امام زمان (عج) با نامه او خواهد آمد....

entezar

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
si4KQfPm_333.jpg


چه دلها که در طول تاریخ حسرت دیدار این کاروان به جان ‏کشید و آرزوی شنیدن گامهایش را به اشک سپری کرد ، روضه ی این کاروان را جبرائیل خوانده و سینه اش ‏را از آدم تا خاتم زده اند، اشک ، جریان مداوم گونه هایی است که خدای حسین شنیدن نامش را بر آنها ‏حلال کرد ، سال 61 هجری است و کاروان حسین در حرکت ، منزلگاهها یکی پس از دیگری سپری می ‏شوند و تو گمان نکن که کربلا میتواند توقف گاه حسین باشد، حسین هوای حیات است و حیات ‏مدیون حسین ، پس چگونه سرزمین و یا زمانی میتواند او را در خود حبس کند، اگر به گوش جان بشنوی ‏صدای جرس کاروان امروز نیز و فردا نیز شنیده میشود، هنوز علی اکبر از استرجاع حسین بر حق بودن را ‏میشنود و زینب در گنجینه ی خود بقچعه خالی از کفن حسین را همراه میکند. آری بزرگترین سرّ بی کفنی ‏حسین را در نامحدودی او به زمین و زمان بدان . ‏

عالم هنوز توقفگاهی به وسعت حضور حسین در خویش نمی یابد ، تو نیز کج راهه مرو و حسین را محصور ‏به کربلا و محرم 61 ندان. ‏

از من و تو نخواسته اند که حسین در کربلا را بشناسیم و کربلایش را بهانه ی توقف خودمان کنیم ، ‏از ما خواسته اند به حسین برسیم و از او نه جدا شویم و نه عبور کنیم .‏

آنانکه دل در منزلگاه کربلا بستند و از آنجا با حسین به منزلگاههای بعدی نرفتند، نمیتوانند با ابن زیاد ‏بجنگند و در رکاب حسین شهادت را لمس کنند ، شهدای منزلگاه کربلا در عاشورای 61 تکلیف خود را به ‏انجام رساندند ، تو باید شهید منزلگاه زمان خودت باشی ، باید ابن زیاد دورانت را بشناسی و بدانی که یزید ‏دستور داده که ابن زیاد حسین را رها نکند یا بیعت بگیرد یا سرش را ، و ابن زیاد در همه تاریخ در تعقیب و ‏جنگ با حسین است ، تو در کدام منزلگاه فدایی حسین خواهی شد؟ اگر در کربلا متوقف بمانی، فقط تو ‏مانده ای نه حسین ، بترس از آنکه به کربلای دیگری برسی اما آنگاه که سر حسین بر نیزه است و حسرت ‏سربازی او بر دلت بماند، آنگونه بردل توابین ماند، و میدانی که سربازی امام را نمیتوان با سربازی سلیمان ‏صرد قیاس کرد که با امام ادا است و با سلیمان قضا ‏

و باز بشنو ، صدای هل من ناصری که ظهور را طلب میکند و مسلم را ، آری مسلم را فرستاده تا دعوتنامه ی ‏من و تو را تایید یا تکذیب کند. و مسلم که تابلوی کوفه را در مقابل دارد اینبار تا طمانینه ی قلب نیابد کبوتر ‏تایید ارسال نمیکند. اینبار مسلم باید ، آری باید آنگاه برای امام مکتوب کند که صدای چکاچک شمشیرت با ‏سربازان یزید و ابن زیاد بلند شود ، به قول و حرف حسین را به مسلخ کشاندن تجربه ای ست که دیگر ‏مسلمهای حسین کامشان را به آن تلخ نخواهند کرد.‏

سید علی خامنه ای ، مسلم مهدی است ، و تا او ننویسد ، مهدی نخواهد آمد، و او امام را بر جان خویش ‏مقدم میدارد و با همه ی محبتش به مردم ، جان امام را گرامی تر و عزیزتر میداند.



گر چه ابن زیاد از قرار ‏دادن عمر سعد و شمر که سابقه دار در اسلامند در برابر حسین خوشنود و راضی است اما ، اینبار این مسلم ‏است که در مصاف ابن زیاد است و تا عمر سعدها و شمرها را با همه ی باطن آلوده شان به مردمان نشناساند ‏سکوت نمیکند و این همان است که فرمود شیعه ی لندن نشین و آمریکایی به درد نمیخورد، فرمود ‏مروج و مبلغ جیره خوار، جان حسین را در برابر گندم ری خواهد داد گرچه خود را دوست و محب ‏حسین جلوه داده باشد، اگر کاروان حسین را می شناسی و عشق همراهی با او تو را به روضه ها و هیاتها ‏کشانده مسلم را رها نکن که از رها کردن مسلم هیچکس بیشتر از کوفیان خسران ندید و از شمشیر خیانت ‏زخم نخورد.
 

رستگار

خودمونی
"منجی دوازدهمی"
مشاهده فایل‌پیوست 2799

چه دلها که در طول تاریخ حسرت دیدار این کاروان به جان ‏کشید و آرزوی شنیدن گامهایش را به اشک سپری کرد ، روضه ی این کاروان را جبرائیل خوانده و سینه اش ‏را از آدم تا خاتم زده اند، اشک ، جریان مداوم گونه هایی است که خدای حسین شنیدن نامش را بر آنها ‏حلال کرد ، سال 61 هجری است و کاروان حسین در حرکت ، منزلگاهها یکی پس از دیگری سپری می ‏شوند و تو گمان نکن که کربلا میتواند توقف گاه حسین باشد، حسین هوای حیات است و حیات ‏مدیون حسین ، پس چگونه سرزمین و یا زمانی میتواند او را در خود حبس کند، اگر به گوش جان بشنوی ‏صدای جرس کاروان امروز نیز و فردا نیز شنیده میشود، هنوز علی اکبر از استرجاع حسین بر حق بودن را ‏میشنود و زینب در گنجینه ی خود بقچعه خالی از کفن حسین را همراه میکند. آری بزرگترین سرّ بی کفنی ‏حسین را در نامحدودی او به زمین و زمان بدان . ‏

عالم هنوز توقفگاهی به وسعت حضور حسین در خویش نمی یابد ، تو نیز کج راهه مرو و حسین را محصور ‏به کربلا و محرم 61 ندان. ‏

از من و تو نخواسته اند که حسین در کربلا را بشناسیم و کربلایش را بهانه ی توقف خودمان کنیم ، ‏از ما خواسته اند به حسین برسیم و از او نه جدا شویم و نه عبور کنیم .‏

آنانکه دل در منزلگاه کربلا بستند و از آنجا با حسین به منزلگاههای بعدی نرفتند، نمیتوانند با ابن زیاد ‏بجنگند و در رکاب حسین شهادت را لمس کنند ، شهدای منزلگاه کربلا در عاشورای 61 تکلیف خود را به ‏انجام رساندند ، تو باید شهید منزلگاه زمان خودت باشی ، باید ابن زیاد دورانت را بشناسی و بدانی که یزید ‏دستور داده که ابن زیاد حسین را رها نکند یا بیعت بگیرد یا سرش را ، و ابن زیاد در همه تاریخ در تعقیب و ‏جنگ با حسین است ، تو در کدام منزلگاه فدایی حسین خواهی شد؟ اگر در کربلا متوقف بمانی، فقط تو ‏مانده ای نه حسین ، بترس از آنکه به کربلای دیگری برسی اما آنگاه که سر حسین بر نیزه است و حسرت ‏سربازی او بر دلت بماند، آنگونه بردل توابین ماند، و میدانی که سربازی امام را نمیتوان با سربازی سلیمان ‏صرد قیاس کرد که با امام ادا است و با سلیمان قضا ‏

و باز بشنو ، صدای هل من ناصری که ظهور را طلب میکند و مسلم را ، آری مسلم را فرستاده تا دعوتنامه ی ‏من و تو را تایید یا تکذیب کند. و مسلم که تابلوی کوفه را در مقابل دارد اینبار تا طمانینه ی قلب نیابد کبوتر ‏تایید ارسال نمیکند. اینبار مسلم باید ، آری باید آنگاه برای امام مکتوب کند که صدای چکاچک شمشیرت با ‏سربازان یزید و ابن زیاد بلند شود ، به قول و حرف حسین را به مسلخ کشاندن تجربه ای ست که دیگر ‏مسلمهای حسین کامشان را به آن تلخ نخواهند کرد.‏

سید علی خامنه ای ، مسلم مهدی است ، و تا او ننویسد ، مهدی نخواهد آمد، و او امام را بر جان خویش ‏مقدم میدارد و با همه ی محبتش به مردم ، جان امام را گرامی تر و عزیزتر میداند.



گر چه ابن زیاد از قرار ‏دادن عمر سعد و شمر که سابقه دار در اسلامند در برابر حسین خوشنود و راضی است اما ، اینبار این مسلم ‏است که در مصاف ابن زیاد است و تا عمر سعدها و شمرها را با همه ی باطن آلوده شان به مردمان نشناساند ‏سکوت نمیکند و این همان است که فرمود شیعه ی لندن نشین و آمریکایی به درد نمیخورد، فرمود ‏مروج و مبلغ جیره خوار، جان حسین را در برابر گندم ری خواهد داد گرچه خود را دوست و محب ‏حسین جلوه داده باشد، اگر کاروان حسین را می شناسی و عشق همراهی با او تو را به روضه ها و هیاتها ‏کشانده مسلم را رها نکن که از رها کردن مسلم هیچکس بیشتر از کوفیان خسران ندید و از شمشیر خیانت ‏زخم نخورد.
خيلي زيبا بود بانوووو....نوشته ي كيه ميشه بگي؟اولش فك كردم از شهيد آوينيه چون به ادبيات ايشون خ نزديك بود ولي آخرش كه به شيعه هاي لندني و اينا رسيد كه كنايه اي از شيرازي ها بود ديدم به زمان شهيد نمي خوره.......
 

entezar

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
خيلي زيبا بود بانوووو....نوشته ي كيه ميشه بگي؟اولش فك كردم از شهيد آوينيه چون به ادبيات ايشون خ نزديك بود ولي آخرش كه به شيعه هاي لندني و اينا رسيد كه كنايه اي از شيرازي ها بود ديدم به زمان شهيد نمي خوره.......
این مقاله رو از سایت صالحین گرفتم.خوشم اومد گفتم دوستان هم استفاده کنن گلللللللللم...
 

entezar

داره دوست میشه
"منجی دوازدهمی"
ممنون
ولی کدام شیعه !!! شیعه ای وجود نداره وگرنه تا حالا حضرت میامد
ما فقط عده ای محب اهل البیتم
سلام.به نظرم نباید گفت شیعه ای وجود نداره.نیومدن حضرت شاید مربوط به این باشه که اسباب ظهور محقق نشده....التماس دعای فرج...
 
بالا