ما انسانها به طور ذاتی در پی آرامش هستیم که این موضوع حداقل در محل زندگی هر فرد باید تحقق پیدا کند وگرنه توقعی برای دستیلبی به این مقوله در خارج از این محیط نه اینکه غیر ممکن باشد اما نابجاست.در منزل انسانها خستگی ها را می کاهند و انرژی هایی که در روز صرف کرده اند به خود بر می گردانند.دور همی های خانوادگی و گفتگو در کنار آنها باعث می شود انژی بگیریم و برای روزی جدید آماده شویم.لازمه ی این موضوع توجه به به نکات ظریفی است که نتیجه های بزرگی در پی خواهد داشت.
در جهان امروز توجه به فضای مناسب برای منزل و محیط کاری و ساختن فضایی توام با آرامش و آسایش لازمه زندگی است.البته هنوز هم از میلگرد و رابیتس و بعد از آن کچ و سیمان استفاده میشود و در معماری بخصوص در کشور ما کاربردشان را نمی توان ندید گرفت اما شیوه طراحی داخلی بخصوص طراحی سقف تغییراتی چشم گیری داشته است.
در طراحی های قدیمی معمولا طراحان از اشکال هندسی منظم و قرینه برای طح و دکور استفاده می کردند ودر الگوی طراحی آنها قرینه سازی حکم فرما بود ولی این اواخر شاهد خلق طرح هایی هستیم که قرینه سازی را کنار گذاشته اند و به عبارتی سبک کلاسیک را منسوخ کرده و سبک مدرن را جایگزین آن کرده اند.
یکی از ارکان ساختار معماری در یک بنا ،اهمیت قائل شدن به فضای داخلی و نحوه تقسیم بندی در پلانهایی است که در طراحی آن لحاظ شده است.به طوریکه این طراحی باید به گونه ای باشد که دست را برای انعطاف و تغییر در چیدمان باز بگذارد و در پی آن مخاطب احساس رضایت و آرامش کامل را داشته باشد.استفاده از مصالح و جداکننده ها و رنگ های مناسب جزو بخش هایی هستند که در یک پلان باید به آنها دقت کرد به طوریکه در دقت در این موارد د گامهای اولیه حلال بسیاری از مشکلات در آینده بنا خواهد بود.
پر رنگ ترین نقش را در کیفیت فضا در ساختمان معماری داخلی دارد.چگونگی چیدمان و تقسیم بندی کردن فضا و انتخاب رنگ مناسب و نور پردازی ،مبلمان متناسب با فضا و...از عوامل تاثیر گذار در زیبایی و کار آمد بودن فضای داخلی بنا هستند که باید در دکوراسیون داخلی به آنها توجه خاصی داشت، به طوریکه این موضوعات بیشترین تاثیر را در جهان امروز بر راندمان کارایی در فضاهای اداری و ایجاد آرامش در فضاهای خانگی دارد.
در بحث روانشناسی معماری داخلی تاثیر بسزایی در ایجاد احساس امنیت و شور و هیجان و آرامش در محیطی که مخاطب در آن حضور دارد داراست به طوریکه می توان با یک سری راهکار این عوامل را در مخاطب کم و زیاد کرد.باید این موضوع را در نظر گرفت که انسانها با علایق و روحیات متفاوت نیازمند محیط زندگی خاصی متقارن با خصوصیات اخلاقیشان هستند که این هماهنگ سازی از وظایف یک طراح داخلی است.
طراح داخلی باید توانایی این را داشته باشد گوگل که پروژه را برنامه ریزی کرده و به مرحله اجرا برساند و پیمانکار و کار فرما را در جهت پیشبرد پروژه به همکاری گیرد.برای رسیدن هرچه زودتر به هدف باید سلیقه خود و کار فرما را در یک راستا قرار دهد و بیشترین توجه را معطوف به سلیقه کار فرما کند.در ابتدای امر شاید این موضوع کمی آزار دهنده باشد چون طراح توقع دارد طرح خودش را پیاده کند.اما به مرور متوجه هماهنگ سازی بین طراحی اولیه و پردازش و زمانبندی دقیق با همکاری کارفرما خواهند شد.
دید یک طراح باید این کونه باشد که هر فضایی از قبیل خانه ، محل کار و... قابلیت این را دارند که زیبا شوند و فقط این طراح است که با استفاده از ذوق و سلیقه قدم در راستای این زیبا سازی بر می دارد تا جایی که فضایی ایجاد شود که مطابق با ذوق و سلیقه مخاطب باشد و در طراح نیز احساس رضایت ایجاد کند.این موضوع باید بدون رویا بافی لحاظ شود و طرح را در دنیای واقعی پیگیری کند نه در رویا.ساخت خانه و دکور سازی آن در رویا کاری سهل و در واقعیت مشکل است اما دست نیافتنی نیست اگر طبق اصول و قوائد پیش رفته باشیم.
در جهان امروز توجه به فضای مناسب برای منزل و محیط کاری و ساختن فضایی توام با آرامش و آسایش لازمه زندگی است.البته هنوز هم از میلگرد و رابیتس و بعد از آن کچ و سیمان استفاده میشود و در معماری بخصوص در کشور ما کاربردشان را نمی توان ندید گرفت اما شیوه طراحی داخلی بخصوص طراحی سقف تغییراتی چشم گیری داشته است.
در طراحی های قدیمی معمولا طراحان از اشکال هندسی منظم و قرینه برای طح و دکور استفاده می کردند ودر الگوی طراحی آنها قرینه سازی حکم فرما بود ولی این اواخر شاهد خلق طرح هایی هستیم که قرینه سازی را کنار گذاشته اند و به عبارتی سبک کلاسیک را منسوخ کرده و سبک مدرن را جایگزین آن کرده اند.
یکی از ارکان ساختار معماری در یک بنا ،اهمیت قائل شدن به فضای داخلی و نحوه تقسیم بندی در پلانهایی است که در طراحی آن لحاظ شده است.به طوریکه این طراحی باید به گونه ای باشد که دست را برای انعطاف و تغییر در چیدمان باز بگذارد و در پی آن مخاطب احساس رضایت و آرامش کامل را داشته باشد.استفاده از مصالح و جداکننده ها و رنگ های مناسب جزو بخش هایی هستند که در یک پلان باید به آنها دقت کرد به طوریکه در دقت در این موارد د گامهای اولیه حلال بسیاری از مشکلات در آینده بنا خواهد بود.
پر رنگ ترین نقش را در کیفیت فضا در ساختمان معماری داخلی دارد.چگونگی چیدمان و تقسیم بندی کردن فضا و انتخاب رنگ مناسب و نور پردازی ،مبلمان متناسب با فضا و...از عوامل تاثیر گذار در زیبایی و کار آمد بودن فضای داخلی بنا هستند که باید در دکوراسیون داخلی به آنها توجه خاصی داشت، به طوریکه این موضوعات بیشترین تاثیر را در جهان امروز بر راندمان کارایی در فضاهای اداری و ایجاد آرامش در فضاهای خانگی دارد.
در بحث روانشناسی معماری داخلی تاثیر بسزایی در ایجاد احساس امنیت و شور و هیجان و آرامش در محیطی که مخاطب در آن حضور دارد داراست به طوریکه می توان با یک سری راهکار این عوامل را در مخاطب کم و زیاد کرد.باید این موضوع را در نظر گرفت که انسانها با علایق و روحیات متفاوت نیازمند محیط زندگی خاصی متقارن با خصوصیات اخلاقیشان هستند که این هماهنگ سازی از وظایف یک طراح داخلی است.
طراح داخلی باید توانایی این را داشته باشد گوگل که پروژه را برنامه ریزی کرده و به مرحله اجرا برساند و پیمانکار و کار فرما را در جهت پیشبرد پروژه به همکاری گیرد.برای رسیدن هرچه زودتر به هدف باید سلیقه خود و کار فرما را در یک راستا قرار دهد و بیشترین توجه را معطوف به سلیقه کار فرما کند.در ابتدای امر شاید این موضوع کمی آزار دهنده باشد چون طراح توقع دارد طرح خودش را پیاده کند.اما به مرور متوجه هماهنگ سازی بین طراحی اولیه و پردازش و زمانبندی دقیق با همکاری کارفرما خواهند شد.
دید یک طراح باید این کونه باشد که هر فضایی از قبیل خانه ، محل کار و... قابلیت این را دارند که زیبا شوند و فقط این طراح است که با استفاده از ذوق و سلیقه قدم در راستای این زیبا سازی بر می دارد تا جایی که فضایی ایجاد شود که مطابق با ذوق و سلیقه مخاطب باشد و در طراح نیز احساس رضایت ایجاد کند.این موضوع باید بدون رویا بافی لحاظ شود و طرح را در دنیای واقعی پیگیری کند نه در رویا.ساخت خانه و دکور سازی آن در رویا کاری سهل و در واقعیت مشکل است اما دست نیافتنی نیست اگر طبق اصول و قوائد پیش رفته باشیم.
آخرین ویرایش: