع) به طرف مردم آمد و با اشاره مردم را ساکت کرد همه آرام شدند برجای ایستاد . سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبرش درود فرستاد سپس فرمود :
« هان ای مردم آنکه مرا میشناسد سخنی با او ندارم ولی آن کس که مرا نمیشناسد بداند که من علی بن الحسین فرزند همان حسینم که در کنار رود فرات ، سر مقدسش را از بدن جدا کردند بی آنکه جرمی داشته باشد ».
امام سجاد (ع) در صدد بیداری مردم آمده و میخواهد جو تاریک پدید آمده بوسیله تبلیغات مسموم امویان را از بین ببرد و از این روست که واقعیت را آنگونه که بوده بیان میدارد :
« انا بن من انتهک حریمه و سلب نعیمه و انتهب ماله و سبی عیاله انا من قتل صبرا فکفی بذلک فخرا »
« من فرزند کسی هستم که حریم او را حرمت ننهادند ، آرامش او را ربودند ، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند ، من فرزند کسی هستم که دشمنان انبوه محاصرهاش کردند و در تنهایی و بی یاوری به شهادتش رساندند امام سپس اشاره به نامههای پر از خدعه آنها نموده و فرمود :
هان ای مردم ، ای کوفیان !
آیا به یاد ندارید نامههایی که برای پدرم نوشتید ؟ نامههای سراسر خدعه و نیرنگتان را ، در نامههایتان با او پیمان بستید و بیعت نمودید ولی او را کشتید وای بر شما از آنچه برای آخرت خویش تدارک دیدهاید پیامبر اکرم را با چه رویی ملاقات خواهید کرد ، او به شما خواهد گفت : شما خاندان مرا کشتید حرمتم را شکستید ».
امام سجاد (ع) ندامت را در چهرههای افراد دید و ادامه داد که :
« و لکم فی رسول الله اسوه حسنه »(1) :
« رسول خدا الگویی شایسته برای شماست » :
امام سجاد (ع) با استناد به آیه چه میخواهد بگوید ؟
شاید آوردن چنین آیه ای در اینجا به خاطر این باشد که بفهماند روش آنان مخالف روش رسول خدا (ص) است ، چرا که پیامبر اکرم نسبت به اهل بیت خویش بویژه فاطمه زهرا (س) ، علی بن ابیطالب (ع) ، حسن و حسین (ع) ، محبتی خاص داشت و دربارهی رعایت حقوق و حرمتآنها سفارشهای صریحی به امت کرده بود و کوفیان خلاف آن را عمل کرده بودند . در اینجا کوفیان به اظهار پشیمانی پرداخته و همه یک صدا فریاد برآوردند :
« نحن کلنا یابن رسول الله سامعون مطیعون حافظون لزمامک غیر زاهدین فیک و لا راغبین عنک فمرنا بامرک رحمک الله فانا حرب لحریک و سلم لسلمک لنأخذن ترثک و ترثنا ممن ظلمک و ظلمنا » :
« ای فرزند رسول خدا (ص) تمامی ما گوش به فرمان شما و پاسدار حق شماییم بی اینکه از این پس روی بگردانیم و نافرمانی کنیم اکنون فرمان بده تا اطاعت کنیم .
ما با کسی که به جنگ شما برخیزد خواهیم جنگید و با کسی که در صلح شما باشد ، صلح و سازش خواهیم کرد ما حق تو و حق خودمان را از ظالمان باز خواهیم گرفت ».

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اربعين آمد .............

www.ashoora.ir_images_stories_article_pictures_ashoora_zanan_23.jpg


زینب (س) یاور حسین (ع) و پیام آور عاشورا :
عقلیهی بنی هاشم هیچگاه از خانواده پدرش جدا نگشت . تا زمانی که امیرمومنان در کوفه خلیفه مسلمین بود و تا زمانی که حسین (ع) و برادر بزرگوارش در کربلا به درجه رفیع شهادت نائل گشت به همراه برادران خود سفر کرد ، پس از شهادت حسین بن علی (ع) عَلَم پیام آوری و تبلیغ ارزشهای شیعی را به همراه برادر زاده خود یعنی امام سجاد (ع) به دوش گرفت و از ارزشهای بجا مانده از قیام حسین بن علی (ع) دفاع نمود .
شایان ذکر است که اگر زینب (س) از میدان حوادث دوری میجست و در کشور حجاز میماند و زندگی را صرف کارهای خصوصی و مسوولیتهای زناشوئی و تربیتی مینمود و در پیشامد های سیاسی که خاندان رسالت شاهد آن بودند ، وارد نمیگشت شاید هیچگاه از او به این بزرگی و بزرگواری یاد نمیشد .
مهین بانوی بنی هاشم ، زینب کبری (س) شاهد حوادث گوناگونی در طول تاریخ زندگی پر بار خویش بود و دردناکترین حادثه ، واقعه عاشورا بود که شاهد شهادت تمام کسانش شده بود بعد از شهادت سید الشهداء مسوولیت سنگین خاندان رسالت و از همه مهمتر رسانیدن پیام حسینی بر دوش بانوی قهرمان کربلا قرار گرفت و در صحنههای مختلفی اقدام به تبلیغ پیام عاشورا و نیز نگهداری و حفظ ارزشهای الهی بجا مانده از حادثه کربلا نمود .
در جریان اسارت اهل بیت (ع) و خطبههای آتشین زینب کبری (س) مردم خود را نادم و پیشمان یافتند و از ندامت و ذلت سر به زیر افکنده بودند درحالی که زینب کبری فرمود :
« یا اهل الکوفه اتبکون؟ فلا سکنت العبره و لا هدأت الرنه ! انما مثلکم مثل التی نقضت غزلها من بعد قوهٍ انکاثاً ، تتحدون ایمانکم دخلاً بینکم الا سأ ما تزرون ».
« ای والله فابکوا کثیراً و اضحکوا قلیلاً فقد ذهبتم بعارها و شنارها ، فلن ترحضوها بغسل ابداً و کیف ترحضون قتل سبط خاتم النبوه و معدن الرساله و مدار حجتکم و منار محبتکم هو سید شباب اهل الجنه لقد اتیتم بها حرقا شوها ».
« ای مردم کوفه آیا گریه میکنید ! هرگز اشک چشمانتان ناپسند و نالههایتان خاموش نگردد و در حقیقت مَثَل شما مَثَل زنی است که رشته خویش را پس از محکم یافتن ، پنبه نماید سوگندهای خویش را مابین خود دست آویز فساد قرار دادید آگاه باشید بد است آن بار گناهی که بر دوش گرفتید . آری قسم به خدا که بسیار بگریید و اندک بخندید زیرا که هم آغوش ننگ و عار شدهاید ، ننگ و عاری که هرگز لکهی آن از دامن خویشتن نتوانید شست و چگونه از این ننگ خود را بشوئید که نوادهی خاتم پیغمبران و معدن رسالت را بکشتید در صورتی که او مرجع رفع اختلافات و راهنمای شاهراه زندگی شما و سرور جوانان اهل بهشت بود کاری بس شوم و چاره ناپذیر مرتکب شدهاید ».
همانطور که دیده میشود مهین بانوان بنی هاشم و پیام آور کربلا ، درعین حالی که اهل کوفه را سرزنش میکند ، رسالت خویش را در پیام آوری به نحو احسن ابلاغ میکند .
اما این تنها سخنی نبود که زینب (س) بر زبان راند ، چنان با مردم سخن گفت که آنان به گریه افتاده و به عمق جنایت خویش پی بردند .
قابل توجه اینکه کاروان اهل بیت(ع) : در تمام مسیر که با مردم روبرو میگشتند علاوه بر معرفی خود ، از هیچکس تقاضای کمک نمینمود و مناعت طبع بزرگ منشانه خویش را حفظ میکردند و حضرت زینب (س) نقش موثری در این راه داشته است ، زمانی هم کاروان اسرا وارد دارالاماره شده و زینب به یاد روزگاری افتاد که پدرش حاکم بود و مردم به دیدهی احترام به آنها مینگریستند ولی الان به عنوان اسیر وارد قصر حکومتی شده بودند اشک در چشمان حلقه زده بود اما شجاعت خویش را به یاری طلبید و جلو اشک خود را گرفت تا خویشتن را پیش دشمن خوار نسازد .
زینب (س) با جلال و ابهت تمام بدون آنکه به صاحبان فعلی کاخ حکومتی توجه کند وارد مجلس گردیده و بجای خویش مینشیند و وقتی ابن زیاد از نام او سوال میکند برای تحقیر او جوابی نمیدهد تا این امیر سرکش عصبانی کشته و میگوید : سپاس خدای را که شما را رسوا نمود و بکشت و اخبارتان را دروغ گردانید ، زینب (س) پاسخ میدهد :
« الحمدلله الذی اکرمنا بنبیه صلی الله علیه و آله و طهرنا من الرجس تطهیرا انما یفضح الفاسق و یکذب الفاجر و هو غیرنا » :
« سپاسخدای را که ما را با بستگی به پیغمبر (ص) گرامی داشت ، و از آلودگی و ناپاکی ، مبرا ساخت و شخص گنهکار رسوا میگردد و بدکار دروغ میگوید و خدا را شکر که آنان غیر از ما هستند ».
عقیلهی بنی هاشم دیگر بار در کاخ یزید به ایراد خطبه پرداخته و یزیدیان را برآشفت و آن زمانی بود که یزید از سرهای شهدا پرده برگرفت و با چوب خیزران شروع به اهانت به دندانهای امام حسین (ع) نمود در حالی که اشعاری زمزمه میکرد که ترجمه آن ، این است :
« ای کاش پیرمردان ما که در بدر کشته شدند ، شاهد بودند و ناله و فریاد (خزرج) را از ضربات تیز و سنان میشنیدند آنگاه صدا به هلهله و شادی بلند نموده ، میگفتند : ای یزید دستت شکسته مباد ».
در این هنگام حضرت زینب (س) بر سر یزید فریاد زد و فرمود :
« صدق الله یا یزید ثم کان عاقبه الذین اساؤ السووی ان کذبوا بایات الله کانوا بها یستهزون » :
« خدای متعال راست فرمود که سرانجام بدکاران ، زشت خواهد بود زیرا که آیات خدا را تکذیب کرده و به آن استهزا نمودند ».

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : اربعين آمد .............

www.iraninsurance.ir_parameters_iraninsurance_modules_cdk_uploef0780270ee47e9bdaeb1e85e4291c8f.jpg



آن حضرت مبنای سخنانش را قرآن کریم قرار داده و کلامش را به آیات الهی زینت میبخشید و در ادامه میفرماید :
ای یزید بدان که خدا اگر مهلتی به تو داده است از این جهت است که میفرماید :
« وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِينٌ »(4) :
« آنان که کافر شدند ، هرگز گمان نکنند که اگر مهلتی به آنها میدهیم به نفع آنان است بلکه ما به آنها مهلت میدهیم تا در گناه زیاده روی کنند آنگاه عذابی خوار کننده برای ایشان خواهد بود ».
بعد میفرماید :
ای غلامزاده آیا از عدل و داد است که دختران و کنیزان خویش را در پس پرده نگاهداری و دختران رسول خدا (ص) را مانند اسیران به هر سو بگردانی ؟
پردهی حجابآنان دریده شد و صدایشان از محبت و غم بگرفت و محزون و اندوهگین بر روی اشتران به هر سو رانده شدند و آنان را به دست دشمنان در شهرها سرگردان نمودی ، نه محافظی داشتند و نه منزلگاهی ، مردم از دور و نزدیک به آنان نظاره میکردند درحالی که از مردانشان ، کسی در کنار آنان نبود سپس فرمودند :
« وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»(5) :
« هرگز گمان نکنید ، آنان که در راه خدا کشته شدند مردهگانند بلکه زنده بوده و در نزد پروردگارشان روزی می خورند . بعد از اتمام خطابهی حضرت زینب (س) یزید و اطرفیانش چنان بی حرکت و خاموش بودند که گوئی پرنده بر سرشان نشسته بود و از ترس پریدن آن تکان نمیخوردند .
بعد از رهسپار شدن کاروان اسرا به کربلا و بعد به مدینه شهر پیغمبر (ص) ، امویان از ترس شورش مردم ، از آن بانوی مکرمه خواستند که دوباره عزم سفر کند و حجاز را ترک نماید ، با اصرار زیاد ، زینب (س) به همراه زنان بنی هاشم مدینه را ترک گفت و بعد از آن دیگر مدینه را به چشم ندید .
ای دل دریا دل دریای تو عرش خدا منزل و ماوای تو
دختر تنهای خدا بر زمین خواهر آزادی و فرزند دین
آنچه تو کردی به صف کربلا کردهی مخلوق بود یا خدا
آن همه خون دیدن و چون گل شدن دست خزان دیدن و بلبل شدن
دیدن خورشید ذبیح از قفا باز ستادن چو فلک روی پا
جان تو گلخانهی عشق و بلاست جای چنان چون تو زنی کربلاست (6)


پاورقیها:
1. سورهی مبارکهی احزاب، آیهی 21
2. احتجاج طبرسی: ج 1، ص 306
3. سنن ابن حنبل، ج 1، ص 85
4. سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 178
5. سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 169
6. اشعار از جناب موسوی گرمارودی
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : اربعين آمد .............

اربعين آمد و اشکم ز بصر ميآيد/

گوييا زينب محزون ز سفر ميآيد/

باز در کرب و بلا شيون و شيني برپاست/

کز اسيران ره شام خبر ميآيد
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : اربعين آمد .............

کاروان اربعین

آنچه از من خواستی با کاروان آورده ام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده ام

از در و دیوار عالم فتنه می بارید و من
بی پناهان را بدین دارالامان آورده ام

اندرین ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدین جا با فغان آورده ام

تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان درد و غم و سوز نهان آورده ام

قصه ویرانه شام ار نپرسی خوش تر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آورده ام

دیده بودم تشنگی از دل قرارت برده بود
ازبرایت دامنی اشک روان آورده ام

تا به دشت نینوا بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آورده ام

تا نثارت سازم و گردم بلا گردان تو
در کف خود از برایت نقد جان آورده ام

تا دل مهرآفرینت را نرنجانم ز درد

گوشه ای از درد دل را بر زبان آورده ام
 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : اربعين آمد .............

اربعین حسینی بر تمامی شیعیان تسلیت باد



66z6y12l8utgo5bgpqcw.jpg
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : اربعين آمد .............

.
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_32864634279708351382.gif


[FONT=&quot]برگشتم ازرسالت انجام داده ام [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]زخمي ترين پيمبر غمگين جاده ام[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]نا باورانه از سفرم خيل خارها [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تبريك گفته اند به پاي پياده ام[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]يا نيست باورم كه در اين خاك خفته اي [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]يا بر مزار باور خود ايستاده ام[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]بارانم و زبام خرابه چكيده ام [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]شرمنده [/FONT][FONT=&quot]سه ساله[/FONT][FONT=&quot] از دست داده ام[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]زير چراغ ماه سرت خواب رفته ام [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بر شانه كجاوه تو سر نهاده ام[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]دل مي زدم به آب بر آتش براي تو [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]از خيمه ها بپرس كه پروانه زاده ام[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]چون ابر اب ميشدم از آفتاب شام [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تا ذره اي خلل نرسد بر اراده ام[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_55179286820710509725.gif
 
بالا