دو بیتی های محرم

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
بعد جنگی بس نمایان ای دلیر
باز گرد و از پدر قوت بگیر

"تشنه ام بابا! کمی آبم بده
با بیان گرم خود تابم بده

العطش بابا ببین بس تشنه ام"
گفت بابا: "جان جان شرمنده ام"
 

ایرانی اسلامی

کاربر حرفه ای
"کاربر *ویژه*"
خنده به لب می زند ارامش جان رباب,ارامش جان رباب
لالایی مادرش پرستوی مادر بخواب پرستوی مادر بخواب
:bye1:
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
باز محرم رسید، این من و گریه‎هایم
رفع عطش می‎کند، فرات اشک‎هایم

باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده
کسی میان این دل، خیمه ماتم زده

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
باز محرم رسید، این من و گریه‎هایم
رفع عطش می‎کند، فرات اشک‎هایم


باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده
کسی میان این دل، خیمه ماتم زده

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست
از این همه عاشقی، دوباره‎ام مست مست


باز محرم رسید، شهر سیه‎پوش توست
دل، نگران رنج خواهر مظلوم توست
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


بی حسین بن علی احساس پیری می کنم
نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم

گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟

گفتم از آینه ی دل گردگیری می کنم
:nervose:
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
محرم آمد و بی تاب شد دل

محرم آمد و بی خواب شد دل


ز درد تشنگان آب در دست

وجودش ذره ذره آب شد دل
 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
دوباره نابسامان شد دل من

غم و دردش فراوان شد دل من

محرم شد محرم شد محرم

پریشان شد پریشان شد دل من

 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

تو اهل گریه و زاری نبودی


دل من! اهل غمخواری نبودی



عزاداری عزادار ابوالفضل (ع)


تو که اهل وفاداری نبودی



 

ضحا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"

قبیله صد پسر از دست داده


پسر یک سو ، در از دست داده


عجب شام غریبانی است ؛ گویا

بنی هاشم قمر از دست داده
 
بالا