♦♦♦♦خسر الدنیا و الآخره چه کسانی هستند ؟ ♦♦♦♦

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
تعبیر خسارت دیدن در آیات مختلفی ذکر شده، در مورد: پیروان شیطان (نساء/119)، تکذیب کنندگان قیامت و لقاء الله (انعام/31)، كشتن فرزندان (به عنوان قربانى بتها و يا زنده به گور كردن دختران به عنوان حفظ حيثيت قبيله و خانواده‏ که در جاهلیت انجام می شد) (انعام/140) و ...
اما ظاهرا تعبیر «خسر الدنیا و الاخرة» تنها در یک مورد از آیات کریمه قرآن ذکر شده و آن آیه 11 سوره مبارکه حج است:
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى‏ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى‏ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ
يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعيدُ (حج/11و12)
بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى ‏پرستند (و ايمان قلبيشان بسيار ضعيف است) همين كه (دنيا به آنها رو كند و نفع و) خيرى به آنان برسد، حالت اطمينان پيدا مى ‏كنند اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى ‏شوند (و به كفر رو مى ‏آورند)! (به اين ترتيب) هم دنيا را از دست داده‏ اند، و هم آخرت را و اين همان خسران و زيان آشكار است!
او جز خدا كسى را مى‏ خواند كه نه زيانى به او مى‏ رساند و نه سودى! اين همان گمراهى بسيار عميق است‏

خدای متعال در آیات 8 تا 14 سوره مبارکه حج، به سه دسته از افراد مردم اشاره می کند و گوشه ای از نتایج دنیوی و اخروی اعمالشان را بازگو می کند:

1) پيشوايان كفر (كه ديگران را به دنبال خود مى‏ كشانند و در باره خدا بدون علم جدال مى ‏كنند)
2) پيروان آنها (كه پیرو آنانند و ايمان موسمى و سطحى دارند و حوادث تلخ و شيرين آن را تغيير مى‏دهد)
3) مؤمنين صالحی (كه عاقبتی نیکو دارند)


خدای متعال در مورد گروه دوم، می فرماید: اینها هم دنیا را باخته اند و هم آخرت را!
اين افراد تنها در صورتى خدا را می پرستند كه پرستش او خير دنيا برايشان داشته باشد! و معلوم است كه لازمه اين طور پرستش اين است كه دين را براى دنيا استخدام كنند که اگر سودى مادى داشت پرستش خدا را استمرار دهند و بدان دل ببندند و اطمينان يابند و اما اگر دچار فتنه و امتحان شوند، روى گردانيده به عقب برگردند، به طورى كه حتى به چپ و راست هم ننگرند و از دين خدا مرتد شوند و آن را شوم بدانند و يا اگر شوم هم ندانند، به اميد نجات از آن آزمايش و مهلكه از دين خدا روى بگردانند! و اين روش عادت آنان در پرستش بتها نيز هست؛ يعنى بت را مى‏ پرستند تا به خير مورد نظر خود برسند و يا به واسطه شفاعت آنها، از چیزهایی که آنها را شرور دنيايى می پندارند، رهايى و نجات يابند!
اين افراد حیران و سرگردانی كه در دو سرا، تكيه ‏گاه اطمینان بخش و محکمی ندارند و هر دم رو به سويى دارند، به خاطر وقوعشان در رنج و مهلكه دنیایی، زيانكار در دنيا هستند، و به خاطر روى‏ گرداندنشان از خدا و دين و رو آوردن به كفر و ارتداد، زيانكار در آخرت هستند. عبارت «خَسِرَ الدُّنْيا» اشاره به خسران دنيايى آنان به خاطر دچار شدن به فتنه های دنیایی است، و عبارت «وَ الْآخِرَةَ»، اشاره به خسران آخرتى آنان به خاطر روى گرداندن از دين و خداست. *

-------------------------------
* المیزان، ج 14، ص 350
 

*مریم*

کاربر ویژه
"بازنشسته"
نکته
_ تعبير به «على حرف» ممكن است اشاره به اين باشد كه ايمان آنها بيشتر بر زبانشان است، و در قلبشان جز نور ضعيف بسيار كمرنگى از ايمان نتابيده است و ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها در متن ايمان و اسلام قرار ندارند بلكه در كنار و لبه آنند، زيرا يكى از معانى «حرف» لبه كوه و كناره اشياء است و مى ‏دانيم كسانى كه در لبه چيزى قرار گرفته ‏اند مستقر و پا بر جا نيستند، و با تكان مختصرى از مسير خارج مى ‏شوند، چنين است حال افراد ضعيف الايمان كه با كوچكترين چيزى ايمانشان بر باد فنا مى‏ رود. آنها چنانند كه اگر دنيا به آنها رو كند و نفع و خيرى به آنان برسد حالت اطمينان پيدا مى‏ كنند و آن را دليل بر حقانيت اسلام مى ‏گيرند، اما اگر به وسيله گرفتاري ها و پريشانى و سلب نعمت مورد آزمايش قرار گيرند، دگرگون مى‏ شوند و به كفر رو مى‏ آورند؛ گويى آنها دين و ايمان را به عنوان يك وسيله نيل به ماديات پذيرفته‏ اند كه اگر اين هدف تامين شد دين را حق مى‏ دانند و گر نه بى اساس!

_ قرآن در مورد روى آوردن دنيا به اين اشخاص تعبير به خير مى‏ كند، و در مورد پشت كردن دنيا، تعبير به «فتنه» (وسيله آزمايش) می کند، نه «شر»؛ اشاره به اينكه اين حوادث ناگوار، شر و بدى نيست، بلكه وسيله ‏اى است براى آزمايش افراد.*



-------------------------------
*تفسیر نمونه، ج 14، ص 33 و 34
 
بالا