*✿* قشنگترین قصه های فاطــمی دنیا!!! *✿*

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
old-paper-quill-pen-www.98graph.com_.jpg



سلام به همگی.

ان شاءالله در این تاپیک قصد داریم قصه هایی قشنگ از حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) براتون بگیم.

اولین قصه ما، مربوط به زمانی هست که امام حسینعلیه السلام به دنیا اومدن...




یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.

وقتی امام حسین(علیه السلام) به دنیا اومدن، حضرت محمد(صلوات الله علیه) بعد از تبریک این میلاد فرخنده، خبر شهادت این نوزاد تازه از راه رسیده رو به حضرت فاطمه(س) دادن.

حضرت فاطمه(س)، کلی گریه کردن، آخه فکر کنید خدا تازه بهشون این نوزاد رو داده بود و در بدو تولد فرزندشون، از شهادت و چگونگی اون مطلع شدن. بی بی دو عالم از پدر بزرگوارشون پرسیدن که:

- در چه زمانى اتّفاق خواهد افتاد؟

- رسول خدا(ص) فرمودن: زمانى که من و تو و پدرش ، علىّ و برادرش ، حسن نباشیم و او یعنى ؛ حسین تنها باشد.



وقتی پیامبر(ص) گفتن شهادت زمانی هست که حسین تنهاست، گریه حضرت زهرا(س) بیشتر شد و فرمودن که:

- چه کسى براى فرزندم گریه و عزادارى خواهد کرد؟



پیامبر اعظم(ص) پاسخ دادن که:

- فاطمه جان! زنان و مردان امّت من بر مصیبت او و اهل و عیالش مى گریند و نوحه سرائى و عزادارى خواهند کرد، و این نوحه سرائى و عزادارى هر سال تجدید خواهد شد؛ و چون روز قیامت برپا شود تو، زنان گریه کننده و عزادار بر حسین را شفاعت نموده و من ، مردانشان را شفاعت مى کنم.

و اى فاطمه! تمام چشم ها در قیامت گریان مى باشند، مگر آن چشمانى که در عزا و مصیبت حسین علیه السلام گریان بوده باشد که آنان خندان و خوشحال وارد بهشت خواهد شد.
.
.
.


در همین چندجمله کوتاه، نکات ظریف ارزنده ای نهفته هست و اینجاست که ذهن و جان آدمی به طور ناخودآگاه متوجه عظمت روح خاندن پاک رسول خدا(ص) می شه...



اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


www.ayehayeentezar.com_gallery_images_32080344235947849341.gif


 

گمنام

ناظر کل
پرسنل مدیریت
"ناظر کل"
v5i4p7v7dcydmd4w1si.jpg


یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.

قصه امشب ما مربوط می شه به زمانی که ریحانه النبی، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، در بستر بیماری بودن و به لحظات آخر عمرشون نزدیک می شدن.

می دونید یکی از مهمترین دغدغه های سرور زنان عالم در این لحظات چی بوده؟ ایشون در این زمان اسماء بنت عمیس رو به حضور طلبیدن و فرمودن:



چه ناپسند است تابوت‏هایى كه براى زنان مى ‏سازند، زیرا در آن پوششى روى بدن مى‏افكنند كه اندام میّت براى مردم مشخص است.

- اى اسماء! وقت جدائى و فراق من فرا رسیده است، مى خواهم بعد از آن که فوت نمودم ، جسد مرا به وسیله اى بپوشانى ، تا آن که هنگام تشییع جنازه ام و حجم بدنم مورد دید افراد نامحرم قرار نگیرد.



اسماء با شنیدن این صحبت ها خیلی ناراحت شد، چون از دست دادن بی بی دوعالم خیلی سخت و ناگوار بود ولی وقتی اصرار حضرت زهرا(س) رو دیدن پاسخ دادن که:

- اى حبیبه خدا! من در حبشه ، تخت هائى را دیده ام که مخصوص حمل و تشییع جنازه زن درست مى کرده اند.



حضرت فاطمه(س) از شنیدن از موضوع خیلی خوشحال شدن و از اسماء خواستن که براشون چنین تابوتی بسازه.

. اسماء تختى رو خواست و اون رو وارونه كرد و بعد قطعه‏هاى چوبى از نخل طلبید و اون ها رو به پایه‏هاى تخت محكم بست و بعد با پارچه‏اى اون رو پوشوند.

وقتی تابوت رو آماده کرد، اون رو به حضرت فاطمه(س) نشون داد و گفت:

- فاطمه جان! تابوتى را كه دیدم آن‏ها مى‏ساختند به این شكل بود.



حضرت فاطمه (علیهاالسلام) فرمودن:

- نظیر همین را برایم بساز و بدنم را بپوشان، خداوند بدنت را از آتش دوزخ مصون دارد.


اهمیت و ارزشی که حضرت صدیقه کبری(س)، نسبت به مسئله حجاب و عفاف داشتن در همین داستان کوتاه به روشنی نمایان هست، یعنی نسبت به حجاب وعفاف خودشون حتی بعد از مرگ هم حساسیت نشون دادن...

www.ayehayeentezar.com_gallery_images_32080344235947849341.gif
 

ناجی دلها

معاون مدیریت
پرسنل مدیریت
"معاونت مدیران"
روزى زنى نزد حضرت فاطمه زهراء(س) وارد شد و گفت : مادرى دارم ضعیف و ناتوان که براى انجام نماز، مسئله اى برایش ‍ پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم .

حضرت زهراء(س) پس از گوش دادن به سخنان آن زن ، جوابش را داد و آن زن دو مرتبه سؤ ال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد.

و به طور مرتّب آن زن سؤ ال خود را بازگو کرد تا آن که به ده مرتبه رسید و حضرت زهراء(س) بدون هیچ گونه احساس و اظهار ناراحتى و بلکه به عطوفت پاسخ او را بیان مى نمود.

پس از آن ، زن خجالت زده شد و گفت : شما را خسته و ناراحت کردم ، بیش از این مزاحم شما نمى شوم .

و حضرت زهراء(س) اظهار نمود: خیر، براى من زحمتى نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصى اجیر شده باشد تا بارى سنگین را به جائى ببرد و در إ زاى آن مبلغ صد هزار دینار مزد بگیرد آیا ناراحت مى شود؟!

و آن زن در جواب حضرت گفت : خیر.

بعد از آن فرمود: من براى هر سؤ ال که جوابش را بگویم اجیر تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشى بیش از آنچه که در این جهان است ، مى باشد.

پس اکنون آنچه مى خواهى سؤ ال کن و براى من ناراحت مباش ، که از پدرم رسول اللّه(ص) شنیدم ، فرمود:

علماء و دانشمندان ، شیعیان و پیروان ما در روز قیامت در حالى محشور مى شوند، که تاج کرامت بر سر نهاده اند.

چون آنان در دنیا بر هدایت بندگان خدا، تلاش و کوشش داشته اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار مى گیرند و هدایا و خلعت هاى گرانبهاى بهشتى تقدیمشان مى شود ...

پس از آن حضرت زهراء علیها السلام فرمود: اى بنده خدا! ارزش یکى از آن خلعت ها، هزار بار بیش از آنچه است که در این دنیا وجود دارد وخورشید بر آن مى تابد.

چون که چیزهاى این دنیا هر چند هم به ظاهر ارزش والائى داشته باشد؛ امّا فاسد شدنى و فناپذیر است ، بر خلاف قیامت و بهشت که هر چه در آن باشد سالم و جاوید خواهد بود.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا