ایرانی ها به هم بی اعتماد شده اند. دلیل این موضوع را می دانید؟ مهام نیوز به تناوب دلیل بی اعتمادی مردم را بررسی می کند. امین یگانه: «منظور من مسکن، دارایی ها یا پول نیست. منظور من امری است که باعث میشود این چیزها در زندگی روزمره مردم بیشتر به دید آیند، یعنی حسن نیت، دوستی، همدلی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانوادهها که یک واحد اجتماعی را تشکیل میدهند» این عبارات سخنان احسان خواجهای٬ جامعه شناس٬ است که از افت شدید اعتماد عمومی در جامعه ایرانی گلایه میکند.
او معتقد است: «ما به عنوان افراد جامعه ایرانی به دلایل مختلفی نمیتوانیم نسبت به هم دیگر اعتماد کنیم. این مسئله البته٬ از آنجایی که به شمارش نمیآید و کمی نیست خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد. هیچ یک از مراکز آمار البته که نمیتوانند بی اعتمادی میان مردم را بشمارند و بگویند مثلا در سال فلان تعداد کسانی که نسبت به هم دیگر بی اعتماد بودهاند n تعداد بودهاند. اما اگر همه ما به زندگی شخصیمان در طول روز دقت کنیم متوجه خواهیم شد که چقدر میتوانیم نسبت به دیگران غریبه و حتی نسبت به دیگران اشنا و فامیل اعتماد کنیم. احسان خواجهای معتقد است امروز اعتماد عمومی در کشور ما به شدت افت کرده است.»
این جامعه شناس بابیان مثالی که دانشمندان علوم اجتماعی در این زمینه دارند٬ اهمیت مسئله اعتماد عمومی را توضیح میدهد:«اگر شخصی با همسایهاش ارتباط برقرار کند و سپس، آن دو با سایر همسایه ها ارتباط برقرار کنند، انباشتی از سرمایه اجتماعی به وجود خواهد آمد که نیازهای شخصی آنها را برآورده کرده و حتی می تواند باعث بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در جامعه شود»
به عبارتی زندگی امروز ما وقتی که در همه ساحات تخصصی شده است تنها را برآورده کردن احتیاجات رجوع شهروندان به هم دیگر است. مسئلهای که اگر تکیه دارد به اعتماد. همدلی. اگر افراد یک جامعه نسبت به هم دیگر اعتماد نداشته باشند عملا رجوع برا رفع نیاز هم منتفی بوده و بخش کلانی از نیازهای شخصی و اجتماعی که با تعامل میان انسانها و گروهها میبایست برطرف میشده٬ معطل مانده و روی زمین میماند.
احسان خواجهای تاکید کرد: «گفته شده است این اولین متنی است که به سرمایه اجتماعی اشاره کرده است. و همدلی، اعتماد و دوستی را مورد توجه قرار داده است. ای. جی. هانیفان این متن را 99 سال پیش نوشته است و اندیشمندان اجتماعی و دولت ها پیوسته در این موضوع اندیشیده و عمل کرده اند. سرمایه اجتماعی و خاصه اعتماد (که به کار ما مربوط است) ثروتی است که مانند بسیاری از گونه های دیگر ثروت به عمری به دست آمده و به شبی از دست می رود. فارغ از تعریف اعتماد و چگونگی ایجاد و حفظ آن سوال ما این است که چرا آن را ارج نمی نهیم و در حفظ آن نمی کوشیم. وقایع سیاسی کشور و اتفاقات بسیار پیرامون روی دادهای سیاسی (مانند دروغ گو خواندن دولت، متهم کردن یکدیگر به آمار سازی، وقایع کهریزک، تجاوز سیستماتیک،و ...) نمونه ای از بی تفاوتی ما به از دست رفتن اعتماد است.»
او افزود: «این اتفاقات متاسفانه فقط در شرایط بحرانی دیده نمی شود بلکه به نظر می رسد ما به هر بهانه ای و به کمترین بها حاضر به خدشه دار کردن اعتماد عمومی هستیم. دروغی که ماه گذشته به هواداران تیم تراکتور سازی گفته شد نشان دهنده این بود که نهادهای مسئول در تصمیم گیری کمترین ارزشی برای حفظ اعتبار و اعتماد ندارند.»
بیاعتمادی چرا در جان ما رسوخ کرده است؟/ مسئولین این واقعیت تلخ جامعه را نمیبینند؟
دکتر قرایی مقدم٬ جامعه شناس معتقد است یک واقعیت تلخ اجتماعی در جامعه ما بیشتر و بیشتر میشود اما مسئولین هیچ توجهی به این واقعیت تلخ ندارند. این واقعیت تلخ حالا دیگر سرایت کرده است به همه ساحات اجتماعی٬ سیاست٬ اقتصادی و...؛ بی اعتمادی. امین یگانه: هر کدام از ما به تناوب دیدهایم که کارمندی بگوید؛ «ای آقا مگه من چقدر حقوق میگیرم که این کارتم راه بندازم». یا اگر به کسی که یک بطری روی زمین انداخته اعتراض کنیم خواهیم شنید که میگویند:«خوش خیالی آقا...». تا به حال فکر کردهاید دلیل این واکنشها چیست؟ یا اصلا٬ ما نسبت به سرنوشت کشورمان چقدر خودمان را مسئول میدانیم؟ ما٬ به عنوان یک کارمند چقدر وظیفه خودمان میدانیم که کار مردم را پشت گوش نیندازیم. یا اگر مکانیک هستیم چقدر حساس و دقیق کار میکنیم تا مشتری وقتی از کارگاه ما خارج شد صد کیلومتر آن طرفتر ماشینش زمینگیر نشود؟ بجز این نیست که ما هر چقدر در کار خودمان حساس و دقت داریم٬ به همان میزان به سرنوشت کشورمان اهمیت میدهیم. به نظر میرسد در جامعه ما هر روز که میگذرد شهروندان نسبت به سرنوشت هم دیگر و به دنبال آن نسبت به سرنوشت جامعهیشان بیتفاوت میشوند. امانالله قرایی مقدم٬ جامعه شناس معتقد است که دلیل این مسئله عدم وجود اعتماد عمومی میان ملت و دولت است.
دکتر امان الله قرایی مقدم٬ در گفتوگو با مهام نیوز درباره اعتماد عمومی و اهمیت آن گفت: اعتماد عمومی به دوشاخه تقسیم میشود؛ اعتماد عمومی افقی و عمودی. اعتماد عمومی افقی همان اعتماد مردم به مردم است و اعتماد عمومی عمومی اعتماد و باور متقابل میان دولت و ملت است.
او معتقد است که اعتماد عمومی افقی که از اعتماد عمومی عمودی بسیار متاثر است یکی از پایههای شکل گیری سرمایه اجتماعی است: من از ۲۰ سال پیش مسئله توجه به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را تذکر دادهام. هم نوشتهام و هم گوش زد کردهام. جامعه شناسان مطرح دنیا مانند فرانسیس فوکویاما و بسیاری دیگر هم این موضوع را مطرح کرده و بدان تاکید کردهاند.
این جامعه شناس گفت: بی آن که اعتمادی در جامعه باشد سنگ روی سنگ بند نمیشود. چرا که سرمایه اجتماعی شکل نمیگیرد و تعاملات و مناسبات اجتماعی فلج میشود. این مسئله در ایران به هیچ وجه مورد توجه مسئولین جز مقام معظم رهبری نبوده و نیست.
لزوم اعتمادسازی
قرایی مقدم با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در نوروز امسال گفت: اینکه من میگویم اعتماد عمومی در همه سطوح ضعیف است یک دلیل واضح و روشن دارد. وقتی مقام معظم رهبری به عنوان عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی در سخنان خود از لزوم همدلی و همزبانی صحبت میکنند به این مسئله مهم اشاره میکنند.
او ادامه داد: اگر همدلی و همزبانی در بین ملت با دولت حاکم نشود٬ تعاملات اجتماعی ضعیف شده و هیچ برنامه گسترده ای از سوی نظام در کشور به عمل در نخواهد آمد. اقتصاد مقاومتی فقط و فقط با همدلی و اعتماد عمومی می تواند به سرانجام برسد. جمایت از تولید ملی و کار ملی در سایه اعتماد مردم خواهد بود. بنابراین بدون اعتماد نه اقتصاد عمومی نه سرمایه ملی و نه فرهنگ ملی پیشرفتی نخواهد داشت.
کارشناس آسیبهای اجتماعی در ادامه با اشاره جایگاه اعتماد عمومی در سیستم کشورهای توسعه یافته گفت: تا اوایل قرن بیستم سه سرمایه به عنوان اصلی ترین سرمایه های یک کشور مطرح بود. سرمایه انسانی٬ سرمایه تکنولوژیک و سرمایه طبیعی. اما بعد از قرن بیستم اندیشمندان به این نتیجه رسیدند اگر همه اینها باشد ولی اعتماد عمومی به معنای عامل پیوند دهنده همه سرمایه ها به یکدیگر٬ هیچ توسعهای اتفاق نمیافتد.
او گفت: ژاپن از منابع بسیار کمی بهره مند است. دانمارک هم همینطور. عربستان ولی بیشترین منابع را در همه سطوح دارد ایران هم. اما ژاپن و دانمارک پیشرفت کردهاند ولی ایران و عربستان نه. چون عاملی که بتواند سرمایههای یک کشور را به هم پیوند بدهد در ایران وجود ندارد.
بی اعتمادی تاریخی
به گفته قرایی ایرانیها به صورت تاریخی به هیچ حاکمیتی اعتماد و باور نداشتند. به همین دلیل هم هر کشوری به ایران در طول تاریخ حمله کرده موفق شده است. ولی بعد از انقلاب به دلیل اینکه سیستم حاکم را مردم خودشان انتخاب کرده بودند، اعتماد عمومی برای بار اول در ایران به وجود آمد که البته امروز رو به کاهش است و زنگ خطر مهمی برای کشور به شمار میرود.
قرایی مقدم در ادامه به بررسی رفتارهای مسئولین کشور در این زمینه پرداخت و گفت: کسانی که در مجلس شورای اسلامی داد و هوار میکشند متوجه نیستند که بزرگترین ضربه را به حاکمیت میزنند. چرا که مردم را به نسبت به مسئولین و خودشان بی اعتماد میکنند. ولی مردم عدم هم بستگی و همدلی میان مسئولین را میبینند دل سرد میشوند.
این جامعه شناس در ادامه با اشاره به کنشهای مردم ایران گفت: وقتی رفتارهای مردم ایران را در اوائل انقلاب و امروز مقایسه میکنیم متوجه میشویم نه تنها مردم نسبت به دولتها به دلیل عملکرد ضعیف بی اعتماد شده اند حتی اعتماد مردم در میان هم نیز از بین رفته و یا بسیار کاهش پیدا کرده است. امروز دیگر مردم ایران آن تعملات اجتماعی قدیم را با یک دیگر ندارند و این یک واقعیت تلخ است.