روضه ی شب هفتم محرم
ذکر مصیبت علی اصغر امام حسین
السلام علی رضیع الصغیر(1)السلام علیک علی الطفل الصغیرالرضیع
سلام برآن طفل کوچک شیرخوار- سلام برتوای کودک کوچک شیرخوار
رسم بین منبری هااین است که شب هفتم محرم درب خانه باب الحوائج الی الله
دردانه شش ماهه ابی عبدالله رومی زنند.
درسته بظاهرکوچک است اماگره هاه بزرگی رابازمی کند.
شاعردروصف این آقازاده چه زیبامی گوید
کیست این طفل؟که پیربشرش بایدگفت پسروبرهمه هستی پدرش بایدگفت
این پسرخون خداوپسرخون خداست که به تعبیرحسین دگرش بایدگفت
هرکجاکرب وبلایاشب عاشورائیست بین عشاق چراغ سحرش بایدگفت
گرچه ازدوش پدربال زدورفت به عرش بازهم طایربشکسته پرش بایدگفت
دلهای کربلائی امشب کجانشسته اید
،
نمی دانم موقع آمدن به جلسه کسی به شماالتماس دعاگفته یانه
مریض دارها، گرفتارها،به یاداونهائی که روتخت بیمارستانند،
جانبازان شیمیائی روفراموش نکنیدآخه امشب صاحب مجلس باب الحوائج است.
باپای دل بریم کربلا،حسینیاهرکجاصدای من رامی شنوید
برای اینکه دلهاآماه روضه بشه همه صدابزنید جانم حسین (2)ای جان جانانم حسین
وقتی ابی عبدالله دیددیگرکسی برایش باقی نمانده،
همه اصحاب ویارانش رفتن صدا زد هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله
تاصدای آقابلندشداهل حرم شروع به گریه کردندآقاآمدن درب خیمه هافرمودند:
ناولینی ولدی الصغیرحتی اودعه فرزندکوچک مرابدهیدتابااووداع کنم (3)
(ارباب مقاتل ازاینجابه بعدرومتفاوت ذکرکرده اند)
بعضی گفتن همینکه آقادرب خیمه هاخواست اوراببوسداوروهدف تیرقراردادند
بعضی دیگرهم نوشتن وقتی کودک رابه دست امام دادن
عرض کردنداین کودک سه روز است که آب ننوشیده برای اوجرعه آبی بخواهید.
حضرت اورابالای دست گرفت فرمودند:یاقوم قدقتلتم شیعتی واهل بیتی
وقدبقی هذاالطفل یتلظی عطشافاسقوه شربه من الماء (4)
ای قوم شماپیروان وخانواده ام راکشتیدوتنهاهمین کودک باقی مانده است
وازتشنگی بی تابی می کندوبحال تلظی
(تلظی حالتی راگویندکه وقتی ماهی راازآب بیرون مین اندازندومدتی می گذرد
اگردوباره این ماهی رابه آب هم برگرداننددیگرفایده نداردومی میرد)
یعنی اگرآبش بدهیدمی میره اگرهم آبش ندیدمی میره
دراین حالی که ابی عبدالله مشغول سخن گفتن بودندیک نفرتیرپرتابکرد
که به گلوی کودک نشست فذبحه من الاذن الی الاذن
گوش تاگوش این طفل پاره شدشایدزبان حال این کودک اینه
شدگلویم روی دستت ذبح می دانی چرا؟ آخ باباحجم تیرازگردن من بیشتربودای پدر
همه بگیدغریب عالم حسین
وسیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون
ذکر مصیبت علی اصغر امام حسین
السلام علی رضیع الصغیر(1)السلام علیک علی الطفل الصغیرالرضیع
سلام برآن طفل کوچک شیرخوار- سلام برتوای کودک کوچک شیرخوار
رسم بین منبری هااین است که شب هفتم محرم درب خانه باب الحوائج الی الله
دردانه شش ماهه ابی عبدالله رومی زنند.
درسته بظاهرکوچک است اماگره هاه بزرگی رابازمی کند.
شاعردروصف این آقازاده چه زیبامی گوید
کیست این طفل؟که پیربشرش بایدگفت پسروبرهمه هستی پدرش بایدگفت
این پسرخون خداوپسرخون خداست که به تعبیرحسین دگرش بایدگفت
هرکجاکرب وبلایاشب عاشورائیست بین عشاق چراغ سحرش بایدگفت
گرچه ازدوش پدربال زدورفت به عرش بازهم طایربشکسته پرش بایدگفت
دلهای کربلائی امشب کجانشسته اید
،
نمی دانم موقع آمدن به جلسه کسی به شماالتماس دعاگفته یانه
مریض دارها، گرفتارها،به یاداونهائی که روتخت بیمارستانند،
جانبازان شیمیائی روفراموش نکنیدآخه امشب صاحب مجلس باب الحوائج است.
باپای دل بریم کربلا،حسینیاهرکجاصدای من رامی شنوید
برای اینکه دلهاآماه روضه بشه همه صدابزنید جانم حسین (2)ای جان جانانم حسین
وقتی ابی عبدالله دیددیگرکسی برایش باقی نمانده،
همه اصحاب ویارانش رفتن صدا زد هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله
تاصدای آقابلندشداهل حرم شروع به گریه کردندآقاآمدن درب خیمه هافرمودند:
ناولینی ولدی الصغیرحتی اودعه فرزندکوچک مرابدهیدتابااووداع کنم (3)
(ارباب مقاتل ازاینجابه بعدرومتفاوت ذکرکرده اند)
بعضی گفتن همینکه آقادرب خیمه هاخواست اوراببوسداوروهدف تیرقراردادند
بعضی دیگرهم نوشتن وقتی کودک رابه دست امام دادن
عرض کردنداین کودک سه روز است که آب ننوشیده برای اوجرعه آبی بخواهید.
حضرت اورابالای دست گرفت فرمودند:یاقوم قدقتلتم شیعتی واهل بیتی
وقدبقی هذاالطفل یتلظی عطشافاسقوه شربه من الماء (4)
ای قوم شماپیروان وخانواده ام راکشتیدوتنهاهمین کودک باقی مانده است
وازتشنگی بی تابی می کندوبحال تلظی
(تلظی حالتی راگویندکه وقتی ماهی راازآب بیرون مین اندازندومدتی می گذرد
اگردوباره این ماهی رابه آب هم برگرداننددیگرفایده نداردومی میرد)
یعنی اگرآبش بدهیدمی میره اگرهم آبش ندیدمی میره
دراین حالی که ابی عبدالله مشغول سخن گفتن بودندیک نفرتیرپرتابکرد
که به گلوی کودک نشست فذبحه من الاذن الی الاذن
گوش تاگوش این طفل پاره شدشایدزبان حال این کودک اینه
شدگلویم روی دستت ذبح می دانی چرا؟ آخ باباحجم تیرازگردن من بیشتربودای پدر
همه بگیدغریب عالم حسین
وسیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون