۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
[h=2][/h]
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif


ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم


چكيده


«انسجام» و «پيوستگى» به عنوان دو ركن بنيادين ارتباط متن، مورد توجه زبان‏ شناسان به ‏طور عام و انديشمندان تجزيه و تحليل گفتمان به طور خاص قرار گرفته است. در اين نوشتار كوشش شده تا ضمن ارائه تعريفى علمى از مقوله‏هاى انسجام و پيوستگى، تأثيرگذارى آنها از يك سو بر متن ترجمه (متن زبان مقصد) و از سوى ديگر بر خواننده در فهم و درك متن و ايجاد ارتباط پيوسته و درهم ‏تنيده مورد ارزيابى تطبيقى قرار گيرد. به منظور عينى كردن موضوع، نمونه‏ هايى از ترجمه‏هاى انگليسى قرآن كريم محمدتقى الهلالى ـ محمد محسن‏ خان و عبداللّه‏ يوسف على جهت بررسى ارائه شده‏اند.
برآيند اين بررسى عبارت است از:

الف ـ در بسيارى از موارد، مترجمان در انتقال و برقرارى تعادل در زمينه انسجام درون‏ متنى موفق بوده‏اند.

ب-
در مواردى، ضعف يا نبود توانش متنى، مترجم را از انعكاس واقعيت‏هاى موجود در متن زبان مبدأ به زبان مقصد باز داشته است.

ج ـ
شناخت نظرى و عملى مترجم از مقوله‏هايى چون انسجام درون متنى و برون متنى، پيوستگى و درهم‏تنيدگى متن نه تنها به خواننده در فرايند درك مفاهيم كمك مى‏نمايد و انگيزه خوانش را در او تقويت مى‏كند، بلكه در بسيارى از موارد از كژفهمى و كژانتقالى‏ها جلوگيرى به عمل مى‏آورد.

د-
برآيند تلاش مترجمان در ايجاد و برقرارى تعادل واژگانى، بيان تحذير و معانى كنايى بازتابنده معانى واقعى قرآن نبوده است.


واژه‏هاى كليدى

ارجاعات، انسجام درون‏ متنى/برون‏ متنى، بافتار، پسين‏ سوى/ پيشين سوى، پيوستگى، تحذير، شمول معنايى، گفتمان



www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif

مقدمه


قرآن منظومه منسجم ، يكپارچه و پيوسته‏ اى است كه از جانب خداوند سبحان به صورت دفعى و تدريجى بر پيامبر اكرم (ص) فرو فرستاده شد. انسجام و پيوستگى اين منشور آفرينش در سطوح متفاوت زبانى و فرازبانى به گونه‏ اى است كه تمام سوره‏ها و آيه‏ها را پيوسته و درهم‏ تنيده كرده است. مطلبى كه در يك آيه طرح و عنوان شده، در آيه‏ اى از همان سوره يا سوره ديگر مفصل و مؤكد بيان مبسوطى از آن به عمل آمده است. شاخصه ديگر قرآن كريم انسجام درون ‏متنى و برون‏ متنى و نيز وحدت موضوعى است. اين ويژگيهاى متين و در عين حال يگانه، قرآن را از نوشتارى انسانى متمايز ساخته است.
تا پيش از قرن بيستم، توجه سخن ‏شناسان به ويژه نحويان و منطقيان بيشتر معطوف به مقوله انسجام درون‏ متنى بود. در سال 1976 مايكل هاليدى و رقيه حسن مقوله بنيادين «پيوستگى» (
coherence) متن را پيشنهاد دادند. اين دو زبان‏شناس عوامل متنيّت (textuality
) را انسجام و پيوستگى عنوان كرده‏اند؛ ولى عامل درهم‏ تنيدگى متن را تنها در انسجام نمى‏ديدند؛ چرا كه جملاتى از نوع زبان‏پريشى ممكن است ويژگيهاى انسجام را داشته باشند ولى به لحاظ منطقى فاقد پيوستگى و وحدت موضوعى باشند. از اين رو، سازوكار ارتباط منطقى و چسبندگى به كار رفته درك متن را «پيوستگى» نام نهادند؛ همان ابزارى كه مخاطب (خواننده/ شنونده) را در فهم و درك متن و ايجاد رابطه (روابط) منطقى بين وقايع و حقايق كمك مى‏نمايد و از گسست مفاهيم مرتبط در راستاى موضوع اصلى پيام جلوگيرى به عمل مى آورد.
نقش بنيادين «پيوستگى» برقرارى ارتباط منطقى و موضوعى ميان بخش‏ها و سازه‏هاى متن به واسطه ارتباط مستتر معنايى است. بايد توجه داشت كه اين سنخ ارتباط پنهان معنايى در اثر استنباط و استنتاج اهل زبان بنا به تجربه‏هاى زبانى و فرازبانى به دست مى‏آيد كه در نتيجه به پيوستگى و وحدت موضوعى متن منجر مى‏شود.
آنچه به متن جريان حركتى سيال مى‏بخشد، ارتباط منطقى و پيوستگى است. البته اين امكان نيز وجود دارد كه متن بى ‏آنكه پيوسته باشد، داراى انسجام درون يا برون‏ متنى نيز باشد. جوهره پيوستگى متن آن توان منطقى است كه جملات، بندها و واحدهاى زبانى گسترده‏ تر و جامع ‏ترى را به هم پيوسته، معنا دار و درهم‏ تنيده مى ‏سازد.

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif

www.ayehayeentezar.com_clear.gif
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

[h=2][/h]
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif


قرآن از آنچنان انسجام، پيوستگى و درهم‏ تنيدگى اعجازين و بى بديلى برخوردار است كه نظير آن در نوشتارهاى انسانى ديده نمى ‏شود. همين شاخصه است كه كار ترجمه را دشوار و در بسيارى از موارد غيرممكن مى‏سازد. وجود روابط محكم و استوار بين سوره‏ها و آيه‏ها حاكى از اين حقيقت است كه قرآن از آغازين سوره تا آخرين سوره منسجم، پيوسته و بازتابنده ارتباط منطقى و وحدت معنايى شگفت‏انگيزى است.

در نقد ادبى، پيوستگى به عاملى اطلاق مى‏ شود كه به موجب آن وحدت متن از رهگذر پيوند پژواكها و برابريهاى موجود در واحد(هاى) زبانى به مراتب بزرگ ‏تر از جمله حاصل مى‏شود. هاليدى و حسن اين نوع توانش را كه اهل زبان را در آفرينش و تشخيص چنين توانايي هايى يارى مى‏دهد، توانش متنى (textual competence
) نام نهادند (داد، ص 56).
مترجم با بهره‏گيرى از توانش متنى و احساس و درك پيوستگى متن زبان مبدأ (source language) در انتقال و انعكاس اين سازوكار در زبان دوم (receptor language) خواننده زبان مقصد را در فهم موضوع كمك خواهد كرد. ولى اين امر در فرايند ترجمه قرآن كريم عملاً محقق نمى‏ شود. علت زبان شناختى اين عدم موفقيت، استفاده نكردن مترجمان از بافتار (texture) و به ويژه منابع تفسيرى است. در اين فرايند مترجم بايد اطلاعات ضمنى را با استفاده از منابع زبانى، فرا زبانى و تفسيرات موضوعى به صورت صريح و شفاف بيان نمايد.

در اين نوشتار ابتدا به تعريف و توصيفى زبان شناختى از متن، ساختمان متن و روابط حاكم بر جملات از قبيل بافتار، انسجام و پيوستگى متنى پرداخته مى‏شود. سپس ساز وكارهاى انسجام در متن با ذكر نمونه‏هايى از آيات قرآن كريم ارائه خواهد شد. از جهت اينكه موضوع انسجام و پيوستگى در قرآن بسيار گسترده است و پرداختن به آن مجلدهايى را مى‏طلبد، ما حوزه و زمينه بررسى را محدود به پانزده مورد انسجام و ده مورد پيوستگى كرده‏ايم. از طرفى چون موضوع بررسى، ضرورت شناخت و كاربرد انسجام و پيوستگى در ترجمه انگليسى قرآن كريم است، لذا ترجمه‏هاى انگليسى آياتى از سوره‏هاى متفاوت قرآن كريم از دو ترجمه شاخص و برجسته (محمد تقى الهلالى ـ محمد محسن خان و عبداللّه‏ يوسف على) جهت بررسى مقابله‏ اى ارائه خواهند شد.
در پايان اين مقدمه بايد اذعان كرد كه هدف ما در اين نوشتار تنها ارائه نمونه‏ هايى از ساز و كارهاى انسجام و پيوستگى متن قرآن كريم و بررسى ترجمه انگليسى بعضى از آيه‏ هاست وبه هيچ وجه ادعا نمى ‏شود كه نوشتار حاضر عارى از نقص و كاستى است.

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif


www.ayehayeentezar.com_clear.gif
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

[h=2][/h]
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif


-1 متن (
text)

متن عبارت است از تظاهر صورى فرايند سخن و ساختار متنى از جمله عناصر تشكيل دهنده متن كه به انعكاس عوامل حاكم بر فرايند سخن مربوط باشد. به عبارت ساده‏تر، متن عبارت است از يك يا چند جمله مرتبط كه معنا يا پيام مشخص و معينى را انتقال دهد. بديهى است قرار گرفتن متوالى چند جمله كنار هم تضمينى بر تشكيل يا آفرينش متن نمى‏كند. آنچه متن را انسجام مى‏بخشد وجود رابطه منطقى/معنايى بين جملات است. در صورت وجود چنين رابطه‏اى به آن مجموعه جملات «متن» گفته مى‏شود.

1-2 بافتار (texture)

بافتار، ساختمان متن و روابط حاكم بر جملات يك متن را بررسى مى‏نمايد. در فرايند بررسى مؤلفه‏هاى ويژه متن از جمله سازمان عناصر آشنا ـ ناآشنا يا به اصطلاح نحوى مبتدا ـ خبر (به مجموعه اطلاعات موجود در حافظه خواننده يا شنونده متن و انتقال آنها به سطوح فوقانى و نهايتا تعامل و تأثير گذارى متقابل آنها گفته مى‏شود)، نوع سخن (discourse genre) يا طرح متنى و شرايط حاكم بر آن، ويژگى و عوامل شبه زبانى(paralanguage) [تكيه، آهنگ كلام، نقطه‏گذارى، آرايش صورى بندها، كاربرد حروف بزرگ، پرانتز و نظير آنها]، انسجام درون‏متنى/برون‏متنى و پيوستگى مورد توجه و امعان نظر قرار مى‏گيرند.

1-3 انسجام (cohesion)

انسجام به سازوكار درون‏متنى زبان گفته مى‏شود كه سخنور را در ايجاد و برقرارى ارتباط در هر جمله يا بين جملات يارى مى‏دهد. به عبارت ساده ‏تر، انسجام به روابط ساختارى/ واژگانى متن اطلاق مى‏شود. اين نوع ارتباط ممكن است بين جملات يا اجزاى متفاوت يك جمله برقرار شود.
انسجام، كليه روابطى را شامل مى‏شود كه در آن عنصرى از يك جمله با عناصر جملات ماقبل / ما بعد در تعامل و ارتباط باشد. به عبارتى جامع‏ تر و دقيق‏ تر، انسجام به روابط درون‏ متنى و برون‏ متنى حاكم بر جملات يك متن گفته مى‏ شود. توجه داشته باشيم كه تغيير در انسجام قطعاً به تغيير در بافتار منجر مى‏شود. بنابراين، مترجم در برگردان متن و انعكاس روابط درونى و برونى، ضمن در نظر گرفتن اين مهم بايد به گونه ‏اى عمل كند كه در بافتار زبان مبدأ و مقصد تغيير يا احياناً خللى وارد نشود. به علاوه، تعامل و تأثيرگذارى/ پذيرى متقابل ساختارى واژگان و ديگر عوامل حاكم بر فرايند سخن جهت اجراى نقش ارتباطى بايد در كليه مراحل ترجمه مورد توجه قرار گيرد.
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

[h=2][/h]
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif


عناصر انسجام (cohesive devices)

كارتر (1997) عناصر انسجام را به سه دسته زير تقسيم كرده است:
الف) واژگانى يا لغوى،
ب) دستورى يا ساختارى،
ج) ارتباط مضمونى (معنايى ـ منطقى)

1-3-1: انسجام واژگانى (lexical cohesion)

يكى از راهبردهايى كه ما را در فهم و درك واژگان و گروه‏ واژه‏ها در زبان يارى مى‏دهد، انسجام واژگانى است. به طور خاص، ما از آگاهى خود در جهت برقرارى ارتباط بين واژه‏ها استفاده مى‏كنيم. به اين نوع آگاهى در ايجاد ارتباط، انسجام واژگانى گفته مى‏شود. نگارندگان متن استفاده از اين نوع انسجام را از طريق تكرار عين واژه، گروه‏ واژه و در مواردى عين جمله‏ واره امكان‏پ ذير مى‏دانند. همچنين استفاده از واژگان مترادف (يا تقريبا هم ‏معنا)، متضاد، چترواژه يا شمول معنايى، حذف به قرينه، مجموعه واژگان متشكل و پيوسته، كل ـ جزء، واژگان خاص از عام، همايى يا ارتباط بين واژگان متعلق به يك حوزه معنايى و برقرارى روابط معنايى ـ منطقى به متن انسجام مى‏بخشند. علاوه بر موارد مذكور، درك بهينه متن با در نظر گرفتن سياق آيه‏ ها، واژگان درون‏ جمله‏ اى و فراجمله ‏اى و نيز معانى متن ترجمه شده محقق مى‏ شود.
به طور كلى، انسجام واژگانى به آن آگاهى ارتباط بين واژگان اطلاق مى‏شود. بايد اضافه كرد كه ابهام تناسب يا ابهام تضاد در بسيارى از موارد به نوعى انسجام واژگانى منجر مى‏شود. نتيجه اينكه نقش اصلى انسجام واژگانى، پيوند ميان عناصر درون زبانى است، به گونه‏ اى كه شنونده يا خواننده خلائى در متن احساس نكند و موضوعات را پيوسته و مرتبط بداند. در چنين وضعيتى، انگيزه خواننده به خوانش و ادامه متن تقويت مى‏شود.

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

[h=2][/h]
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif



1-3-2: انسجام دستورى يا ساختارى (grammatical / structural
cohesion)


مخاطب در ارتباط با متن، علاوه بر استفاده از راهبردهاى انسجام واژگانى، دانش ساختارهاى دستورى زبان خود را در جهت پر كردن خلأهاى احتمالى متن به كار مى‏بندد؛ همان دانشى كه سخنور را در درك و توليد سازه‏هاى زبانى و مرتبط كردن آن سازه‏ها كمك مى‏نمايد. سازوكارهاى انسجام دستورى/ساختارى عبارتند از: ارجاعات، جايگزينى، حذف به قرينه و ارتباط معنايى ـ منطقى ميان سازه‏ها

1-3-3 : ارجاعات (references)

ارجاع به واژگان خاصى اطلاق مى‏شود كه در متن ارتباط ساختارى برقرار مى ‏نمايند. بديهى است، درك معناى اين واژگان ويژه با مراجعه به عناصر ديگر متن امكان‏ پذير مى‏شود. عمده ارجاعات را ضماير شخصى، ملكى، اشاره‏اى و صفات ملكى تشكيل مى‏دهند. ارجاعات بر دو نوعند:
1- ارجاعات درون‏ متنى (endophoric references)
2- ارجاعات برون‏ متنى (exophoric references).

ارجاعات برون‏ متنى مخاطب را در جهت درك و تفسير معنا نيازمند اطلاعاتى خارج از متن مى‏سازد. معمولاً مخاطب اين مشكل را با استفاده از بافت زبانشناختى (co-text) و بافت موقعيتى - محيطى (context) حل و فصل مى‏كند.
ارجاع درون‏ متنى بر دو نوع است:
الف) پيشين‏ سوى (anaphoric reference) كه مرجع قبل از ضمير قرار مى‏گيرد؛ يعنى ضمير به اسم (مرجع) مابعد خود ارجاع و ارتباط معنايى پيدا مى‏كند.
ب) پسين‏سوى (cataphoric reference) كه در متن ابتدا ضمير و بعد مرجع قرار مى‏گيرد. عناصر ارجاعى درون‏متنى به سه دسته تقسيم مى‏شوند:
1- ارجاع شخصى (personal reference) 2- ارجاع اشاره ‏اى (
demonstrative reference) 3- ارجاع مقايسه‏ا ى (comparative reference).
ارجاع شخصى در موقعيت كلام از طريق شخص نقش‏آفرينى مى‏ كند. ارجاع اشاره‏اى از منظر موقعيت مكانى و فاصله؛ و ارجاع مقايسه‏ اى از طريق همانندى يا شباهت در يك متن مورد استفاده قرار مى‏گيرد. توجه داشته باشيم كه اين نوع ارجاع ممكن است عطف به ما قبل يا ما بعد شود كه ممكن است يك واژه يا يك جمله كامل را همپوشى نمايد.

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : ۩*♥*۩ ضرورت شناخت و كاربرد «انسجام و پيوستگى» در ترجمه انگليسى قرآن كريم ۩*♥*۩

[h=2][/h]
www.ayehayeentezar.com_gallery_images_92645594485646090384.gif

1-3-4 حذف (ellipsis)

حذف به عدم استفاده هر بخشى از كلام، به قرينه موجود در متن و به منظور رسيدن به هر يك از اهداف زير، گفته مى‏شود. بديهى است حذف به قياس عنصر يا عناصر قرينه‏اى زير صورت مى‏پذيرد:

الف) پرهيز از زياده‏گويى و اقتصاد كلامى
ب) انگيزش تفكر و كنكاش
ج) ذكر مطلب مهم
د) تفصيل پس از اجمال
ه) بيان علت و...

1-3-5 جايگزينى substitution))

قرار گرفتن يك عنصر زبانى به جاى عنصر ديگر با هدف اقتصاد كلامى (كاهش واژگانى/ نحوى) و ايجاد انسجام در متن را جايگزينى يا جانشينى مى‏گويند.

تفاوت بنيادين حذف با جايگزينى در اين است كه جايگزينى نوعى جا به جايى است، ولى حذف به كارنبردن عنصر يا عناصر زبانى به قرينه موجود در متن صورت مى‏پذيرد. شرايط حذف در يك زبان ممكن است با زبان ديگر متفاوت باشد. از طرفى، هدف از حذف ممكن است ايجاد و برقرارى انسجام باشد، لذا مترجمان ضمن در نظر گرفتن اين نكته، شرايط متن را به گونه‏اى انعكاس مى‏دهند كه هدف نگارنده يا گوينده را در ايجاد انسجام متن تأمين نمايند.


www.ayehayeentezar.com_gallery_images_41263780684317499155.gif
 
بالا