علائم دعوت‏هاى شيطان

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"


شيطان از راههاي مختلف انسان را وسوسه مي كند و او را به گناه و نافرماني ميكشاند كه خداوند به برخي از آنها در قران كريم اشاره فرموده است.
«الشيطان يعدكم الفقر و يامركم بالفحشاء
شيطان شما را از فقر مى‏ترساند و به كار ناشايسته فرمان مى‏دهد. هنگامى كه مى‏خواهد انسان را از انفاق فى سبيل الله بازدارد،
مى‏گويد: خرج نكن، خودت فقير مى‏شوى!
يا براى آن كه آدمها را از جهاد باز دارد
، آنان را مى‏ترساند:


انما ذلكم الشيطان يخوف اولياءه فلا تخافوهم و خافون ان كنتم مؤمنين
؛ همانا اين شيطان است كه پيروان خود را مى‏ترساند، شما از آنان نهراسيد و اگر مؤمن هستيد از من بترسيد.


يكي ديگر از علائم و قرائن وساوس شيطانى، امر به فحشاء است، هر گاه آدمى احساس كرد كه تمايل به فحشاء دارد بداند كه وسوسه‏اى از شيطان است.
و من يتبع خطوات الشيطان فانه يامر بالفحشاء و المنكر
كسى كه از گامهاى شيطان پيروى مى‏كند،(بدان)كه او به كار ناشايسته و ناپسند فرمان مى‏دهد.

 

نورا

کاربر ویژه
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : علائم دعوت‏هاى شيطان

و علامت ديگر، بازداشتن از ياد خداست:

و اما ينسينك الشيطان فلا تقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين
(4)؛ و چون شيطان تو را به فراموشى اندازد (از ياد خدا)، پس از ياد آوردن (اين مطلب يا خدا) ديگر با گروه ستمكاران منشين.


در جزء نخستين همين آيه آمده است:

و اذا رايت الذين يخوضون فى اياتنا فاعرض عنهم حتى يخوضوا فى حديث غيره
(5)؛ اگر ديدى كسانى در آيات ما فرو رفته‏اند(آن را به استهزاء گرفته‏اند)، از آنان رويگردان تا هنگامى كه گفتگو را تغيير دهند و مطلب ديگرى بگويند.


خطاب خداوند به پيامبر بزرگوار و ارجمند اسلام است البته از باب‏ «به در مى‏گويند كه ديوار بشنود»؛ «اياك اعنى و اسمعى يا جار(6)» با كسانى كه آيات خدا را به استهزاء مى‏گيرند، منشين.
همان مضمون آيه‏ ديگر است كه مى‏فرمايد:
...ان اذا سمعتم ايات الله يكفر بها و يستهزا بها فلا تقعدوا معهم ...
اين كه ميفرمايد: هنگامى كه شنيديد كه(اهل مجلسى) به آيات خدا كفر مى‏ورزند يا آنها را مسخره مى‏كنند، با آنان منشينيد، و بعد مى‏افزايد:


ان الله جامع الكافرين ‏و المنافقين فى جهنم جميعا،
اشاره به اين واقعيت است كه نشستن در چنين مجالس، كم‏ه كم ايمان را از بين مى‏برد و آدمى را به نفاق و كفر مى‏افكند
.


ما به خاطر داريم كه بسيارى از مسلمانان، بر اثر معاشرت با ماركسيست‏ها، كارشان به جايى كشيد كه منافق و كافر شدند.
اينها در اصل و ذاتاً مخالف اسلام نبودند، كم‏كم كشيده شدند به سويى كه به اينجا ختم مى‏شد.
اگر كسى هم بخواهد به عنوان بحث و مجادله با ماركسيست‏ها، با آنان معاشرت كند بايد نخست ظرفيت ‏خود را بسنجد،
حتى در مسابقه‏ كُشتى نيز، «وزن كشى‏» به دقت انجام مى‏گيرد و دو هموزن كشتى مى‏گيرند. و اما آيه‏ مشهور:
الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه.


اولا: منظور از قول در اين آيه،«القول‏» قرآن است،
ثانيا بايد بتواند«احسن‏» را تشخيص دهد، پس هر كس حق ندارد با هر كس بنشيند و در هر بحثى شركت كند،
اگر معلوماتش كم است ‏يا قدرت تشخيص ندارد و يا ضعف اراده و شخصيت دارد، حق شركت در هر بحثى را ندارد.



 
بالا