منظور از "فتنه" در آیات قرآن

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"
درآیه 191سوره «بقره» مى خوانیم: (فتنه از کشتار هم بدتر است ) ؛«وَ الْفِتْنَهُ اَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ».در این که «فِتْنَه» چیست؟ مفسران و ارباب لغت، درباره آن بحث هایى دارند، این واژه در اصلا از «فَتْن» (بر وزن متن) گرفته شده که به گفته «راغب» در «مفردات» به معنى قرار دادن طلا در آتش، براى ظاهر شدن میزانِ خلوصِ آن از ناخالصى است و به گفته بعضى، گذاشتن طلا در آتش براى خالص شدن از ناخالصى هاست.(1)

واژه «فتنه» و مشتقات آن در قران مجید، ده ها بار ذکر شده و در معانى مختلفى به کار رفته است:

گاه به معنى آزمایش و امتحان است، مانند: «اَ حَسِبَ النّاسُ اَنْ یُتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»؛ (مردم گمان مى کنند، همین که گفتند: ایمان آوردیم، رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد).(2)


گاه، به معنى فریب دادن، چنان که مى فرماید: «یا بَنِى آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ»؛ (اى فرزندان آدم، شیطان شما را نفریبد). (3)


گاه، به معنى بلا و عذاب آمده مانند:«یَوْمَ هُمْ عَلَى النّارِ یُفْتَنُونَ * ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ»؛ (آن روز که آنها بر آتش، عذاب مى شوند و به آنها گفته مى شود: بچشید عذاب خود را).(4)


 

mahdi gh

کاربر با تجربه
"بازنشسته"

گاه، به معنى گمراهى آمده، مانند:
«وَ مَنْ یُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَیْئاً»؛ (کسى که خدا گمراهى او را بخواهد (و از او سلب توفیق کند) هیچ قدرتى براى نجات او، در برابر خداوند نخواهى داشت). (5)

و گاه به معنى شرک و بت پرستى یا سدّ راه ایمان آورندگان، آمده مانند آیه مورد بحث، و بعضى آیات بعد از آن که مى فرماید:
«وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ»؛ (با آنها پیکار کنید تا شرک از میان برود، و دین مخصوص خداى یگانه باشد).(6)

ولى ظاهر این است: تمام این معانى به همان ریشه اصلى که در معنى فتنه گفته شد باز مى گردد (همان گونه که غالب الفاظ مشترک چنین حالى را دارند)؛

زیرا با توجه به این که معنى اصلى، قرار دادن طلا در زیر فشار آتش براى خالص سازى، یا جدا کردن سره از ناسره است، در هر مورد که نوعى فشار و شدت وجود داشته باشد این واژه به کار مى رود، مانند امتحان که معمولاً با فشار و مشکلات همراه است، و عذاب که نوع دیگرى از شدت و فشار است، و فریب و نیرنگ که تحت فشارها انجام مى گیرد و همچنین شرک یا ایجاد مانع در راه هدایت خلق که هر کدام متضمن نوعى فشار و شدت است.(7)




پی نوشت:
(1). «روح المعانى»، جلد 2، صفحه 65.
(2). عنکبوت، آیه 2.
(3). اعراف، آیه 27.
(4). ذاریات، آیات 13 و 14.
(5). مائده، آیه 41.
(6). سوره بقره، آیه 193.
(7). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 32
 
بالا