رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

چقدر خودمون رو می شناسیم؟ بیشتر مون فکر می کنیم خودمون رو "خوب" می شناسیم. اما آیا واقعا این طوره؟ اگه یه مقدار دقت کنیم، می بینیم بیشتر چیزایی که می دونیم و دوست داریم، فقط "دانسته" یعنی "دانش" ما هستن. اما "عمل" ما نیستن. دوست داریم "باشیم"، اما در عمل "نیستیم"!
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

بیشتر ماها فکر می کنیم خدا رو می شناسیم اما فقط، فکر می کنیم که می شناسیم. صفات خدا رو در دانشمون داریم و بلدیم، اما آیا در عملمون هم هست؟ آیا واقعا این صفات رو درک کردیم؟ آیا واقعا دروجودمون حس کردیم خدا "سمیعه"؟ خدا "بصیره"؟ خدا "قادره"؟ خدا "حی" و "قیومه"؟ خدا "رحمن" و "رحیمه"؟

آیا برامون "نعم المولی" هست؟ "نعم النصیر" هست؟ "نعم الوکیل" هست؟ یا فقط خدا رو با احترام تو جیبمون گذاشتیم و هر وقت نیازش داریم می ریم سراغش و درش میاریم تا کارامونو راه بندازه، بعد که کارمون درست شد، دوباره می ذاریمش توی جیبمون و می ریم سرگرم کارامون می شیم؟
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

باید با خودمون "رو راست" و "صادق" باشیم. آیا با خدا رابطه "دوطرفه" داریم یا فقط رابطمون "یه طرفه" ست؟ آیا بالاترین رابطه مون با خدا، رابطه یک طرفه "دعا"ست؟ وقتی لازم داریم، دعا می کنیم و می ریم تا کی خدا بهمون جواب بده. یعنی فقط گوینده هستیم نه شنونده جواب خدا؟ آیا صفات خدا رو "چشیدیم"؟ یا فقط "شنیدیم" و "بلدیم
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

اگر شخصی تا حالا عسل نخورده و یه شخص کاملا مطمئن بشه بگه عسل شیرینه، آیا طعم عسل رو می دونه؟
درسته قبول داره شیرینه اما چه شیرینی ای؟ مثل شکر؟ خرما؟ توت؟
قبول داره شیرینه اما مزه اش رو نچشیده و طعمش رو نمی دونه.
اگر کسی بهش بگه عسل ترشه، ممکنه شک کنه و به این فکر بیفته که نکنه واقعا عسل ترشه و اون دوستم اشتباه کرده؟ حالا اگر یه ذره عسل بخوره چی؟ حالا دیگه اون حالات قبل رو نداره. تا بهش بگن عسل، سریع شیرینی عسل براش تداعی می شه چون چشیده.
حالا هیچ کس نمی تونه بهش بقبولونه که عسل ترشه. این می شه چشیدن، درک کردن.
:63:
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

بین درک کردن و اعتقاد داشتن خیلی فاصله است. ما بیشترمون "اعتقاد" به خدا داریم اما "درک" چی؟ "ایمان" چی؟ این قبیل سوال هاست که منجر به شناخت خودمون و بعد شناخت خدا می شه.:53:
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

آیا وقتی صداش می زنیم، شنیدنش رو (سمیع) حس می کنیم؟ دیدنش رو (بصیر) حس می کنیم؟ قدرتش رو (قادر) حس می کنیم؟ :68:

 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

آیا به عنوان بهترین، داناترین و قدرتمندترین "وکیل" قبولش داریم؟ وکالت کارهامونو کامل و با اطمینان بهش می سپاریم؟ آیا در اون هنگام احساس داشتن یه وکیل کارکشته ی دانای آگاه و قوی رو نسبت بهش داریم؟:53:
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

آیا به عنوان بهترین یاور و یاری رسان و مشاور قبولش داریم؟ اگه یه شخصی رو محکم یاور مطمئنمون بدونیم، چه احساسی نسبت بهش داریم؟ آیا این احساس رو نسبت به خدا داریم؟
اگر واقعا "حس" کنیم یعنی اون صفت رو "درک" کردیم.:53:
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

آیا وقتی ازش درخواستی داریم، با اطمینان بهش اجازه می دیم که از راه های الهی و توسط وسیله های الهی راه رو برامون هموار کنه تا بتونیم از راه درست به مقصد برسیم یا همش با ترسی پنهان، خودمون رو می اندازیم وسط و با داده های ذهنی محدود خودمون به دنبال راه حل برای رسیدن به مقصدمون می گردیم؟ آیا واقعا خودمون رو با آرامش بهش می سپاریم؟
آیا واقعا بهش اعتماد داریم؟
مسائل روزمره ما رو آشفته نمی کنه؟
:53:
 

عطیه سادات

کاربر فعال
"کاربر *ویژه*"
پاسخ : رسیدن از خود شناسی به خداشناسی - کارگاه عملی شماره چهار - اعتماد به خدا

برای مثال، در این کارگاه "اعتماد کردن" رو درنظر می گیریم.
وقتی به کسی "اعتماد" داریم، در درونمون دارای چه "احساسی" هستیم؟
آیا این احساس رو نسبت به "خدا" داریم؟
:53:
 
بالا