دلتنگی ها یت در محرم....

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"













دوستان محترم از شما تقاضا دارم که این تاپیک را با هر موردی که مربوط به محرم می شود

فعال نگه دارید


 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....


night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1335259551.gif


ای حسین فاطمه این کینه هامان را ببین
قلب مجروح درون سینه هامان را ببین

یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین

night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1335259551.gif



 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....

  • attachment.php




    night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1324744214.gif





    بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت
    بابا نبودی ببینی پرم سوخت
    بابا نبودی ببینی که موی سرم سوخت
    بابا نبودی ، ببینی ........
    خرابه چراغونه امشب ، قناری غزل خونه امشب ،موهام فرش مهمونه امشب ،دلم خونه امشب
    بابا نبودی ببینی دلم را شکستند
    یا حسین





    night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1324744214.gif


 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....




جهت مشاهده اندازه اصلی 738x478 پیکسل کلیک کنید
95733602104226723749.jpg


night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1401827109.png




اشک از خنده با ارزش تره !
چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیهکنی
اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی ...


یا حسین سیدی و مولای من نمی خواهم ازدست بدمت ..

night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1401827109.png



 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....

attachment.php



ابر مستی تیره گون شد باز بی حد گریه کرد
با غمت گاهی نباید ساخت، باید گریه کرد

امتحان کردم ببینم سنگ می فهمد تو را
از تو گفتم با دلم، کوتاه آمد، گریه کرد

ای که از بوی طعام خانه ها خوابت نبرد
مادرم نذر تو را هر وقت "هم زد" گریه کرد

با تمام این اسیران فرق داری، قصه چیست؟
هر کسی آمد به احوالت بخندد، گریه کرد

از سر ایمان به داغت گاه می گویم به خویش
شاید آن شب "زجر" هم وقتی تو را زد، گریه کرد

وقت غسلت هم به زخم تو نمک پاشیده شد
آن زن غساله هم اشکش در آمد، گریه کرد

کاظم بهمنی
attachment.php
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....


attachment.php

باذن حضرت رقیه (سلام الله علیها)

توراآورده ام اینجا که مهمان خودم باشی
شب آخرروي زلف پریشان خودم باشی

من ازتاریکی شب هاي این ویرانه می ترسم
توراآورده ام خورشید تابان خودم باشی

فراقت گرچه نابینام کرده بازمی ارزد
که یوسف باشی ودرراه کنعان خودم باشی

پدرنزدیک بودامشب کنیزخانه اي باشم
به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی

اگرچه عمه دلتنگ است اماعمه هم راضی ست
که تواین چندساعت رابه دامان خودم باشی

ازاین پنجاه سال توسه سالش قسمت ما شد
یک امشب رانمیخواهی پدرجان خودم باشی

سرت افتادودستی ازمحاسن ها بلندت کرد
بیاخب میهمان کنج ویران خودم باشی

سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند
توبایدبعدازاین قاري قرآن خودم باشی

کنارتوکه ازانگشتروخلخال صحبت کرد
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی

اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است
تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی

علی اکبر لطیفیان

attachment.php






 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....







www.askdin.com_gallery_images_2609_1_poster_roghayyeh_s.jpg


...مي گفت چشمهاي ترش درد مي كند

قدش خميده و كمرش درد مي كند




از بسكه سوخت دامن معصوم خيمه ها

حتي نگاه شعله ورش درد مي كند




طوفان تازيانه و باران سنگها !

بيخود كه نيست بال و پرش درد مي كند




مي سوخت غرقِ حسرت خورشيد نيزه ها

خُب پس بگو چرا جگرش درد مي كند




از لطف دستهاي نوازشگري كه بود

ديگر تمام موي سرش درد مي كند




آرام قلب خسته اش از دست رفته بود

چشم به خون نشسته اش از دست رفته بود




یوسف رحیمی

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_97851739142235792017.gif



 

زینب

کاربر حرفه ای
"بازنشسته"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....

وقتی تمام لشگریان هار میشوند

دور و بر عمو همه خونخوار میشوند

امثال شمر و حرمله بیکار میشوند

از نو دوباره وارد پیکار میشوند



باید برای شاه غریبم سپر شوم

باید که آماده ی رفع خطر شوم
 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....

night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1321564839.jpg


حسین از غم تو حال زار دارم من

دلی شکسته و قلبی فکار دارم من



من وفراق حریم تو ای شه خوبان

از این فراق غم بیشمار دارم من



چه می شود که بگویند بعد مرگ من

به خاک کرببلایت مزار دارم من


به خواب هم نکنم آرزوی رضوان را

میان بزم عزایت قرار دارم من


منی که گریه کن روضه های تو هستم

بگو دگر چه هراسی زنار دارم من


هماره گفتم و تا آخرین نفس گویم

حسینی هستم و بس افتخار دارم من


من آن گلم که به بزم عزات روییدم

میان فصل خزان هم بهار دارم من



حسن جواهري



night_skin.com_blogcode_tasvir_zibasazi_upimg_uploads_1321564839.jpg


 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : دلتنگی ها یت در محرم....

بحر طویل بسیار زیبای حمید برقعی در رابطه با عاشورا در خطاب به امام زمان(عج):
گریه کن،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تب دار حروف است که این روضه ی مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که«الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی...، تو خودت کربو بلایی...، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی... تو کجایی...
 
بالا