من از خـــدا گریختم!!!!!

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یک عمر به خدا دروغ گفتم و خدا هیچ گاه به خاطر دروغ هایم مرا تنبیه نکرد.[/FONT] [FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]می توانست، اما [/FONT][FONT=&quot]رسوایم نساخت. [/FONT][FONT=&quot]و مرا مورد قضاوت قرار نداد.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]هر آن چه گفتم را باور کرد.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و هر بهانه ای آوردم را پذیرفت.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]هر چه خواستم عطا کرد و هرگاه خواندمش حاضر شد.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]امّا مــــن !!![/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]هرگز حرف خدا را بـــــــــــــاور نکردم.[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]وعده هایش را شنیدم، اما نپذیرفتم.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]چشم هایم را بستم تا او را نبینم.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و گوش هایم را نیز، تا صدایش را نشنوم.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]من از خـــدا گریختم بی خبر از آن که او با من و در من بود.

[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]می خواستم کاخ آرزوهایم را آن طور که دلم می خواست بسازم نه آن گونه که خدا می خواست،[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]به همین دلیل اغلب ساخته هایم ویران شد و زیر خروارها آوار بلا و مصیبت مدفون شدم.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]من زیر ویرانه های زندگی دست و پا زدم و از همه کس کمک خواستم، اما هیچ کس فریادم را نشنید و هیچ کس یاریم نکرد.[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دانستم که نابودی ام حتمی است، با شرمندگی فریاد زدم:
[/FONT]
[FONT=&quot]
"[/FONT]
[FONT=&quot]خدایا اگر مرا نجات دهی، اگر ویرانه های زندگی ام را آباد کنی، با تو پیمان می بندم هر چه بگویی همان را انجام دهم.[/FONT]
 

مسافر

کاربر ویژه
"بازنشسته"
پاسخ : من از خـــدا گریختم!!!!!

خدایا کمکم کن پیمانی را که با تو در طوفان بستم
در آرامش فراموش نکنم.
 

montazer

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
پاسخ : من از خـــدا گریختم!!!!!

خدایا ببخش مارا که در کار خیر

یا جــــــــــــــــــــــــــــار زدیم

یا جــــــــــــــــــــــــــــا زدیم
 

behz@d

بی وفــا
پاسخ : من از خـــدا گریختم!!!!!

خدایا ببخش برای گناهانم..
ببخش برای نادانیم..
ببخش برای فراموشیم..
ببخش برای خطاهام..
ببخش اگر میدانم تنها کسم تو هستی و بازهم صدایت نمیکنم
ببخش اگر میدانم دوایم دست توست ولی بازهم دره خانه ی بنده ات را میکوبم
ببخش...
زیرا میدانم که بخشنده ای
:53:

 
بالا