******اشعار انتظار******

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است



از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است



دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است



شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من بر آی که وقت دمیدن است...



سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است



بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است



با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه ی دل من ناشنیدن است



آن را که لب به جام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است...

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

شب است و در به در کوچه های پردردم ,


اسیرو خسته دنبال گم شده ام میگردم؛


ای ماه کجا ماندی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



من به اعتبار تو فانوس نیاوردم

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

اگر چه زخم طاقت سوز خوردیم
غم دیروز را امروز خوردیم
ببخش ای خوب اگر در غیبت تو
من و دل، نان به نرخ روز خوردیم


سید حبیب نظاری


 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي
چه زيان تو را كه من هم برسم به آرزويي؟!
به كسي جمال خود را ننموده‏ اي و بينم
همه جا به هر زباني، بود از تو گفت و گويي!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از ميانه، گويي!
به ره تو بس كه نالم، ز غم تو بس كه مويم
شده‏ام ز ناله، نالي، شده‏ام ز مويه، مويي
همه خوشدل اين كه مطرب بزند به تار، چنگي
من از آن خوشم كه چنگي بزنم به تار مويي!
چه شود كه راه يابد سوي آب، تشنه كامي؟
چه شود كه كام جويد ز لب تو، كامجويي؟
شود اين كه از ترحّم، دمي اي سحاب رحمت!
من خشك لب هم آخر ز تو تَر كنم گلويي؟!
بشكست اگر دل من، به فداي چشم مستت!
سر خُمّ مي سلامت، شكند اگر سبويي
همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جويي!
نه به باغ ره دهندم، كه گلي به كام بويم
نه دماغ اين كه از گل شنوم به كام، بويي
ز چه شيخ پاكدامن، سوي مسجدم بخواند؟!
رخ شيخ و سجده‏گاهي، سر ما و خاك كويي
بنموده تيره روزم، ستم سياه چشمي
بنموده مو سپيدم، صنم سپيدرويي!
نظري به سويِ (رضوانيِ) دردمند مسكين
كه به جز درت، اميدش نبود به هيچ سويي‏


فصيح الزمان شيرازي
 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

ای مرکز ثقل کهکشانِ دل من!
خورشید بلند آسمان دل من!
عمری است که من منتظر دیدارم
یک جمعه بیا به جمکران دل من!

جلیل صفربیگی

 

*SHaHeD*

داره دوست میشه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

غزل تر از غزل، گُل تر ز گل، زیباتر از زیبا
تو از« الله اکبر» آمدی از« اشهد ان لا...»

شهادت می دهم معراج یعنی چشم های تو

شهادت می دهم چشمِ تو یعنی سوره ی «اسرا»

غریبه نیستی، این روزها بسیار دلتنگم

برای این دلِ تنهاترم دستی ببر بالا

دلم زرد است ، شب هایم همه سرد است، یا خورشید

بقیعستانِ اشکم بسته شد یا «قُبّة الخضرا»

تو می گویی، زمانِ دیدن هم، باز هم فردا!

و من می گویم امشب، زودتر، حالا، همین حالا!

علیرضا قزوه

 

پرستو

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را ننموده ای و ، بینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفت و گویی

به ره تو بس که نالم،ز غم تو بس که مویم
شده ام ز ناله:نالی!شده ام ز مویه:مویی!

همه خوشدل آن که :مطرب بزند به تار ، چنگی
من ازین خوشم که :چنگی بزنم به تارِ مویی

چه شود که راه یابد سوی آب،تشنه کامی؟
چه شود که کام جوید ز لب تو کام جویی؟

شود این که:از ترحّم دمی ای سحاب رحمت
منِ خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی؟

بشکست اگر دل من ، به فدای چشم مستت!
سرِ خمِّ می سلامت شکند اگر سبویی

همه موسم تفرّج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نِه،بنشین کنار جویی!

نه به باغ ره دهندم که گلی به کام بویم
نه دماغِ اینکه از گل شنوم به کام بویی

ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم نخواند؟
رخ شیخ و سجده گاهی،سرِ ما و خاک کویی

بنموده تیره روزم ، ستم سیاه چشمی
بنمود مو سپیدم،صنم سپید رویی

نظری به سوی ((رضوانی))دردمند مسکین
که به جز درت امیدش نبود به هیچ سویی
شعر از : فصیح الزّمان(رضوانی) شیرازی
 

پرستو

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

از دوري تو غمين و نالان هستيم / وز كرده خود كمي پشيمان هستيم
اصليت ما را تو اگر مي پرسي / از كوفه ولي مقيم ايران هستيم
از جور زمانه ما شكايت داريم / اندازه كوه و صخره حاجت داريم
ما مشكلمان گراني و بيكاري است / آقا به نبودنت كه عادت داريم
صد موعظه كن ولي ز تسليم نگو / از خمس و زكات و ضرب و تقسيم نگو
آقا تو بيا فقط بيا با يك شرط / از آنچه كه ما دوست نداريم نگو
 

پرستو

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
پاسخ : ******اشعار انتظار******

فرض كن حضرت مهدي (عليه السلام) به تو ظاهر گردد / خانه ات لايق او هست كه مهمان گردد؟
لقمه ات در خور او هست كه نزدش ببري / ظاهرت هست چناني كه خجالت نكشي؟
پول بي شبهه و سالم ز همه دارائيت / داري آن قدر كه يك هديه برايش ببري؟
حاضري گوشي همراه تو را چك بكند / با چنين شرط كه در حافظه دستي نبري؟
باطنت هست پسنديده صاحب نظري / از صداقت و امانت چقدر بهره بري؟
واقفي بر عمل خويش تو بيش از ديگران / مي توان گفت تو را شيعه اثني عشري؟
آنجا كه نام مهدي (عليه السلام) نيست ؛ قرار نه ... فرار بايد كرد
براي ظهور هر چه زودترش صلوات!
 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : ******اشعار انتظار******


بنال ای دل که دنیا را بقا نیست
چو آرامش در این دار فنا نیست

بنال ای دل نماند جاودانه
بجز عشق و نوای عاشقانه

بنال ای دل به لحن نای داود
که هر نالیدنش ذکر خدا بود

بیا تا از پی اش با هم بگردیم
که هر دو آشنا با آه و دردیم

بنال ای دل که یارم زار و خسته
به پشت پرده غیبت نشسته

بنال ای دل به هر صبح و به هر شام
چو تنها اشک ریزد آن دلارام

بنال ای دل ز غمهایم گذر کن
که تنها ناله بر آن منتظر کن

بنال ای دل که یارم در نماز است
سراپا ناز و در حال نیاز است

بنال ای دل که بس آزرده ام من
که ردپای او گم کرده ام من

نشانم ده حریم سامرا را
مگر پیدا کنم آن دلربا را

بنال ای دل گل بی خار من کو
نشینم چون بنفشه بر لب جو

مگر عکس رخش در آب بینم
دگر او را مگر در خواب بینم

که من آلوده ام او پاک و معصوم
از این رو گشته ام ناکام و محروم

بنال ای دل چو آید بوی نرگس
بخوبی عطر او را می کنم حس

خدایا در فراقش ناله تا کی
به سینه داغها چون لاله تا کی

خدایا رازها در پرده تا کی
ز غیبت قلبها آزرده تا کی

بنال ای دل بگو با شور و فریاد
که یا مهدی جهان پر شد ز بیداد

تو ای مهر آفرین لطف خدایی
کجایی ای گل زهرا کجایی؟

 
بالا