*عاشورا؛ تبلور عشق و آزادگي*

  • نویسنده موضوع 818
  • تاریخ شروع

818

کاربر با تجربه
"کاربر *ویژه*"
عاشورا؛ تبلور عشق و آزادگي
عاشورا مهمترين و ماندگارترين روز در تاريخ بشري است، در اين روز پايمردي، فداکاري و رشادت گروه کوچکي از انسانهاي خداجوي در برابر خيل عظيم ناجوانمردان، عاشقانه درخشيدن گرفت و جاودانه شد.

www.jamejamonline.ir_Media_images_1389_09_22_100893545278.jpg
اين روز، روز فداکاري امام حسين (ع) و ياران باوفاي وي است و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت. در اين روز حوادث و رويدادهاي مهمي در سرزمين کربلا به وقوع پيوست که براي هميشه در تاريخ انسانها ثبت و درج خواهد ماند.
صف آرايي سپاهيان
امام حسين(ع) پس از نماز صبح عاشورا، سپاه کم تعداد خود را که متشکل از 32 سواره و 40 پياده بود به سه دسته تقسيم کرد.
دسته اول را در بخش ميمنه به فرماندهي زهير بن قين، دسته دوم را در بخش ميسره به فرماندهي حبيب بن مظاهر و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهي خود آن حضرت تقسيم بندي کرد.
همچنين آن حضرت، بيرق سپاه را به برادرش حضرت عباس بن علي (ع) واگذارد و نيروهاي خود را در جلو و خيمه گاه را در پشت سر آنان قرار داد.
عمر بن سعد نيز فرماندهي ميمنه سپاه خود را به عمرو بن حجاج، فرماندهي ميسره را به شمر بن ذي الجوشن، فرماندهي سواره نظام را به عروة بن قيس و فرماندهي پياده نظام را به شبث بن ربعي واگذاشت و بيرق سپاه را به دست غلامش «دريد» سپرد.
موعظه هاي امام حسين (ع)
امام حسين(ع) پيش از آغاز نبرد بارها براي اندرز سپاه کفر پيشه دشمن پيش قدم شد و با بيان خطبه هايي روشنگر، آنان را به حفظ آرامش و عدم خونريزي دعوت کرد و از جنگ و مبارزه بازداشت. آن حضرت، علاوه بر خود، برخي ياران را نيز در اين روز به نزد سپاهيان عمر بن سعد فرستاد و از طريق آنان، اين سپاه گمراه را به هدايت و حقانيت دعوت کرد.
ندامت حر بن يزيد
حر بن يزيد که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دليرمردان عرب بود، روز عاشورا پيش از آغاز درگيري رسمي بر شک و ترديدها فائق آمده، از نبرد با امام پشيمان شد و به سپاه آن حضرت پيوست.
با اين که وي نخستين کسي بود که راه را بر امام حسين(ع) بست و با اجبار و اکراه آن حضرت را به سوي سرزمين کربلا گسيل داشت، مورد پذيرش اباعبدالله الحسين(ع) قرار گرفت و آن حضرت توبه اش را پذيرفت و او را در جمع يارانش قرار داد.
پيوستن حربن يزيد و تعدادي از سپاهيان عمر بن سعد به سپاهيان امام حسين(ع) دودلي و سردرگمي بسياري از کفر پيشه گان را به دنبال داشت و حالت عجيبي در ميان سپاهيان عمر بن سعد به وجود آورد.
هجوم سراسري دشمن
عمر بن سعد که تاب پيوستن افراد ديگري به سپاه امام حسين(ع) را نداشت، لشکريان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومي داد.
در زماني کوتاه دو سپاه به هم نزديک شده و نبرد سختي درگرفت. هر يک از ياران امام حسين(ع) با ده ها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت بدون اينکه سستي و ترديدي در آنها ديده شود .
در اين نبرد، حدود پنجاه تن از ياران امام حسين(ع) و صدها تن از سپاه دشمن کشته شدند.
نبرد انفرادي
دشمن که از نبرد سراسري و تهاجمي، نتيجه اي نگرفته بود، به تدريج به سوي نبرد انفرادي روي آورد. زيرا اگرچه سپاه عمر بن سعد براي نبرد با امام حسين(ع) آمده بودند، ولي در ميان آنان مردان زيادي بودند که جنگ با فرزندان رسول خدا(ص) را قبول نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند.
به همين دليل در کار نبرد عمومي و هجوم سراسري از رويارويي با نيروهاي امام حسين پرهيز کرده و در ميان هياهوي نبرد، کناره گيري مي کردند .
در نبرد تن به تن نيز ياراني از امام به شهادت رسيدند.
نماز ظهر عاشورا
ابوثمامه صيداوي در گرما گرم نبرد به امام حسين (ع) نزديک شد و به آن حضرت عرض کرد، که وقت نماز رسيده است.
امام حسين (ع) که به نماز اهميت ويژه اي مي داد دستور داد جنگ را متوقف کرده و همگي به نماز پردازند. دشمنان که به نماز اهميت چنداني نمي دادند آن حضرت و يارانش را در حال نماز نيز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تير آنان را نشانه مي گرفتند.
عبدالله حنفي که خود را سپر امام حسين(ع) قرار داده بود متحمل سيزده تير دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شريف امام حسين(ع) به لقاء الله پيوست.
شهادت ساير ياران امام حسين (ع)
پس از نماز ظهر عاشورا ياران باقي مانده سيدالشهدا نيز يکي پس از ديگري به شهادت رسيدند. شير مرداني چون زهير بن قين، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبيب بن مظاهر، حر بن يزيد، برير بن خضير و دلير مرداني از بني هاشم چون علي اکبر(ع)، عباس بن علي(ع)، قاسم بن حسن(ع)، عبدالله بن مسلم(ع) و افرادي ديگر در ياري مولا و سرورشان امام حسين(ع) جنگيدند و سرانجام به دست دشمنان اهل بيت(ع)، مظلومانه به شهادت رسيدند.
مبارزه و شهادت امام حسين (ع)
امام حسين(ع) پس از آن که همه ياران خود را از دست داد، بانوان عصمت پناه را در خيمه اي گرد آورد و آنان را تسلي و دلداري داد و به صبر و شکيبايي سفارش و با قلبي شکسته از آنان خداحافظي کرد.
آن حضرت فرزندش امام زين العابدين(ع) را که در بيماري سختي به سر مي برد جانشين خويش قرار داد و با او نيز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن شد.
امام حسين(ع) به تنهايي، ساعاتي با نيروهاي گسترده دشمن مبارزه و تعداد زيادي از آنان را کشته و زخمي کرد. خود آن حضرت نيز زخم هاي فراواني در ميدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آنها از زين «ذوالجناح» به زمين افتاد و مورد هجوم وحشيانه دشمن قرار گرفت.
سرانجام شمر بن ذي الجوشن با قساوت و بي رحمي تمام به بدن خونين و کم رمق آن حضرت نزديک شد و سر مبارکش را از قفا جدا کرد و بدين طريق روح شريفش را به اعلي عليين به پرواز در آورد.
منابع:
الارشاد (شيخ مفيد)، ص 447؛ الفتوح (ابن اعثم کوفي)، ص 901؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 342؛ لهوف سيد بن طاووس، ص 114


 
بالا